بصیرت

مسیری که می خواهد سبب افزایش معرفت گردد.

اللّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَعَلى آبائِهِ في هذِهِ السّاعَةِ وَفي كُلِّ ساعَةٍ وَلِيّاً وَحافِظاً وَقائِدا ‏وَناصِراً وَدَليلاً وَعَيْناً حَتّى تُسْكِنَهُ أَرْضَك َطَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فيها طَويلاً

بصیرت

مسیری که می خواهد سبب افزایش معرفت گردد.

حدیث موضوعی
بصیرت
این وبلاگ جهت معرفت افزایی بهتر و مفیدتر توسط طلبه ای کوچک راه اندازی شده است.
این وبلاگ منتظر نظرات راهگشای همه صاحبان فکر و اندیشه خواهد بود و آنها را در مسیر معرفت افزایی به کار خواهد زد.





Powered by WebGozar

آیه قرآن مهدویت امام زمان (عج)
کد لحظه شمار غیبت امام زمان برای وبلاگهای مهدویت
حدیث موضوعی
آخرین نظرات
  • ۲۴ تیر ۰۰، ۱۱:۱۵ - آلپ صنعت
    عالی
دانشنامه عاشورا
نویسندگان
وصیت شهدا
پیوندها
طبقه بندی موضوعی

۶ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «همسایه» ثبت شده است

 

چهل حدیث «معاشرت»

 

قالَ اللّهُ تَبارَک وَتَعالی:

وَاعْبُدُوا اللّهَ وَلاتُشْرِکوا بِهِ شَیئا وَبِالْوالِدَینِ اِحْسانا وَ بِذِی الْقُرْبی وَالْیتامی وَالْمَساکینِ وَالْجارِ ذِی الْقُرْبی وَالْجارِ الْجُنُبِ وَالصَّاحِبِ بِالْجَنْبِ وَابْنِ السَّبیلِ وَما مَلَکتْ اَیمانُکمْ اِنَّ اللّهَ لایحِبُّ مَنْ کانَ مُخْتالا فَخُورا.

خداوند تبارک و تعالی می‌فرماید:

خدا را پرستش کنید و نسبت به او شرک نورزید، و به پدر و مادر و خویشاوندان و یتیمان و افراد مسکین و همسایگان دور و نزدیک و دوست و رهگذر و غلام و کنیز نیکی کنید، که خداوند انسان خود خواه و فخرفروش را دوست ندارد.

 

بخش اوّل:

برخورد با مردم

 

            1 عَنِ الصّادِقِ علیه السلام قالَ: قالَ عیسَی بنُ مَرْیمَ لِبَعْضِ اَصْحابِهِ: مالا تُحِبُّ اَنْ یفْعَلَ بِک فَلا تَفْعَلْهُ بِاَحَدٍ.


امام صادق علیه السلام فرمود:

حضرت عیسی بن مریم به بعضی از یاران خود فرمود:

آنچه را که دوست نداری نسبت به تو انجام شود تو نیز نسبت به هیچ کس انجام مده!


برخورد اسلامی

             2 قالَ عَلِی علیه السلام: اَذا لَقیتُمْ اِخْوانَکمْ فَتَصافَحُوا وَاَظْهِرُوا لَهُمُ الْبَشاشَةَ وَالْبُشْرَ تَتَفَرَّقُوا وَما عَلَیکمْ مِنَ الاَْوْزارِ قَدْ ذَهَبَ.

 امام علی علیه السلام فرمود:

وقتی برادرانتان را دیدار کردید پس مصافحه کنید و به همدیگر دست بدهید و با روی خندان با آنان ملاقات کنید که وقتی از هم جدا شوید همه گناهان شما آمرزیده است.

مدارا با مردم

            3 قالَ رَسُولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله: اَعْقَلُ النّاسِ اَشَدُّهُمْ مُداراةً لِلنّاسِ، وَاَذَلُّ النّاسِ مَنْ اَهانَ النّاسَ.

 رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود:

داناترین مردم کسی است که با مردم بیشتر مدارا کند و خوارترین مردم کسی است که به مردم اهانت کند.


بـرخـورد پـیامـبر صلی‌الله‌علیه‌وآله

ادامه

 

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۴ آبان ۹۴ ، ۱۵:۰۱
محمد یونسی
امربه معروف

مردی خدمت رسول خدا(صلّی الله علیه و آله) آمد

و از این که همسایه اش او را آزار می رساند،

زبان به گلایه گشود.

