بصیرت

مسیری که می خواهد سبب افزایش معرفت گردد.

اللّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَعَلى آبائِهِ في هذِهِ السّاعَةِ وَفي كُلِّ ساعَةٍ وَلِيّاً وَحافِظاً وَقائِدا ‏وَناصِراً وَدَليلاً وَعَيْناً حَتّى تُسْكِنَهُ أَرْضَك َطَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فيها طَويلاً

بصیرت

مسیری که می خواهد سبب افزایش معرفت گردد.

حدیث موضوعی
بصیرت
این وبلاگ جهت معرفت افزایی بهتر و مفیدتر توسط طلبه ای کوچک راه اندازی شده است.
این وبلاگ منتظر نظرات راهگشای همه صاحبان فکر و اندیشه خواهد بود و آنها را در مسیر معرفت افزایی به کار خواهد زد.





Powered by WebGozar

آیه قرآن مهدویت امام زمان (عج)
کد لحظه شمار غیبت امام زمان برای وبلاگهای مهدویت
حدیث موضوعی
آخرین نظرات
  • ۲۴ تیر ۰۰، ۱۱:۱۵ - آلپ صنعت
    عالی
دانشنامه عاشورا
نویسندگان
وصیت شهدا
پیوندها
طبقه بندی موضوعی

۷ مطلب با موضوع «اعتقادات :: اصول :: توحید :: شیطان» ثبت شده است

شیطان

سوره حجر، آیه 36-38

قَالَ رَب فَأَنظِرْنی إِلی یَوْمِ یُبْعَثُونَ(36) قَالَ فَإِنَّک مِنَ الْمُنظرِینَ(37) إِلی یَوْمِ الْوَقْتِ الْمَعْلُومِ(38)
(شیطان) گفت:

پروردگارا مرا تا روز رستاخیز مهلت ده، و زنده بگذار،

فرمود:

تو از مهلت یافتگانی.

(اما نه تا روز رستاخیز) بلکه تا روز و وقت معینی.
امام صادق علیه‏ السلام در جواب شخصی بنام وهب که پیرامون این آیه و وقت معلوم از او سوال کرد فرمود:
وقت معلوم در این آیه روز قیامت نیست

بلکه وقت معلوم روز قیام قائم آل محمد صلی الله علیه و آله و سلم است.
هر گاه خداوند او را برانگیزد

ابلیس می‏ آید در حالیکه بر زانوهایش راه می‏ رود

و می‏ گوید:

ای وای از این روزگار.
آنگاه پیشانی او گرفته می‏ شود

و گردنش زده می ‏شود

و این هنگام همان وقت معلوم است که مدت او به پایان می ‏رسد.

دلائل الامامه، ص 240.
----------------------

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۲ فروردين ۹۴ ، ۱۷:۳۹
محمد یونسی

حجاب




از آن جایی که شیطان قسم خورده همه فرزندان آدم را گمراه نمایند
و هر گروهی را با نقشه ای از راه بیرون کند،

و تا کنون انجام داده و بعدا هم انجام خواهد داد؛
یکی از آنها که برای او خیلی هم آسان می باشد

طایفه زنان اند.
روزی آن ملعون پیش رسول اکرم صلی الله علیه و آله وسلم آمد،
حضرت از او چند چیز پرسید

و او هم همه را پاسخ داد.

یکی از آنها این بود:

رفیقان تو کیان اند؟
 
پاسخ داد:

دروغ گویان ، غمازان و زنان .
پرسید:
دام تو چیست ؟
گفت :

زنان .
به واسطه اینان؛

مردان را از راه مستقیم بیرون می برم ،
 
و خود ایشان را با مکر و حیله و دل سوزی به کارهای ناشایسته وادار می کنم

و به این وسیله ، جهنمی می نمایم .

فرمود:
 
چه تعداد از زنان از تو فرمان برداری می کنند

و تابع تو هستند؟


عرض ‍ کرد:

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۰ فروردين ۹۴ ، ۱۶:۱۹
محمد یونسی

شیطان
یکی از شاگردان مرحوم شیخ انصاری چنین می گوید:

در زمانی که در نجف در محضر شیخ

به تحصیل علوم اسلامی اشتغال داشتم

یک شب شیطان را در خواب دیدم که

بندها و طنابهای متعدّدی در دست داشت .

از شیطان پرسیدم :

این بندها برای چیست ؟

پاسخ داد:

اینها را به گردن مردم می افکنم

و آنها را به سوی خویش می کشانم

و به دام می اندازم .

روز گذشته یکی از این طنابهای محکم را

به گردن شیخ مرتضی انصاری انداختم

و او را از اتاقش تا اواسط کوچه ای که

منزل شیخ در آنجا قرار دارد کشیدم

ولی افسوس که علی رغم تلاش های زیادم

شیخ از قید رها شد و رفت .

وقتی از خواب بیدار شدم

در تعبیر آن به فکر فرو رفتم .

پیش خود گفتم :

خوب است تعبیر این رؤ یا را از خود شیخ بپرسم .

