بصیرت

مسیری که می خواهد سبب افزایش معرفت گردد.

اللّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَعَلى آبائِهِ في هذِهِ السّاعَةِ وَفي كُلِّ ساعَةٍ وَلِيّاً وَحافِظاً وَقائِدا ‏وَناصِراً وَدَليلاً وَعَيْناً حَتّى تُسْكِنَهُ أَرْضَك َطَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فيها طَويلاً

بصیرت

مسیری که می خواهد سبب افزایش معرفت گردد.

حدیث موضوعی
بصیرت
این وبلاگ جهت معرفت افزایی بهتر و مفیدتر توسط طلبه ای کوچک راه اندازی شده است.
این وبلاگ منتظر نظرات راهگشای همه صاحبان فکر و اندیشه خواهد بود و آنها را در مسیر معرفت افزایی به کار خواهد زد.





Powered by WebGozar

آیه قرآن مهدویت امام زمان (عج)
کد لحظه شمار غیبت امام زمان برای وبلاگهای مهدویت
حدیث موضوعی
آخرین نظرات
  • ۲۴ تیر ۰۰، ۱۱:۱۵ - آلپ صنعت
    عالی
دانشنامه عاشورا
نویسندگان
وصیت شهدا
پیوندها
طبقه بندی موضوعی

۲ مطلب با موضوع «اخلاق :: رذائل :: دروغ :: جواز دروغ» ثبت شده است

دروغ مصلحت انگیز     
در یکى از جنگها،

عده اى را اسیر کردند و نزد شاه آوردند.

شاه فرمان داد تا یکى از اسیران را اعدام کنند.
 اسیر که از زندگى ناامید شده بود،

خشمگین شد

و شاه را مورد سرزنش و دشنام خود قرار داد

که گفته اند:
«هر که دست از جان بشوید،

هر چه در دل دارد بگوید.»
وقت ضرورت چو نماند گریز  

دست بگیرد سر شمشیر تیز

شاه از وزیران حاضر پرسید:

 «این اسیر چه مى گوید؟»

 یکى از وزیران پاک نهاد گفت:

این آیه را مى خواند:
 «والکاظمین الغیظ و العافین عن الناس»

(آل عمران/ 431)؛
 پرهیزکاران آنان هستند که هنگام خشم،

خشم خود را فرو برند

و لغزش مردم را عفو کنند

و آنها را ببخشند.
 شاه با شنیدن این آیه،

به آن اسیر رحم کرد و او را بخشید،
ولى یکى از وزیرانى که مخالف او بود

(و سرشتى ناپاک داشت)

نزد شاه گفت:
«نباید دولتمردانى چون ما نزد تو سخن دروغ بگویند.
آن اسیر به شاه دشنام داد

و او را به باد سرزنش و بدگویى گرفت.
شاه از سخن آن وزیر زشتخوى خشمگین شد

و گفت:
دروغ آن وزیر براى من

پسندیده تر از راستگویى تو بود،
 زیرا دروغ او از روى مصلحت بود،

و تو از باطن پلیدت برخاست.
 چنانکه خردمندان گفته اند:
«دروغ مصلحت آمیز به ز راست فتنه انگیز»

منبع: 

نشریه تربیتى اخلاقى خلق، شماره‏3، ص: 60

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۲ ارديبهشت ۹۴ ، ۱۶:۱۸
محمد یونسی

...در چند موضع، دروغ را تجویز کرده اند:

اول:

در جایى که:

اگر مرتکب دروغ نشود مفسده اى بر آن مترتب شود، یا ضررى به خود برسد، یا باعث قتل مسلمانى یا بر باد رفتن عرض او یا آبروى او یا مال محترم اوبشود،

که در این صورت جایز، بلکه واجب است.

پس اگر ظالمى کسى را بگیرد و از مال او بپرسد، جایز است انکار کند.

یا جابرى او را بگیرد و از عمل بدى که میان خود و خداکرده باشد سؤال کند جایز است که بگوید: نکرده ام.

و همچنین هر که بپرسد از کسى ازمعصیتى که از او صادر شده باید اظهار آن نکند، زیرا اظهار گناه، گناهى دیگر است.

واگر از عیب یا مال مسلمانى از او استفسار کنند جایز است انکار آن، بلکه در همه این صور واجب است.

دوم:



۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۶ بهمن ۹۳ ، ۱۹:۳۸
محمد یونسی