بصیرت

مسیری که می خواهد سبب افزایش معرفت گردد.

اللّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَعَلى آبائِهِ في هذِهِ السّاعَةِ وَفي كُلِّ ساعَةٍ وَلِيّاً وَحافِظاً وَقائِدا ‏وَناصِراً وَدَليلاً وَعَيْناً حَتّى تُسْكِنَهُ أَرْضَك َطَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فيها طَويلاً

بصیرت

مسیری که می خواهد سبب افزایش معرفت گردد.

حدیث موضوعی
بصیرت
این وبلاگ جهت معرفت افزایی بهتر و مفیدتر توسط طلبه ای کوچک راه اندازی شده است.
این وبلاگ منتظر نظرات راهگشای همه صاحبان فکر و اندیشه خواهد بود و آنها را در مسیر معرفت افزایی به کار خواهد زد.





Powered by WebGozar

آیه قرآن مهدویت امام زمان (عج)
کد لحظه شمار غیبت امام زمان برای وبلاگهای مهدویت
حدیث موضوعی
آخرین نظرات
  • ۲۴ تیر ۰۰، ۱۱:۱۵ - آلپ صنعت
    عالی
دانشنامه عاشورا
نویسندگان
وصیت شهدا
پیوندها
طبقه بندی موضوعی

۱۱ مطلب با موضوع «اخلاق :: کلیات :: خانواده :: تربیت فرزند» ثبت شده است


چهل حدیث «شمیم تربیت»

 

پنــد

            1 قالَ لُقمانُ: یا بُنَی،... وَ عَلَیک بِالْمَوْعِظَةِ فَاعْمَلْ بِها فَاِنَّها عِنْدَ الْعاقِلِ اَحْلَی مِنَ الْعَسَلِ الشَّهْدِ وَهِی عَلَی السَّفِیهِ اَشَقُّ مِنْ صُعُودِ الدَّرَجَةِ عَلَی الشَّیخِ الکبِیر.

لقمان حکیم:

فرزندم! بر تو باد پند و اندرز؛

پس به آن عمل کن،

که اندرز برای دانا از عسل گواراتر

و برای نادان، از بالا رفتن پیرمرد از نردبان دشوارتر است.


ز پند مردم دانا متاب سر، هرگز

که از نصیحت دانا ضررنخواهی دید

نشاط دور جوانی به کام دل دریاب

که نوبهار جوانی دگر نخواهی دید

(رسا)

 

 

ادب

            2 قالَ لُقمانُ: یا بُنَی، إِبدَأ النّاسَ بِالسَّلامِ وَ المُصافَحـَةِ قَبـْلَ الکـلامِ.

 لقمان حکیم:

فرزندم!

در برخورد مردم با سـلام آغاز کن

و در دست دادن قبل از گفتگو پیشقدم شو.


از خدا جوییم توفیق ادب

بی ادب محروم ماند از لطف رب

بی ادب تنها نه خود را داشت بد

بلکه آتش در همه آفاق زد

(مولوی)

 

 

ســکوت

ادامه

 

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۵ آبان ۹۴ ، ۱۹:۱۴
محمد یونسی

چهل حدیث « تربیت کودک و نوجوان »





گُلى ز گُلهاى بهشت

 

                1


پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: إِنَّ الْـوَلَـدَ الصّالِـحَ رَیْحـانَةٌ مِـنْ رَیاحیـنِ الْجَنـَّةِ.

 

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله:

فرزند شایسته گُلى خوشبو از گُلهاى خوشبوى بهشت است.

 

پسر و دختر چه هستند؟

 

                2

امام صادق علیه السلام: اَلْبَناتُ حَسَناتٌ وَ الْبَنُونَ نِعْمَةٌ. فَالـْحَسَناتُ یُثابُ عَلَیْها وَ النِّعْمَةُ یُسْأَلُ عَنْها.

 

امام صادق علیه السلام: دختران نیکیهایى هستند که در برابر آن پاداش داده مى شود. و پسران همچون نعمتى هستند که از آن بازخواست مى شود.

 

فرزند سالم، فرزند سالم

 

                3


هرگاه به امام سجاد علیه السلام مژده مى دادند که داراى فرزند شده است، پیش از آنکه بپرسند پسر است یا دختر، مى پرسیدند! آیا سالم است؟ و هنگامى که مى فهمیدند سالم است، مى فرمودند: اَلْحَمْدُ لِلّهِ الَّذى لَمْ یَخْلُقْ مِنّى خَلْقًا مُشَوَّهًا.

 

هرگاه به امام سجاد علیه السلام مژده مى دادند که داراى فرزند شده است، پیش از آنکه بپرسند پسر است یا دختر، مى پرسیدند!

آیا سالم است؟

و هنگامى که مى فهمیدند سالم است، مى فرمودند:

سپاس از آنِ خدایى است که از من آفریده اى ناسالم نیافریده است.

 

این شیر، چه با برکت است!


