بصیرت

مسیری که می خواهد سبب افزایش معرفت گردد.

اللّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَعَلى آبائِهِ في هذِهِ السّاعَةِ وَفي كُلِّ ساعَةٍ وَلِيّاً وَحافِظاً وَقائِدا ‏وَناصِراً وَدَليلاً وَعَيْناً حَتّى تُسْكِنَهُ أَرْضَك َطَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فيها طَويلاً

بصیرت

مسیری که می خواهد سبب افزایش معرفت گردد.

حدیث موضوعی
بصیرت
این وبلاگ جهت معرفت افزایی بهتر و مفیدتر توسط طلبه ای کوچک راه اندازی شده است.
این وبلاگ منتظر نظرات راهگشای همه صاحبان فکر و اندیشه خواهد بود و آنها را در مسیر معرفت افزایی به کار خواهد زد.





Powered by WebGozar

آیه قرآن مهدویت امام زمان (عج)
کد لحظه شمار غیبت امام زمان برای وبلاگهای مهدویت
حدیث موضوعی
آخرین نظرات
  • ۲۴ تیر ۰۰، ۱۱:۱۵ - آلپ صنعت
    عالی
دانشنامه عاشورا
نویسندگان
وصیت شهدا
پیوندها
طبقه بندی موضوعی

۱۸ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «مسجد» ثبت شده است

دوستی

چهل حدیث زیبا و مورد استفاده در زندگی مدرن از

رحمت للعالمین، پیامبر اسلام، حضرت محمد (ص) :

 

 

1ـ قال رَسُولُ اللّهِ (صَلَّى اللّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ) : لا تُضَیِّعُوا صَلاتَکُمْ، فَإنَّ مَنْ ضَیَّعَ صَلاتَهُ، حُشِرَ مَعَ قارُونَ وَ هامانَ، وَ کانَ حَقّاً عَلىِ اللّهِ أنْ یُدْخِلَهُ النّارَ مَعَ الْمُنافِقینَ.([1])                                                           

پیامبر مکرم اسلام (صلی الله علیه و آله) فرمود:

نماز را سبک و ناچیز مشمارید،

هر کس نسبت به نمازش بى اعتنا باشد و آنرا سبک و ضایع گرداند

همنشین قارون و هامان خواهد گشت

و حقّ خداوند است که او را همراه منافقین در آتش داخل نماید.

 

 2ـ قالَ (صلى الله علیه وآله): مَنْ مَشى إلى مَسْجِد مِنْ مَساجِدِ اللّهِ، فَلَهُ بِکُّلِ خُطْوَه خَطاها حَتّى یَرْجِعَ إلى مَنْزِلِهِ، عَشْرُ حَسَنات، وَ مَحى عَنْهُ عَشْرُ سَیِّئات، وَ رَفَعَ لَهُ عَشْرُ دَرَجات.([2])                                       

  فرمود:

هر کس قدمى به سوى یکى از مساجد خداوند بردارد،

براى هر قدم


ادامه


۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۷ فروردين ۹۵ ، ۲۰:۴۹
محمد یونسی

سایه خدا بر سر هفت گروه

روز حساب و واپسین، روز دشوار و سختی است.

و در چنان روزی، هفت گروه از رحمت خاص و ویژة الهی بهره می برند؛

چنان که در حدیث ذیل می خوانیم.

