بصیرت

مسیری که می خواهد سبب افزایش معرفت گردد.

اللّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَعَلى آبائِهِ في هذِهِ السّاعَةِ وَفي كُلِّ ساعَةٍ وَلِيّاً وَحافِظاً وَقائِدا ‏وَناصِراً وَدَليلاً وَعَيْناً حَتّى تُسْكِنَهُ أَرْضَك َطَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فيها طَويلاً

بصیرت

مسیری که می خواهد سبب افزایش معرفت گردد.

حدیث موضوعی
بصیرت
این وبلاگ جهت معرفت افزایی بهتر و مفیدتر توسط طلبه ای کوچک راه اندازی شده است.
این وبلاگ منتظر نظرات راهگشای همه صاحبان فکر و اندیشه خواهد بود و آنها را در مسیر معرفت افزایی به کار خواهد زد.





Powered by WebGozar

آیه قرآن مهدویت امام زمان (عج)
کد لحظه شمار غیبت امام زمان برای وبلاگهای مهدویت
حدیث موضوعی
آخرین نظرات
  • ۲۴ تیر ۰۰، ۱۱:۱۵ - آلپ صنعت
    عالی
دانشنامه عاشورا
نویسندگان
وصیت شهدا
پیوندها
طبقه بندی موضوعی

۸ مطلب با موضوع «اخلاق :: کلیات :: مردم :: آداب معاشرت» ثبت شده است

رفاقت
حضرت صادق علیه السلام فرمود:

مردى از کفار اهل کتاب (ذمى ) در راه رفیق امیرالمؤ منین علیه السلام گردید ایشان را نمى شناخت .

پرسید کجا مى روى ؟

حضرت فرمود: به کوفه ،

هنگامیکه بر سر دو راهى رسیدند

ذمى خواست از راه دیگر برود

حضرت مقدارى او را همراهى نمود.

ذمى عرض ‍ کرد شما که خیال کوفه داشتید؟

براى چه از این راه می آئید؟

مگر نمى دانید راه کوفه از این طرف نیست ؟

فرمود: مى دانم

ولى دستور پیغمبر ما است

که نیکو رفاقت و مصاحبت کردن ،

به اینست که رفیق خود را

مقدارى همراهى و مشایعت کنند.

من از این جهت با تو آمدم .

مرد ذمى گفت :

شیفته ى اخلاق نیک اسلام شده اند

کسانیکه پیروى این دین را نموده اند

من شما را گواه مى گیرم که به اسلام وارد شدم .
از همانجا آن مرد به همراهى على علیه السلام

به کوفه آمد در کوفه ایشان را شناخت

و مراسم اجراء شهادت اسلام را بجا آورد.

(داستانها و پندها جلد دوم گردآورى : مصطفى زمانى وجدانى به نقل از: ج16 بحارالانوار ص 44).

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۳ اسفند ۹۳ ، ۲۰:۴۹
محمد یونسی

صلوات
سهل بن حنیف از مسلمانان مخلص و از یاران با شهامت پیامبر (ص ) و على (ع ) بود،

و در همه جنگهاى رسول خدا (ص ) شرکتى فعال داشت ،

سیرت نیک و صورت زیباى او زبانزد مردم بود

و براستى یک شاگرد راستین مکتب نوپاى اسلام بود.
نقل مى کنند:

وى در یکى از جنگهاى ، همراه پیامبر (ص ) بود،

به نهر آبى رسید، بدن خود را در آن نهر شستشو داد،

چون از نظر جسمى ، زیبا و قامتى همچون ((سرو)) داشت.

یکى از انصار به آنجا آمد، با دیدن او،

از زیبایى آفرینش در شگفتى فرو رفت ،

و جمله اى که حکایت از این شگفتى مى کند، به زبان آورد.

طولى نکشید (که همین نظر زدن )

باعث بیمارى سهل بن حنیف شد، تب سخت او را فرا گرفت ،

وى را به حضور پیامبر (ص ) آوردند،

پیامبر (ص ) پس از احوالپرسى ،

فرمود:
ما یمنع احدکم اذا راى من أ خیه ما یعجبه فى نفسه او فى ماله فلیبرک علیه ، فان العین حق .
: ((چه مى شود وقتى که در جسم یا مال برادرتان ، چیز جالبى یافتى ((بارک اللّه )) بگوئید؟

زیرا ((چشم زخم )) حق است )).
به این ترتیب ، سفارش نمود که در این گونه موارد،

براى شخص مورد نظر دعا کنند.

منبع : داستان دوستان ج 1
تالیف : محمد محمدى اشتهاردى

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۹ اسفند ۹۳ ، ۲۰:۰۵
محمد یونسی

صلوات
امام صادق (ع ) فرمود:

فرشته اى در حین عبور،

دید مردى کنار در منزل کسى ایستاده است ،

به او گفت :

((اى بنده خدا براى چه اینجا ایستاده اى ؟

آیا حاجتى به صاحب منزل دارى ؟

و یا صاحب منزل از خویشان توست ؟!)).
او در جواب گفت :

((صاحب منزل نه از خویشان من است و نه حاجتى به او دارم ،

فقط برادر دینى من است ،

و من براى انجام وظیفه پیوند اسلامى ،

براى خدا آمده ام از او احوالى بپرسم و بر او سلام کنم )).
فرشته به او گفت :

من از طرف خدا به سوى تو فرستاده شده ام ،

خداوند به تو سلام مى رساند و مى فرماید:

تو به دیدار من آمده اى و تعهد و پیوند با مرا فراهم نمودى ،

بهشت را براى تو واجب نمودم ،

و تو را از خشم خویش ‍ بخشیدم و از آتش دوزخ پناه دادم .
آرى کسانى که به زیارت و دیدار همکیشان خود مى روند،

اینها در حقیقت به زیارت خدا مى روند،

و مشمول عالى ترین درجه عفو و لطف خدا هستند.