ادامه

 

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۲ آبان ۹۴ ، ۱۶:۵۱
محمد یونسی


بسیاری می پرسند بعداز مرگ ما چه کارهایی انجام گیرد، مفید است.

در حدیث ذیل به شش مورد اشاره شده است که بعد از مرگ انسان بسیار مفید است و درآمد آن، مرتّب به حساب جاری انسان واریز می شود:

مؤمن از شش [عمل و] خصلت،


بعد از مرگش سود می برد:

1.

فرزند صالح که برای او اسغفار کند؛

2.

قرآنی که از طرف او خوانده می شود؛

3.

چاهی را که حفر کرده است؛

4.

و درختی را که کاشته است

[و مردم از آن و میوة آن استفاده می برند]؛

5.

[وقف کردن]

و صدقه قرار دادن آبی که جاری ساخته است؛

6.

سنّت نیکویی که

[پایه گذاری کرده است و] مردم بدان پس از او عمل می کنند.»

حدیث فوق می رساند که با وجود خصلتهای مذکور، دفتر اعمال انسان پس از مرگ مفتوح است و صدقات جاریه فوق هر روز به حساب اعمال او واریز می شود.

امام صادق(ع) فرمود:

«سِتُّ خِصَالٍ یَنْتَفِعُ بِهَا الْمُؤْمِنُ مِنْ بَعْدِ مَوْتِهِ وَلَدٌ صَالِحٌ یَسْتَغْفِرُ لَهُ وَ مُصْحَفٌ یُقْرَأُ مِنْهُ وَ قَلِیبٌ یَحْفِرُهُ وَ غَرْسٌ یَغْرِسُهُ وَ صَدَقَةُ مَاءٍ یُجْرِیهِ وَ سُنَّةٌ حَسَنَةٌ یُؤْخَذُ بِهَا بَعْدَهُ؛

[بحار الانوار، ج71، ص257 و امالی، شیخ صدوق، ص143و الحکم الزاهره، علی رضا صابری، ج1، ص377.]
۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۰ آبان ۹۴ ، ۱۵:۴۳
محمد یونسی
صلوات
امام حسن علیه السلام گوید:

 یک شب جمعه مادرم را دیدم که در محراب عبادت ایستاد
و همواره نماز مى گذارد و در رکوع و سجود بود
 تا شب به صبح رسید
و شنیدم که براى زنان و مردان مومن با ذکر نام آنها دعا مى کند
و هر چه بیشتر براى آنها از خداوند در خواست مى کند
 اما براى خود دعا نمى کند.

عرض کردم :

مادر!

چرا براى خود دعا نمى کنى

همان گونه که براى دیگران دعا مى کنى ؟
فرمود:

فرزندم اول همسایه بعد اهل خانه .

نام کتاب :قصه هاى تربیتى چهارده معصوم    مؤ لف :محمد رضا اکبرى

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۹ اسفند ۹۳ ، ۱۷:۳۰
محمد یونسی

حضرت امام حسن مجتبى(ع)

هر از گاهى فرزندان را دور خود جمع می کرد

و آنان را نصیحت مى‏ نمود.

روزى فرزندان خود و فرزندان برادرش را فرا خواند.

کودکان قبل از شرفیاب شدن به حضور امام،

نمى‏ دانستند ایشان به چه قصدى آنها را دعوت کرده است،

ولى خوشحال بودند که هر وقت نزد امام مى‏ روند،

با دست پر بازمى‏ گردند.

همه کودکان که دور امام(ع) گرد آمدند،

امام(ع) فرمود:

«همه شما، کودکان امروز هستید

و امید مى‏ رود که بزرگان اجتماع فردا نیز باشید؛

پس دانش بیاموزید

و در کسب علم کوشش کنید.»

بحارالانوار ج2 ص 152  به نقل از کتاب صد حکایت تربیتی مرتضی بذر افشان

۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۳۰ بهمن ۹۳ ، ۱۸:۰۶
محمد یونسی


اواخر آن شب زمستانى،

مسافران در ایستگاه اتوبوس به انتظار ماشین ایستاده بودند.

مردى تنومند با چهره‏اى غیر عادى،

به همراه طفل شش ساله ‏اش

در کنار دیگر مسافران منتظر آمدن اتوبوس بود.

حالت سرگیجه و تهوع،

آن طفل بى‏ چاره را راحت نمی گذاشت.

تااین‏که حال آن طفل معصوم بدتر شد

و در کنار خیابان استفراغ کرد.

همه فکر مى‏ کردند غذایى آلوده کودک را مسموم کرده است.

کنجکاوى،

یکى از مسافران را واداشت

از پدر طفل بپرسد فرزندش چه مرضى دارد.
آن مرد پس از کمى سکوت با صداى درشتى گفت:

فرزندم مریض نیست.

امشب او را به مجلس عیش و نوش یکى از دوستانم بردم

و على‏ رغم میل کودک، به او شراب خوراندم!