پیامبر اکرم(ص) فرمود: «سَبْعَةٌ یُظِلُّهُمُ اللَّهُ فِی ظِلِّهِ یَوْمَ لَا ظِلَّ إِلَّا ظِلُّهُ إِمَامٌ عَادِلٌ وَ شَابٌّ نَشَأَ فِی عِبَادَةِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ رَجُلٌ قَلْبُهُ مُتَعَلِّقٌ بِالْمَسْجِدِ إِذَا خَرَجَ مِنْهُ حَتَّی یَعُودَ إِلَیْهِ وَ رَجُلَانِ تَحَابَّا فِی اللهِ عَزَّ وَ جَلَّ فَاجْتَمَعَا عَلَی ذَلِکَ وَ اِفْترَقَا وَ رَجُلٌ ذَکَرَ اللَّهَ خَالِیاً فَفَاضَتْ عَیْنَاهُ وَ رَجُلٌ دَعَتْهُ امْرَأَةٌ ذَاتُ حَسَبٍ وَ جَمَالٍ فَقَالَ إِنِّی أَخَافُ اللَّهَ رَبَّ الْعَالَمِینَ وَ رَجُلٌ تَصَدَّقَ بِصَدَقَةٍ فَأَخْفَاهَا حَتَّی لَا تَعْلَمَ شِمَالُهُ مَا تُُنْفِقُ یَمینُهُ؛[خصال، صدوق، ص280، روایت 718.]

خداوند در روزی که سایه ای جز سایة او وجود ندارد بر هفت گروه سایه می افکند:


1.

پیشوای عادل؛



2.

جوانی که با عبادت خداوند رشد کرده است

[و جوانی را با عبادت گذرانده است]؛


3.

مرد [و انسانی] که دلبسته به مسجد است؛

[به گونه ای که] وقتی از آن خارج می شود [منتظر می ماند] تا برگردد؛


4.

دو مرد [و انسانی] که برای خدا با هم دوستی می کنند،

پس بر آن [محبّت الهی] جمع می شوند

و [بر همان محور] از هم جدا می شوند؛


5.

مردی که در خلوتها خدا را یاد کند،

پس [با یاد خدا] از دو چشمش اشک جاری شود؛


6.

مردی که زنی دارای مقام و زیبایی او را [به کار خلاف عفّت] دعوت کند،

پس [جواب او را یوسف گونه] بگوید:

من از خدای پروردگار جهانیان [ که در همه جا حضور دارد] می ترسم؛


7.

مردی که صدقه ای داده است

پس [آن چنان] آن را مخفی کرده است که

[گویا] حتّی دست چپ نفهمیده است آنچه دست راستش انفاق کرده است.»

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۰ آبان ۹۴ ، ۱۶:۳۱
محمد یونسی

جمکران
تشرف ملا احمد مقدس اردبیلی

------------------------
سید میر علام تفرشی ، که از شاگردان فاضل مقدس اردبیلی (ره ) است ،
 می گوید: شبی در صحن مقدس امیرالمؤمنین (ع ) راه می رفتم .
خیلی از شب گذشته بود.
ناگاه شخصی را دیـدم کـه به سمت حرم مطهر می آید.
من نیز به سمت او رفتم ، وقتی نزدیک شدم ،

دیدم استاد ما ملا احمد اردبیلی است .
خـود را از او مخفی کردم ،

تا آن که نزدیک در حرم رسید و با این که در بسته بود،

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۰ فروردين ۹۴ ، ۱۷:۱۴
محمد یونسی

جمکران
تشرف حسن بن مثله جمکرانی
------------------------
شیخ بزرگوار،

حسن بن مثله جمکرانی (ره )، می گوید:

شب سه شنبه ، هفدهم ماه مبارک رمضان سال نود و سه ، در خانه ام خوابیده بودم .
ناگاه نیمه شب جـمعی به در منزل آمدند

و مرا از خواب بیدار کرده

و گفتند:

برخیز و دعوت امام مهدی صاحب الزمان (ع ) را اجابت کن که تو را خواسته اند.
برخاستم و آماده شدم و به آنها گفتم :

بگذارید پیراهنم را بپوشم .
صدایشان بلند شد:

هو ما کان قمیصک ،

یعنی این پیراهن مال تو نیست .
خـواستم شلوار را بپوشم .
صدایشان آمد که لیس ذلک منک فخذ سراویلک ، یعنی

این شلوار، شلوار تو نیست .
شلوار خودت را بپوش .


۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۰ فروردين ۹۴ ، ۱۶:۳۸
محمد یونسی
یا علی

معاویه عده ای از صحابه و تابعین دروغگو را

با پول خریده بود

تا آنها بر ضد امام علی (ع)، حدیث جعل کنند،

مانند ابوهریره، عمروعاص و مغیره بن شعبه از صحابه،

و مانند عروه بن زبیر از تابعین.
ابوهریره بعد از شهادت علی (ع) به کوفه آمده بود،

و با طرفندهای عجیبی،(با حمایت از قدرت معاویه)

مطالبی را که با شأن علی (ع) نامناسب بود،

می بافت و به پیامبر(ص) نسبت می داد،

شبها کنار باب الکنده مسجد کوفه می نشست

و عده ای را با اراجیف خود منحرف می کرد.

شبی یکی از جوانان غیور و آگاه کوفه در جلسه او شرکت کرد،

پس ‍ از شنیدن گفتار بی اساس او،

خطاب به او گفت:

تو را به خدا سوگند می دهم

آیا شنیده ای که رسول خدا در مورد علی (ع) این دعا را کرد:
اللهم و ال من والاه و عاد من عاداه:
خدایا دوست بدار،

کسی را که علی (ع) را دوست بدارد

و دشمن بدار کسی را که علی (ع) را دشمن دارد.
ابوهریره (دید نمی تواند این حدیث روشن و قاطع را رد کند)

گفت:

اللهم نعم:

خدا را گواه می گیرم آری شنیده ام.
جوان غیور گفت:

بنابرین، خدا را گواه می گیرم که

تو دشمن علی (ع) را دوست می داری

و دوست علی (ع) را دشمن داری

(پس مشمول نفرین رسول خدا(ص) هستی)،

سپس آن جوان بر خاست

و با کمال بی اعتنائی آن جلسه را ترک نمود.

داستان دوستان / محمد محمدی اشتهاردی

به نقل از پایگاه اندیشه قم

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۹ فروردين ۹۴ ، ۱۷:۳۲
محمد یونسی

نماز
آیه اللّه محمّد هادی معرفت از فضلاء حوزه علمیّه قم
 از دورانی که امام در عتبات تبعید بودند چنین می گوید:
 یک دفعه در محضر امام خمینی رحمه الله علیه

نشسته بودیم .
 عدّه ای از ایران آمده بودند

و برای ایشان سهم امام آورده بودند.
 پول زیادی بود.
 در همان جلسه می خواستند

پول را به خدمت ایشان بدهند.
 آنها به امام گفتند:

ادامه

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۵ اسفند ۹۳ ، ۱۲:۳۹
محمد یونسی

شهید همت
روزى حضرت رسول صلى الله علیه و آله

با عده اى در مسجد نشسته به صحبت مشغول بودند.
 کنیزکى از انصار وارد شد،

از پشت سر نزدیک گردیده

جامه آن جناب را بطور پنهانى گرفت.
 پیغمبر صلى الله علیه و آله

آن بزرگ رهبر اخلاقى جهان برخاست ،

گمان کرد با او کارى دارد.
 بعد از برخاستن کنیز چیزى نگفت

آن جناب نیز به او حرفى نزد، در جاى خود نشست .
 براى مرتبه دوم جامه ایشان را گرفت

ولى چیزى نگفت

و همچنین تا مرتبه چهارم

پیغمبر صلى الله علیه و آله برخاست

کنیز از پشت سر

مقدارى پارچه جامه حضرت را پاره کرده رفت .
مردم اعتراض کردند که این چه کار بود کردى؟

چهار بار پیغمبر صلى الله علیه و آله را بلند نمودى

و چیزى نگفتى خواسته تو چه بود؟
 گفت :

در خانه ما مریضى است مرا فرستادند

که تکه اى از جامه پیغمبر صلى الله علیه و آله را جدا کنم

به عنوان تبرک همراه او بنمایند

تا شفا یابد

تا مرتبه سوم که مى خواستم

کار خود را انجام دهم آن جناب گمان مى کرد

من کارى دارم ،

از طرفى حیا مى کردم

تقاضاى مقدارى از جامه ایشان را بنمایم

بالاخره در مرتبه چهارم

پاره اى از جامه را چنانچه مشاهده کردید بریدم.