رسول خدا(ص) که کانون علم و بردباری بود،

او را به صبر دعوت کرد.
مرد آرام شد و رفت.
چند روز بعد برگشت و از آزار و اذیّت همسایه زبان به شکایت باز کرد.
 مجدداً رسول خدا(صلّی الله علیه و آله) او را به شکیبایی فرا خواند.

دوباره پس از چند روز، آن مرد بازگشت

و از همسایه اش شکوه نمود.
 این بار پیامبر(صلّی الله علیه و آله) به او فرمود:

اسباب خود را جمع کن و داخل کوچه قرار بده.
مردم که از کوچه عبور می کنند،

از تو علّت این اقدام را سؤال می کنند

و تو نیز علّت این کار خود را به  آن ها بگو 

( آزار و اذیّت همسایه) مرد همین ابتکار را به کار برد.
رهگذران بودند و سؤال و جواب این مرد

و بالاخره مراتب به گوش همسایه ی مردم آزار رسید

و آبروی خود را در خطر از دست رفتن دید.
خدمت همسایه رسید

و با الحاح و التماس از او خواست اسباب خود را به منزل ببرد

و بیش از این به مردم چیزی نگوید

و قول داد که من بعد همسایه ی خود را آزار نرساند.
 مرد که مقصود را حاصل دید،

اسباب خود را به منزل برگرداند

و از آن پس همسایه اش او را آزار نرساند.

 
ماخذ:

مجله ی دیدار، شماره 43، چهارم دی 1382      صفحه: 18

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۳ ارديبهشت ۹۴ ، ۱۹:۲۵
محمد یونسی

ذکر

مرحوم آیت الله شاه آبادی

استاد عرفان امام خمینی بودند و حضرت امام(رحمة الله)

از آن بزرگوار به«شیخ ما» یا« شیخ بزرگوار ما» یاد می کردند

و این تعبیر، نشانِ عظمت آن عارف بزرگ نزد حضرت امام خمینی بود.
 از ویژگی های مرحوم شاه آبادی آن بوده که

عرفان آن بزرگوار، مانع حضور وی در صحنه های اجتماع نبوده است.

تلاش های آن مرحوم با عنوان امر به معروف و نهی از منکر،

گویای این نکته است.
 آورده اند که در نزدیکی منزل مرحوم شاه آبادی،

دکتری منزل داشت که

تحت تأثیر فرهنگ غربی برای دخترش

یک معلم موسیقی استخدام کرده بود

و طبعاً نواختن وقت و بی وقت آلات موسیقی

موجب سلب آرامش همسایه ها می شد.
 مرحوم شاه آبادی برای دکتر پیغام فرستاد که

دست از این کار بردارد و موجبات آزار همسایه ها را فراهم نکند،

اما جواب دکتر آن بود که من دست از این کار برنخواهم داشت

و تو نیز هر آن چه می خواهی انجام بده!
 ابتکار مرحوم شاه آبادی آن بود که به مردم گفت:
 از این پس هر کس از کنار مطب این دکتر عبور می کند،

وارد مطب شود و با زبان نرم و ملایم دکتر را از این کار باز بدارد.
مردم نیز طرح مرحوم شاه آبادی را اجرا کردند

دیری نگذشت که

دکتر خود را با مخالفت افکار عمومی مواجه

و به قول معروف هوا را ابری دید.
برای مرحوم شاه آبادی پیغام فرستاد که

شما با پشتوانه ی مردمی کار خود را انجام دادی.
اگر به مراجع قضایی مراجعه می کردی،

به راحتی جوابشان را می دادم،

امّا این شیوه را پیش بینی نکرده بودم.
به این طریق مرحوم شاه آبادی توانست

جمعی را از آزار و اذیّت برهاند

و در حقیقت با یک منکر به صورت عملی مبارزه کند.
ماخذ:

مجله ی دیدار، شماره 43، چهارم دی 1382      صفحه: 18

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۳ ارديبهشت ۹۴ ، ۱۹:۰۱
محمد یونسی
صلوات
امام حسن علیه السلام گوید:

 یک شب جمعه مادرم را دیدم که در محراب عبادت ایستاد
و همواره نماز مى گذارد و در رکوع و سجود بود
 تا شب به صبح رسید
و شنیدم که براى زنان و مردان مومن با ذکر نام آنها دعا مى کند
و هر چه بیشتر براى آنها از خداوند در خواست مى کند
 اما براى خود دعا نمى کند.

عرض کردم :

مادر!

چرا براى خود دعا نمى کنى

همان گونه که براى دیگران دعا مى کنى ؟
فرمود:

فرزندم اول همسایه بعد اهل خانه .

نام کتاب :قصه هاى تربیتى چهارده معصوم    مؤ لف :محمد رضا اکبرى

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۹ اسفند ۹۳ ، ۱۷:۳۰
محمد یونسی
تصویر حدیثی : آخر خط
نقل است که داود علیه السّلام عرض کرد:
 خدایا همسایه من در بهشت کیست؟
خداوند به او وحى فرستاد که او «متى» پدر حضرت یونس است.

از خدا اجازه خواست که به دیدارش برود، خداوند اجازه داد و او دست فرزندش سلیمان را گرفت و راهى دیدار او شد.
پس از ورود، دید خانه‏ اش از حصیر ساخته شده، و از خانواده‏ اش متى را طلبید گفتند:
براى کندن هیزم به بیابان رفته، لذا صبر کردند، تا متى بیاید.

دیدند مردى پشته‏ اى از هیزم بر دوش گرفته، وقتى به خانه ‏اش رسید، آن را بر زمین گذاشت و خدا را حمد گفت، و هیزم را در معرض فروش نهاد و گفت:
کیست که این مال حلال را به درهمى حلال از من خریدارى کند؟ مردى پیدا شد و آن را خرید.
داود و سلیمان جلو آمدند و سلام کردند، متى آنها را به خانه دعوت کرد و مقدارى گندم خرید و آسیا کرد و در گودالى از سنگ خمیر نمود.
 سپس خمیر را بر روى آتش گذاشت و نزد مهمانان خود نشست و مشغول صحبت شد، تا به ایشان سخت نگذرد،
وقتى نان پخته شد، آن را با مقدارى نمک و آب جلو مهمان ها گذاشت و خود دو زانو نشست و لقمه ‏اى را با بسم اللَّه در دهان مى‏ گذاشت و پس از بلعیدن آن یک الحمد للَّه رب العالمین مى‏ گفت و همین طور عمل کرد،
تا مقدارى آب نوشید و خدا را سپاس گفت و اظهار داشت:
ستایش از آن تو است اى خدایى که نعمت و سلامتى دادى
و مرا دوست خود گردانیدى
و این همه نعمت را به چه کسى چون من دادى؟
زیرا بدن و گوش و چشم و همه اعضایم را سالم نمودى
و مرا نیرو بخشیدى تا هیزمى را که
زحمتى براى کشت آن نکشیده‏ ام؛
کندم و آن را روزى خود قرار دادم
و کسى را فرستادى تا آن را از من بخرد
 و من از بهاى آن، گندمى را تهیّه کنم که آن را نکاشته‏ ام
و برایش زحمت نکشیده‏ ام
و سنگى را در اختیارم گذاشتى تا گندم را در آن آرد کنم
و آتشى را برافروزم و نان را با آن بپزم و بخورم
و بر طاعت تو خود را تقویت نمایم،
 پس ستایش مخصوص تو است،
سپس بلند بلند گریه کرد،

داود به سلیمان گفت:
 «فرزندم، باید چنین بنده‏ اى در بهشت صاحب مقام باشد،
زیرا بنده‏ اى از ایشان شاکرتر ندیده ‏ام.»

((ارشاد القلوب-ترجمه سلگى ج‏1 ص: 312 تا 31))
۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۴ بهمن ۹۳ ، ۰۹:۴۹
محمد یونسی


امالى صدوق:

بسندش در حدیث مناهى پیغمبر (ص) که فرمود:
 هر کسى در یک وجب زمین همسایه اش خیانت کند
خدا آن را از عمق زمین هفتم
 طوق گردنش سازد
تا با همان در روز قیامت خدا را ملاقات کند
جز که توبه کند و برگردد.

((آداب معاشرت-ترجمه جلد شانزدهم بحار الانوار، ج‏2، ص: 110 ))

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۴ بهمن ۹۳ ، ۰۸:۵۱
محمد یونسی