از این رو به حضور معظم له مشرّف شده

و ماجرای خواب خود را تعریف کردم .

شیخ فرمود:

آن ملعون (شیطان) دیروز می خواست مرا فریب دهد

ولی به لطف پروردگار از دامش گریختم .

از این قرار بود که دیروز من پولی نداشتم

و اتّفاقاً چیزی در منزل لازم شد که باید آنرا تهیّه می کردم .

با خود گفتم :

یک ریال از مال امام زمان (عج) در نزدم موجود است

و هنوز وقت مصرفش فرا نرسیده است .*

آنرا به عنوان قرض برمی دارم

و انشاءاللّه بعداً ادا می کنم .

یک ریال را برداشتم و از منزل خارج شدم .

همین که خواستم

جنس مورد احتیاج را خریداری کنم

با خود گفتم :

از کجا معلوم که من بتوانم این قرض را بعداً ادا کنم ؟

در همین اندیشه و تردید بودم که

ناگهان تصمیم قطعی گرفته

و از خرید آن جنس صرف نظر نمودم

و به منزل بازگشتم

و آن یک ریال را سرجای خود گذاشتم.

داستانهایی از علما/علیرضا حاتمی

*(در وصفش نقل شده بیشترین وجوهات را ایشان را دریافت می کرده و به عنوان عالم تراز اول عصر خویش معروف و مشهور بود.)

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۵ اسفند ۹۳ ، ۱۳:۰۳
محمد یونسی

مردى عابد همیشه با خدا راز و نیاز مى‏ کرد
و فریاد اللّه ‏اللّه داشت.
 روزى شیطان بر او ظاهر شد
و وى را وسوسه کرد و به او گفت:
 اى مرد این همه که تو گفتى اللّه اللّه،
آخر یک مرتبه شد که لبیک بشنوى؟
 اگر در خانه هر کس رفته بودى و این اندازه ناله کرده بودى لااقل یک مرتبه جوابت را داده بود.
این مرد دید ظاهرا حرفى است منطقى.
۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۵ بهمن ۹۳ ، ۱۵:۱۱
محمد یونسی
تصویر حدیثی : نگاه و گناه
در میان بنى اسرائیل عابدى بود
 بنام" برصیصا"
که زمانى طولانى عبادت کرده بود،
 و به آن حد از مقام قرب رسیده بود
که بیماران روانى را نزد او مى‏ آوردند
 و با دعاى او سلامت خود را باز مى‏ یافتند،
 روزى زن جوانى را از یک خانواده با شخصیت
به وسیله برادرانش نزد او آوردند،
 و بنا شد مدتى بماند تا شفا یابد،
 شیطان در اینجا به وسوسه ‏گرى مشغول شد،
و آن قدر صحنه را در نظر او زینت داد تا آن
۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۴ بهمن ۹۳ ، ۱۰:۲۷
محمد یونسی


تصویر حدیثی : بخل و بخشش

یحیى‏ بن زکریّا (ع)

ابلیس را به صورت اصلى وى دید

و به او گفت:

اى ابلیس به من خبر بده

محبوبترین و مبغوض‏ترین مردم در نظرت کیست؟ گفت:

محبوبترین مردم در نزد من

مؤمن بخیل است

و مبغوض‏ترین مردم در نزد من

فاسق بخشنده است.

یحیى از شیطان‏ پرسید چرا؟

گفت: براى این که بخل بخیل

براى من کافى است

ولى مى‏ ترسم که خدا به فاسق بخشنده

بر اثر بخشندگى‏ اش توجّه کند

و او را ببخشاید،

آنگاه روى برگرداند

در حالى که مى ‏گفت:

اگر تو یحیى نبودى به تو خبر نمى‏ دادم.

راه روشن    ج‏6  ص111 

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۹ بهمن ۹۳ ، ۲۲:۳۵
محمد یونسی


تصویر حدیثی : گشایش حساب

روایت شده که

ابلیس بر یحیى‏ (ع) ظاهر شد

یحیى‏ (ع) دید که همه نوع قفل به همراه دارد،

لذا به شیطان‏ گفت:

اى ابلیس این قفلها چیست؟

گفت:

اینها شهوتهاست که آدمى زاده را به آن گرفتار مى‏ کنم.

گفت: براى من هم قفلى هست؟

گفت: بسا باشد که از غذا سیر شوى

پس تو را نسبت به نماز و یاد خدا سنگین

(و بى میل) مى‏سازم.

یحیى‏ گفت:

آیا قفل دیگرى هم هست؟

شیطان‏ گفت نه.

یحیى گفت:

خدا را بر خود گواه مى‏ گیرم که

هرگز شکمم را پر از غذا نکنم.

ابلیس گفت:

من نیز خدا را شاهد مى‏ گیرم که هرگز مسلمانى را نصیحت نکنم.

(راه روشن، ج‏5، ص: 86)

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۹ بهمن ۹۳ ، ۲۲:۲۴
محمد یونسی