بصیرت

مسیری که می خواهد سبب افزایش معرفت گردد.

اللّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَعَلى آبائِهِ في هذِهِ السّاعَةِ وَفي كُلِّ ساعَةٍ وَلِيّاً وَحافِظاً وَقائِدا ‏وَناصِراً وَدَليلاً وَعَيْناً حَتّى تُسْكِنَهُ أَرْضَك َطَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فيها طَويلاً

بصیرت

مسیری که می خواهد سبب افزایش معرفت گردد.

حدیث موضوعی
بصیرت
این وبلاگ جهت معرفت افزایی بهتر و مفیدتر توسط طلبه ای کوچک راه اندازی شده است.
این وبلاگ منتظر نظرات راهگشای همه صاحبان فکر و اندیشه خواهد بود و آنها را در مسیر معرفت افزایی به کار خواهد زد.





Powered by WebGozar

آیه قرآن مهدویت امام زمان (عج)
کد لحظه شمار غیبت امام زمان برای وبلاگهای مهدویت
حدیث موضوعی
آخرین نظرات
  • ۲۴ تیر ۰۰، ۱۱:۱۵ - آلپ صنعت
    عالی
دانشنامه عاشورا
نویسندگان
وصیت شهدا
پیوندها
طبقه بندی موضوعی

۷ مطلب با موضوع «اعتقادات :: اصول :: امامت :: امام حسن(ع)» ثبت شده است

صلوات
منصور خلیفه عباسی
با فرزندان امام حسن - علیه السلام -
 خصومت دیرینه ای داشت.


چنانکه یک روز حاجب او از قصر بیرون آمد و گفت:
 هر کس از فرزندان حسن ابن علی - علیه السلام -
که بر در قصر حاضر است داخل شود، مشایخ و بزرگان حسینیان داخل شدند.


لیکن حاجب مذکور ایشان را در مقصوره ای فرو آورد.
و چند آهنگر را از در دیگر داخل کرد
و حسینیان را در غل و زنجیر افکنده به عراق فرستاد،
و در آنجا زندانی کرد تا همگی در زندان کوفه در گذشتند.


اما جالب اینکه روزی یکی از فرزندان امام حسن - علیه السلام - نزد منصور آمده جلوی او ایستاد. منصور گفت:
برای چه اینجا آمده ای؟
 گفت:
آمده ام تا مرا نزد خویشانم زندانی کنی.
 زیرا من پس از ایشان طالب زندگی نیستم.
منصور نیز وی را نزد آنها به زندان افکند.
روز دیگر منصور یکی از فرزندان امام حسن به نام محمد بن ابراهیم بن حسن بن حسن بن علی بن ابیطالب - علیه السلام - که چهره ای بسیار زیبا داشت و به خاطر زیبایی چهره اش وی را دیبای زرد می خواندند، احضار کرد و بدو گفت:
دیبای زرد توئی؟
وی گفت:
مردم چنین می گویند.


منصور گفت:
تو را نوعی بکشم که تا کنون کسی را نکشته ام.
سپس دستور داد او را زنده وا داشته ستونی روی او بنا نهاده تا آنکه در میان آن دیوار جان سپرد.


گفتنیهای تاریخ/ علی سپهری اردکانی

به نقل از پایگاه اندیشه قم


۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۹ فروردين ۹۴ ، ۱۷:۴۳
محمد یونسی
حدیث

...در  بحار در احوال حضرت امام حسن علیه السلام نقل مى کند

که روزى ایشان از راهى سواره مى گذشتند،

مردى شامى با آنجناب مصادف گردید

شروع به لعنت و ناسزا گفتن نسبت به حضرت نمود

ایشان هیچ نگفتند

تا اینکه شامى هر چه خواست گفت

آنگاه پیش رفته با تبسم به او فرمود

گمان مى کنم اشتباه کرده اى .
اگر اجازه دهى ترا راضى مى کنم ،

چنانچه چیزى بخواهى به تو خواهم داد،

اگر راه را گم کرده اى من نشانت دهم ،

اگر احتیاج ببار بردارى

من اسباب و بار ترا بوسیله اى به منزل مى رسانم ،

اگر گرسنه اى ترا سیر کنم ،

اگر احتیاج به لباس دارى ترا مى پوشانم ،

اگر فقیرى بى نیازت کنم ،

اگر فرارى هستى ترا پناه مى دهم ،

هر آینه حاجتى داشته باشى برمى آورم

چنانچه اسباب و همسفران خود را به خانه ما بیاورى

برایت بهتر است

زیرا ما مهمانخانه اى وسیع و وسائل پذیرائى از هر جهت در اختیار داریم .
مرد شامى از شنیدن این سخنان در گریه شده

گفت ((اشهد انک خلیفة الله فى ارضه ))

گواهى مى دهم که تو خلیفه خدا در روى زمینى ،

تو و پدرت ناپسندترین مردم در نزد من بودید،

اینک محبوبترین خلق در نظرم شدید،

آنچه به همراه خویش در مسافرت آورده بود

به خانه آن حضرت منتقل کرد،

میهمان ایشان شد

تا موقعیکه از آن جا خارج گردید

و اعتقاد به ولایت حضرت پیدا کرد.

