بصیرت

مسیری که می خواهد سبب افزایش معرفت گردد.

اللّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَعَلى آبائِهِ في هذِهِ السّاعَةِ وَفي كُلِّ ساعَةٍ وَلِيّاً وَحافِظاً وَقائِدا ‏وَناصِراً وَدَليلاً وَعَيْناً حَتّى تُسْكِنَهُ أَرْضَك َطَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فيها طَويلاً

بصیرت

مسیری که می خواهد سبب افزایش معرفت گردد.

حدیث موضوعی
بصیرت
این وبلاگ جهت معرفت افزایی بهتر و مفیدتر توسط طلبه ای کوچک راه اندازی شده است.
این وبلاگ منتظر نظرات راهگشای همه صاحبان فکر و اندیشه خواهد بود و آنها را در مسیر معرفت افزایی به کار خواهد زد.





Powered by WebGozar

آیه قرآن مهدویت امام زمان (عج)
کد لحظه شمار غیبت امام زمان برای وبلاگهای مهدویت
حدیث موضوعی
آخرین نظرات
  • ۲۴ تیر ۰۰، ۱۱:۱۵ - آلپ صنعت
    عالی
دانشنامه عاشورا
نویسندگان
وصیت شهدا
پیوندها
طبقه بندی موضوعی

۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «لعنت» ثبت شده است

حدیث

...در  بحار در احوال حضرت امام حسن علیه السلام نقل مى کند

که روزى ایشان از راهى سواره مى گذشتند،

مردى شامى با آنجناب مصادف گردید

شروع به لعنت و ناسزا گفتن نسبت به حضرت نمود

ایشان هیچ نگفتند

تا اینکه شامى هر چه خواست گفت

آنگاه پیش رفته با تبسم به او فرمود

گمان مى کنم اشتباه کرده اى .
اگر اجازه دهى ترا راضى مى کنم ،

چنانچه چیزى بخواهى به تو خواهم داد،

اگر راه را گم کرده اى من نشانت دهم ،

اگر احتیاج ببار بردارى

من اسباب و بار ترا بوسیله اى به منزل مى رسانم ،

اگر گرسنه اى ترا سیر کنم ،

اگر احتیاج به لباس دارى ترا مى پوشانم ،

اگر فقیرى بى نیازت کنم ،

اگر فرارى هستى ترا پناه مى دهم ،

هر آینه حاجتى داشته باشى برمى آورم

چنانچه اسباب و همسفران خود را به خانه ما بیاورى

برایت بهتر است

زیرا ما مهمانخانه اى وسیع و وسائل پذیرائى از هر جهت در اختیار داریم .
مرد شامى از شنیدن این سخنان در گریه شده

گفت ((اشهد انک خلیفة الله فى ارضه ))

گواهى مى دهم که تو خلیفه خدا در روى زمینى ،

تو و پدرت ناپسندترین مردم در نزد من بودید،

اینک محبوبترین خلق در نظرم شدید،

آنچه به همراه خویش در مسافرت آورده بود

به خانه آن حضرت منتقل کرد،

میهمان ایشان شد

تا موقعیکه از آن جا خارج گردید

و اعتقاد به ولایت حضرت پیدا کرد.

داستانها و پندها جلد دوم گردآورى : مصطفى زمانى وجدانى به نقل از:بحار

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۳ اسفند ۹۳ ، ۱۹:۴۱
محمد یونسی

صلوات3

چهل حدیث گهربار منتخب
قالَ الا مامُ الْحَسَنُ الْمُجتبى علیه الصلوة السّلام :
1 - مَنْ عَبَدَاللّهَ، عبَّدَاللّهُ لَهُ کُلَّ شَىْءٍ.(63)

ترجمه :
فرمود:

هر کسى که خداوند را عبادت و اطاعت کند،

خداى متعال همه چیزها را مطیع او گرداند.


2 - قالَ علیه السلام : وَنَحْنُ رَیْحانَتا رَسُولِ اللّهِ، وَسَیِّدا شَبابِ اءهْلِ الْجَنّةِ، فَلَعَنَ اللّهُ مَنْ یَتَقَدَّمُ، اَوْ یُقَدِّمُ عَلَیْنا اَحَدا.(64)
ترجمه :
دنباله وصیّتش در حضور جمعى از اءصحاب فرمود:

و ما دو نفر - یعنى حضرت و برادرش امام حسین علیهما السلام -

ریحانه رسول اللّه صلى الله علیه و آله

و دو سرور جوانان اهل بهشت هستیم ،

پس خدا لعنت کند

کسى را که بر ما پیشقدم شود

یا دیگرى را بر ما مقدّم دارد.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۱ اسفند ۹۳ ، ۱۶:۲۱
محمد یونسی

حدیث، پیامبر، حدیث تصویری،  لغزش،

در جریان جنگ صفین یک روز عمروعاص خود به میدان آمد

و مبارز طلبید که ناگهان على (ع ) جلو او در آمد.

آندم که متوجه شد على (ع ) حریف او شده است

در فکر حیله اى افتاد که خود را از ضربت او رهایى دهد.

على (ع ) با نیزه اى که در دست داشت به او حمله کرد

و او را از اسب بیانداخت .

عمروعاص به پشت افتاد

و براى اینکه خود را از دست حضرت على نجات دهد

عمدا پاى خود را بالا برد

و پیراهنش روى شکمش افتاد و عورتش نمایان گردید.

على (ع ) در دم صورت را برگرداند،

و گفت لعنت خدا بر تو باد...

برو که تو آزاد کرده عورت خویشى .

نام کتاب : گفتنیهاى تاریخ مؤ لف : على سپهرى اردکان

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۳۰ بهمن ۹۳ ، ۱۴:۵۱
محمد یونسی

در راستای اعزام چند دانشمند به فیلادلفیا در آمریکا، من هم رفتم.

با دانشمندی ایرانی‌الاصل در آنجا برخورد کردم که در دوازده مجمع جهانی عضو بود.

به من گفت:

هر روز لعنت می‌فرستم به کسی که مرا به آمریکا فرستاد.

پرسیدم: چرا؟

گفت:

مثلاً، نیمه‌شب دیدم چراغ اطاق دخترم روشن است.

رفتم،

ببینم آیا مشکلی دارد.

دیدم لندهوری در آنجا هست.

دخترم مرا به فحش گرفت که

چرا بی‌اجازه به داخل اطاق آمدی.   

به نقل از نرم افزار هدایت در حکایت

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۹ بهمن ۹۳ ، ۲۱:۱۳
محمد یونسی