داستانها و پندها جلد دوم گردآورى : مصطفى زمانى وجدانى به نقل از:بحار جزء 16 ص 264 نقل از کافى

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۳ اسفند ۹۳ ، ۱۹:۵۲
محمد یونسی

آدمها

عبدالملک بن مروان (پنجمین خلیفه اموى )

قبل از آنکه بر مسند خلافت بنشیند،

همواره در مسجد بود، و با قرآن و دعا سر و کار داشت ،

به گونه اى که او را ((حمامة المسجد)) (کبوتر مسجد) مى نامیدند، وقتى که پس از مرگ پدرش ، خلافت به او رسید،

در مسجد مشغول قرائت قرآن بود،

خبر مقام خلافت را به او دادند،

او قرآن را به دست گرفت و به آن خطاب کرد

و گفت : سلام علیک هذا فراق بینى و بینک :

((خداحافظ، اکنون زمان جدائى بین من و تو است )).
غرور سلطنت آنچنان او را مسخ و غافل کرد که شراب مى خورد،

و یکى از استاندارانش ، ((حجاج )) بود

که دهها و صدها هزار نفر مسلمان را کشت ،

خودش مى گفت :

من قبل از سلطنت از کشتن مورچه اى مضایقه داشتم

ولى اکنون حجاج براى من نوشته که صدها نفر را کشته ام ،

ولى این خبر در من هیچ اثر نمى کند،

و روزى یکى از دانشمندان زمان (بنام زهرى ) به او گفت :

شنیده ام شراب مى نوشى گفت :

((آرى ، خون مردم را نیز مى نوشم )).

نام کتاب : داستان دوستان ج 1
تالیف : محمد محمدى اشتهاردى

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۹ اسفند ۹۳ ، ۲۰:۳۴
محمد یونسی

صلوات3

چهل حدیث گهربار منتخب
قالَ الا مامُ الْحَسَنُ الْمُجتبى علیه الصلوة السّلام :
1 - مَنْ عَبَدَاللّهَ، عبَّدَاللّهُ لَهُ کُلَّ شَىْءٍ.(63)

ترجمه :
فرمود:

هر کسى که خداوند را عبادت و اطاعت کند،

خداى متعال همه چیزها را مطیع او گرداند.


2 - قالَ علیه السلام : وَنَحْنُ رَیْحانَتا رَسُولِ اللّهِ، وَسَیِّدا شَبابِ اءهْلِ الْجَنّةِ، فَلَعَنَ اللّهُ مَنْ یَتَقَدَّمُ، اَوْ یُقَدِّمُ عَلَیْنا اَحَدا.(64)
ترجمه :
دنباله وصیّتش در حضور جمعى از اءصحاب فرمود:

و ما دو نفر - یعنى حضرت و برادرش امام حسین علیهما السلام -

ریحانه رسول اللّه صلى الله علیه و آله

و دو سرور جوانان اهل بهشت هستیم ،

پس خدا لعنت کند

کسى را که بر ما پیشقدم شود

یا دیگرى را بر ما مقدّم دارد.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۱ اسفند ۹۳ ، ۱۶:۲۱
محمد یونسی

چهل حدیث منتخب

صلوات

1 قال رَسُولُ اللّهِ صَلَّى اللّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ:
لاتُضَیِّعُواصَلوتَکُمْ، فَإ نَّ مَنْ ضَیَّعَ صَلوتَهُ، حُشِرَ مَعَ قارُونَ وَ هامانَ، وَ کانَ حَقّاً عَلىِ اللّهِ اءنْ یُدْخِلَهُ النّارَمَعَ الْمُنافِقینَ.(78)
ترجمه :
فرمود:

نماز را سبک و ناچیز مشمارید،

هر کس نسبت به نمازش بى اعتنا باشد

و آنرا سبک و ضایع گرداند

همنشین قارون و هامان خواهد گشت

و حقّ خداوند است که

او را همراه منافقین در آتش داخل نماید.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۱ اسفند ۹۳ ، ۱۵:۵۷
محمد یونسی
حدیث، امام علی، حدیث تصویری،  یاری باطل
امام علی(ع):

بر مردم روزگارى بیاید که از قرآن

جز نشانى و از اسلام

جز نامى نماند.

در آن روزگار،

مسجدهایشان از حیث بنا آباد است

و از جهت رستگارى ویران .

ساکنان و آباد کنندگانش ،

از بدترین مردم روى زمین خواهند بود.

فتنه ها از آنجا بیرون آید

و خطاکاریها در پناه آنها ماءوا گیرد.

هر که خواهد از آن فتنه ها کنارى گیرد،

بگیرندش و به میان فتنه اش افکنند.

و هر که خود را واپس دارد

به سوى فتنه هایش رانند.

خداى تعالى فرماید

سوگند به خودم که بر ایشان فتنه اى برگمارم ،

آنسان ، که مردم بردبار را در آن حیران گذارم

و خداوند چنین خواهد کرد.

از خداوند مى خواهیم که از لغزش و غفلت ما درگذرد.

حکمت شماره : 361 نهج البلاغه

ترجمه عبدالحمید آیتی

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۳۰ بهمن ۹۳ ، ۱۶:۱۹
محمد یونسی


بنده خدایی بود خیلی دلش می خواست
 مولاش امام زمان رو قبل از اینکه از دنیا بره زیارت بکنه .
در به در آقا بود مثل بعضی بی خیال نبود .
با معرفت تر از اینا بود .
میگه نیت کردم هر شب یه مشک آب رو دوشم بندازم
برم جمکران وعاشقان ومحبان امام زمان (ع) راسیراب بکنم

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۳۰ بهمن ۹۳ ، ۱۴:۱۹
محمد یونسی

ابوالقاسم قشیرى مى‏ گوید:
از کاروان حج عقب مانده بودم،
 ناگاه زنى را دیدم که او نیز در صحرا، حیران و سرگردان بازمانده بود. از او پرسیدم: تو کیستى؟
گفت: «وَقُلْ سَلامٌ فَسَوْفَ یَعْلَموُنَ»؛
 «و بگو: سلام بر شما، پس به زودى خواهند دانست.»
(زخرف: 89)

پس سلام کردم و دوباره پرسیدم:
 در این بیابان چه مى‏ کنى؟
گفت: «مَنْ یَهْدِ اللَّهُ فَما لَهُ مِنْ مُضِلٍّ»؛
«هر کسى را که خدا هدایت کند،
هیچ گمراه کننده‏ اى نخواهد داشت».
(الزُّمُر: 37)
۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۴ بهمن ۹۳ ، ۱۰:۲۳
محمد یونسی
تصویر حدیثی : رضایت از کار ...
ابو ایوب انصارى یک بچه داشت که از دنیا رفته بود.
 ابو ایوب سر کار بود،
 زنش گفت خوب حالا شوهرم بیاید من او را ناراحت بکنم چه فایده دارد
 بچه مگر زنده مى شود؟
 شوهرش آمد جویاى حال بچه شد همسرش گفت خوب شد.
بعد از خوردن شام و خوابیدن و خود را عرضه داشتن به شوهر
و قبل از غسل کردن و نماز شب خواندن مى خواست برود،
 گفت یک سوال از تو دارم:
۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۴ بهمن ۹۳ ، ۱۰:۲۲
محمد یونسی