داستانها و پندها جلد دوم گردآورى : مصطفى زمانى وجدانى به نقل از:بحار

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۳ اسفند ۹۳ ، ۱۹:۴۱
محمد یونسی

صلوات3

چهل حدیث گهربار منتخب
قالَ الا مامُ الْحَسَنُ الْمُجتبى علیه الصلوة السّلام :
1 - مَنْ عَبَدَاللّهَ، عبَّدَاللّهُ لَهُ کُلَّ شَىْءٍ.(63)

ترجمه :
فرمود:

هر کسى که خداوند را عبادت و اطاعت کند،

خداى متعال همه چیزها را مطیع او گرداند.


2 - قالَ علیه السلام : وَنَحْنُ رَیْحانَتا رَسُولِ اللّهِ، وَسَیِّدا شَبابِ اءهْلِ الْجَنّةِ، فَلَعَنَ اللّهُ مَنْ یَتَقَدَّمُ، اَوْ یُقَدِّمُ عَلَیْنا اَحَدا.(64)
ترجمه :
دنباله وصیّتش در حضور جمعى از اءصحاب فرمود:

و ما دو نفر - یعنى حضرت و برادرش امام حسین علیهما السلام -

ریحانه رسول اللّه صلى الله علیه و آله

و دو سرور جوانان اهل بهشت هستیم ،

پس خدا لعنت کند

کسى را که بر ما پیشقدم شود

یا دیگرى را بر ما مقدّم دارد.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۱ اسفند ۹۳ ، ۱۶:۲۱
محمد یونسی

دوستی
مردى به امام حسن علیه السلام گفت :

من از شیعیان شما هستم .
امام علیه السلام فرمود:

اى بنده خدا اگر مطیع امر و نهى ما هستى راست مى گوئى

و اگر این گونه نیستى با ادعاى مقام بلند تشیع که از آن بهره مند نیستى برگناهان خود نیفزا

و نگو من از شیعیان شما هستم .

بلکه بگو:

من

از دوستداران شما

و دشمن دشمنان شما هستم

و تو در نیکى و بسوى نیکى هستى .

نام کتاب :قصه هاى تربیتى چهارده معصوم    مؤ لف :محمد رضا اکبرى

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۱ اسفند ۹۳ ، ۱۲:۳۱
محمد یونسی

حضرت امام حسن مجتبى(ع)

هر از گاهى فرزندان را دور خود جمع می کرد

و آنان را نصیحت مى‏ نمود.

روزى فرزندان خود و فرزندان برادرش را فرا خواند.

کودکان قبل از شرفیاب شدن به حضور امام،

نمى‏ دانستند ایشان به چه قصدى آنها را دعوت کرده است،

ولى خوشحال بودند که هر وقت نزد امام مى‏ روند،

با دست پر بازمى‏ گردند.

همه کودکان که دور امام(ع) گرد آمدند،

امام(ع) فرمود:

«همه شما، کودکان امروز هستید

و امید مى‏ رود که بزرگان اجتماع فردا نیز باشید؛

پس دانش بیاموزید

و در کسب علم کوشش کنید.»

بحارالانوار ج2 ص 152  به نقل از کتاب صد حکایت تربیتی مرتضی بذر افشان

۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۳۰ بهمن ۹۳ ، ۱۸:۰۶
محمد یونسی
 
1. کمک به طاعت خداوند

امام على علیه السلام مى‏ فرماید:

المُعین على الطاعة خیر الاصحاب «غررالحکم، ص 416»

بهترین یاران، کمک کننده بر طاعت خداوند است.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۵ بهمن ۹۳ ، ۱۵:۲۵
محمد یونسی

(امام مجتبى علیه السلام)

وقتى که در آستانه مسجد قرار مى گرفت،

سر به سوى آسمان بلند مى کرد و عرضه مى داشت:

«الهى ضیفک ببابک

یا محسن قد اتاک المسى ء،

فتجاوز عن قبیح ما عندى

بجمیل ما عندک یا کریم

خدایا میهمانت درب خانه ات ایستاده،

اى احسان کننده!

[بنده] گنه کار به سوى تو آمد،

به خوبى آنچه نزد توست،

از بدى آنچه نزد من است درگذر.

اى [خداى] بخشنده.»

(محمد باقر مجلسى، بحارالانوار، (بیروت، داراالاحیاء التراث العربى)، ج 43، ص 339 .)؛

به نقل از: http://www.valiasr-aj.com
۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۸ بهمن ۹۳ ، ۰۷:۴۷
محمد یونسی