منبع : داستان دوستان ج 1
تالیف : محمد محمدى اشتهاردى

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۹ اسفند ۹۳ ، ۱۹:۲۱
محمد یونسی

صلوات

در حالى که پیامبر صلى اللّه علیه و آله عازم میدان جنگ بود

عربى به محضر او رسید

و رکاب شترش را گرفت

و گفت :

یا رسول اللّه :

علمى را به من بیاموز که سبب رفتنم به بهشت گردد.
حضرت فرمود:

با مردم آن گونه رفتار کن که دوست دارى

با تو آن گونه رفتار کنند. ...

منبع :قصه هاى تربیتى چهارده معصوم

مؤ لف :محمد رضا اکبرى

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۹ اسفند ۹۳ ، ۱۹:۱۲
محمد یونسی
صلوات

امیر المؤ منین علیه السلام مى فرماید:

روزى شخص نابینائى اجازه گرفت و به خانه فاطمه علیها السلام آمد و زهرا علیها السلام خود را از او پوشاند.

رسول خدا صلى اللّه علیه و آله به او فرمود:

چرا از این نابینا حجاب گرفتى در حالى که او تو را نمى بیند؟
فاطمه علیها السلام در جواب گفت :

اگر او مرا نمى بیند من که او را مى بینم

علاوه (بر این) او بوى نامحرم را که استشمام مى کند!
رسول خدا صلى اللّه علیه و آله فرمود:

شهادت مى دهم که تو پاره تن من هستى .

نام کتاب :قصه هاى تربیتى چهارده معصوم    مؤ لف :محمد رضا اکبرى

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۹ اسفند ۹۳ ، ۱۸:۱۲
محمد یونسی
صلوات
امیر المؤ منین علیه السلام مى فرماید:

من و عده اى از اصحاب نزد رسول خدا صلى اللّه علیه و آله بودیم ، آن حضرت فرمود:
 بهترین ویژگى زنان چیست ؟

هیچیک از ما نتوانستیم جواب دهیم

تا اینکه جلسه به پایان رسید و از یکدیگر جدا شویم .
من بسوى فاطمه علیها السلام رفتم

و از سوالى که پیامبر صلى اللّه علیه و آله از ما پرسیده بود

او را مطلع کردم و گفتم کسى از ما نتوانست به آن پاسخ دهد.
فاطمه علیها السلام فرمود:

ولى من جواب آن را مى دانم ،

بهترین ویژگى زنان این است که

به مردها نگاه نکنند

و مردها آنان را نبینند.
نزد رسول خدا صلى اللّه علیه و آله رفتم و عرض کردم :

اى رسول خدا!

شما سوال کردید چه چیزى براى زنان بهتر است .

بهترین صفت زنان این است که

به مردها نگاه نکنند و مردها آنها را نبینند.
پیامبر صلى اللّه علیه و آله فرمود:

تو وقتى نزد من بودى جواب آن را نمى دانستى

چه کسى جواب سوال را به تو آموخت ؟
عرض کردم:

فاطمه .
پیامبر صلى اللّه علیه و آله شگفت زده شد

و فرمود:

براستى که فاطمه پاره تن من است .
بنابر گفته فاطمه علیها السلام

زن باید پوشش کامل خود را مراعات کند

تا نامحرم او را نبینند و خود از نگاه به نامحرم بپرهیزد

تا عفت و سلامت او محفوظ بماند.

نام کتاب :قصه هاى تربیتى چهارده معصوم    مؤ لف :محمد رضا اکبرى

َ
۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۹ اسفند ۹۳ ، ۱۷:۵۷
محمد یونسی
صلوات
امام حسن علیه السلام گوید:

 یک شب جمعه مادرم را دیدم که در محراب عبادت ایستاد
و همواره نماز مى گذارد و در رکوع و سجود بود
 تا شب به صبح رسید
و شنیدم که براى زنان و مردان مومن با ذکر نام آنها دعا مى کند
و هر چه بیشتر براى آنها از خداوند در خواست مى کند
 اما براى خود دعا نمى کند.

عرض کردم :

مادر!

چرا براى خود دعا نمى کنى

همان گونه که براى دیگران دعا مى کنى ؟
فرمود:

فرزندم اول همسایه بعد اهل خانه .

نام کتاب :قصه هاى تربیتى چهارده معصوم    مؤ لف :محمد رضا اکبرى

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۹ اسفند ۹۳ ، ۱۷:۳۰
محمد یونسی

صلوات

از اهل مدینه ، پیامبر صلى اللّه علیه و آله و پنج نفر از اصحاب او را به غذائى که آماده کرده بودند دعوت نمودند.

حضرت دعوت آنها را پذیرفت اما وقتى به منزل میزبان مى رفتند در بین راه یک نفر دیگر که دعوت نشده بود به آنها گروید.

وقتى به منزل نزدیک شدند پیامبر صلى اللّه علیه و آله به او گفت : آنها تو را دعوت نکرده اند

همین جا بنشین تا من با آنها صحبت کنم

و همراهى تو را، با آنها در میان گذارم

و اجازه ورودت را بگیرم .

نام کتاب :قصه هاى تربیتى چهارده معصوم    مؤ لف :محمد رضا اکبرى

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۹ اسفند ۹۳ ، ۱۷:۲۱
محمد یونسی