گفتار فلسفی(کودک) ج2،ص52-

به نقل از کتاب صد حکایت تربیتی مولف:مرتضی بذر افشان

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۳۰ بهمن ۹۳ ، ۱۷:۵۵
محمد یونسی

در راستای اعزام چند دانشمند به فیلادلفیا در آمریکا، من هم رفتم.

با دانشمندی ایرانی‌الاصل در آنجا برخورد کردم که در دوازده مجمع جهانی عضو بود.

به من گفت:

هر روز لعنت می‌فرستم به کسی که مرا به آمریکا فرستاد.

پرسیدم: چرا؟

گفت:

مثلاً، نیمه‌شب دیدم چراغ اطاق دخترم روشن است.

رفتم،

ببینم آیا مشکلی دارد.

دیدم لندهوری در آنجا هست.

دخترم مرا به فحش گرفت که

چرا بی‌اجازه به داخل اطاق آمدی.   

به نقل از نرم افزار هدایت در حکایت

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۹ بهمن ۹۳ ، ۲۱:۱۳
محمد یونسی

زنى هر سال پسرى به دنیا مى‏ آورد،
 اما آنها بیش از سه ماه عمر نمى‏ کردند.

او همواره ناله و گریه سر مى‏ داد که اى خدا،

نه ماه بار دارم و سه ماه شادمان،

اما این شادکامى حتى از عمر رنگین‏ کمان نیز کمتر است!

براى نجات از این مشکل نزد مردان خدا مى رفت

و از این مصیبت شکوه و ناله مى‏ کرد.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۵ بهمن ۹۳ ، ۱۵:۰۸
محمد یونسی
تصویر حدیثی : رضایت از کار ...
ابو ایوب انصارى یک بچه داشت که از دنیا رفته بود.
 ابو ایوب سر کار بود،
 زنش گفت خوب حالا شوهرم بیاید من او را ناراحت بکنم چه فایده دارد
 بچه مگر زنده مى شود؟
 شوهرش آمد جویاى حال بچه شد همسرش گفت خوب شد.
بعد از خوردن شام و خوابیدن و خود را عرضه داشتن به شوهر
و قبل از غسل کردن و نماز شب خواندن مى خواست برود،
 گفت یک سوال از تو دارم:
۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۴ بهمن ۹۳ ، ۱۰:۲۲
محمد یونسی


ابن عباس مى‏ گوید:
زنى بچّه‏ اى را خدمت پیامبر آورد و گفت:
یا رسول اللَّه!
 این بچّه دیوانه شده و هنگامى که ناهار یا شام مى‏ خوریم بر سر ما خاک مى ‏پاشد.

حضرت دست مبارکش را به سینه کودک کشید و دعا کرد.
آن کودک هر چه خورده بود استفراغ کرد
و چیز سیاهى از شکمش خارج شد
و در همان حال خوب شد.

جلوه هاى اعجاز معصومین علیهم السلام ؛ ص35
۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۴ بهمن ۹۳ ، ۱۰:۱۳
محمد یونسی
تصویر حدیثی : تربیت و اکرام فرزندان
مـلامحمدتقى مجلسى از علماى بزرگ اسلام است .

وى در تربیت فرزندش اهتمام فراوان داشت و نـسـبـت به حرام و حلال دقت فراوان نشان مى داد تا مبادا گوشت و پوست فرزندش با مال حرام رشد کند.

مـحمدباقر، فرزند ملامحمدتقى، کمى بازیگوش بود.

شبى پدربراى نماز و عبادت به مسجد جامع اصـفـهـان رفـت .

آن کـودک نـیـز همراه پدر بود.

محمدباقر در حیاط مسجد ماند و به بازیگوشى پرداخت .

وى مشک پر از آبى را که در گوشه حیاط مسجد قرار داشت با سوزن سوراخ ‌کرد و آب آن را بـه زمـین ریخت .

با تمام شدن نماز، وقتى پدر از مسجد بیرون آمد، با دیدن این صحنه، ناراحت شد.

دست فرزند را گرفت وبه سوى منزل رهسپار شد.

رو به همسرش کرد و گفت:

مى دانید که مـن در تربیت فرزندم دقت بسیار داشته ام .

امروز عملى از او دیدم که مرابه فکر واداشت .

با این که در مورد غذایش دقت کرده ام که از راه حلال به دست بیاید، نمى دانم به چه دلیل دست به این عمل زشت زده است .

حال بگو چه کرده اى که فرزندمان چنین کارى را مرتکب شده است ؟

زن کمى فکر کرد و عاقبت گفت :

راستش هنگامى که محمدباقر رادر رحم داشتم ، یک بار وقتى به خانه همسایه رفتم ، درخت انارى که درخانه شان بود، توجه مرا جلب کرد.

سوزنى را در یکى از انارها فروبردم و مقدارى از آب آن را چشیدم .

ملامحمدتقى مجلسى با شنیدن سخن همسرش آهى کشید و به راز مطلب پى برد.
(منبع: صد حکایت تربیتی؛ مرتضی بذرافشان)

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۸ بهمن ۹۳ ، ۰۸:۱۰
محمد یونسی