بصیرت

مسیری که می خواهد سبب افزایش معرفت گردد.

اللّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَعَلى آبائِهِ في هذِهِ السّاعَةِ وَفي كُلِّ ساعَةٍ وَلِيّاً وَحافِظاً وَقائِدا ‏وَناصِراً وَدَليلاً وَعَيْناً حَتّى تُسْكِنَهُ أَرْضَك َطَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فيها طَويلاً

بصیرت

مسیری که می خواهد سبب افزایش معرفت گردد.

حدیث موضوعی
بصیرت
این وبلاگ جهت معرفت افزایی بهتر و مفیدتر توسط طلبه ای کوچک راه اندازی شده است.
این وبلاگ منتظر نظرات راهگشای همه صاحبان فکر و اندیشه خواهد بود و آنها را در مسیر معرفت افزایی به کار خواهد زد.





Powered by WebGozar

آیه قرآن مهدویت امام زمان (عج)
کد لحظه شمار غیبت امام زمان برای وبلاگهای مهدویت
حدیث موضوعی
آخرین نظرات
  • ۲۴ تیر ۰۰، ۱۱:۱۵ - آلپ صنعت
    عالی
دانشنامه عاشورا
نویسندگان
وصیت شهدا
پیوندها
طبقه بندی موضوعی

با غذای دو نفری، میشه بیست نفر را سیر کرد!!؟

چهارشنبه, ۲۹ بهمن ۱۳۹۳، ۰۷:۰۳ ب.ظ

حضرت آیت الله بهجت، ادام الله ظله العالی،

از یکی از دوستانشان نقل می فرمودند که

یکی از بزرگان به همراه مریدان و شاگردانش برای زیارت،

شب های جمعه از تهران به قم می آمد

و به جهت آشنایی و رفاقت به منزل ایشان وارد می شد.

او برای حضرت آیت الله بهجت نقل کرده بود که

شبی پس از نماز مغرب و عشا کسی در زد،

رفتم در را باز کردم و دیدم آن عالم بزرگ

با همراهانش پشت در هستند؛

او و همراهانش را به خانه دعوت کردم.

در آن زمان، امکان تهیّه ی غذا از بازار برای ما میسور نبود

و چون جریان را به همسرم گفتم،

او گفت من برای دو نفرمان غذا درست کرده ام

و اگر او به تنهایی آمده بود می شد آن غذا را سه نفری بخوریم؛

امّا غذایی که با آن بتوان بیست نفر را سیر کرد در خانه نداریم.

من گفتم:

به هر جهت آن ها مهمان و محترمند و باید فکری کرد

و بالاخره به این نتیجه رسیدم که بهترین راه این است که

جریان را به خود آقا بگویم، شاید او بتواند کاری بکند؛

چون با غذای دو نفر که نمی شود بیست نفر را سیر کرد

و اگر برای آن ها شام تهیّه نشود،

تصوّر می شود که ما کوتاهی کرده ایم.

بالاخره نزد آقا رفتم و آهسته جریان را به ایشان گفتم:

ایشان گفت:

هر وقت خواستید شام را بکشید مرا خبر کنید!

نزد همسرم که برگشتم، او گفت: به آقا جریان را گفتی؟

گفتم: بله. او پرسید که آقا چه فرمود؟

گفتم: او فرمود که به هنگام شام مرا خبر کنید.

همسرم گفت:

بالاخره باید کاری کرد،

غذای دو نفر را که نمی توان در اختیار بیست نفر قرار داد.

من گفتم:

حتماً آقا فکری در سر دارد.

وقتی شام آماده شد، من نزد آقا رفتم و گفتم:

شام برای دو نفر حاضر است.

آن عالم بزرگ به آشپزخانه آمد و گفت:

پارچه ی سفید و خشک و تمیزی بیاورید؟

پارچه ای آوردیم.

او پارچه را روی قابلمه ی خالی پهن کرد

و دو سه بار دستش را تکان داد و ذکری گفت

و بعد فرمود: غذا را بکشید.

در کمال شگفتی مشاهده کردم که قابلمه پر از غذاست،

به گونه ای که همه خوردند و غذا زیاد هم آمد!

آری، نه تنها پیامبر ص قادر بود که با معجزه،

با ران گوسفندی غذا برای بیش از چهل نفر تهیّه کند

و تازه غذا زیاد هم بیاید،

بلکه چنین کرامتی از پیروان صادق آن حضرت نیز ساخته است.   

به نقل از نرم افزار هدایت در حکایت

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی