بصیرت

مسیری که می خواهد سبب افزایش معرفت گردد.

اللّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَعَلى آبائِهِ في هذِهِ السّاعَةِ وَفي كُلِّ ساعَةٍ وَلِيّاً وَحافِظاً وَقائِدا ‏وَناصِراً وَدَليلاً وَعَيْناً حَتّى تُسْكِنَهُ أَرْضَك َطَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فيها طَويلاً

بصیرت

مسیری که می خواهد سبب افزایش معرفت گردد.

حدیث موضوعی
بصیرت
این وبلاگ جهت معرفت افزایی بهتر و مفیدتر توسط طلبه ای کوچک راه اندازی شده است.
این وبلاگ منتظر نظرات راهگشای همه صاحبان فکر و اندیشه خواهد بود و آنها را در مسیر معرفت افزایی به کار خواهد زد.





Powered by WebGozar

آیه قرآن مهدویت امام زمان (عج)
کد لحظه شمار غیبت امام زمان برای وبلاگهای مهدویت
حدیث موضوعی
آخرین نظرات
  • ۲۴ تیر ۰۰، ۱۱:۱۵ - آلپ صنعت
    عالی
دانشنامه عاشورا
نویسندگان
وصیت شهدا
پیوندها
طبقه بندی موضوعی

۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «سگ» ثبت شده است

غرور
در جریان انجام مناسک حج
یکی از صحابه ی امام سجّاد ‹ علیه السلام›
 خدمت حضرت عرض کرد:

چقدر امسال حاجی به زیارت خانه ی خدا آمده است
و طواف می کنند.

حضرت فرمودند:
اگر با دقّت بنگری حاجی راستین کم است
و آنچه وجود دارد ،
سرو صدا است و ازدحام!

آن گاه دو انگشت خود را باز کردند
و فرمودند:
از میان این دو انگشت به درون جمعیّت نگاه کن،
چه صحنه ای را می بینی؟!

وقتی نگاه کردم متحیّر ماندم!

که آنچه می دیدم حیواناتی

( سگ و گرگ و الاغ و …)

به صورت انسان بودند.  

ماخذ:
طلیعه ی رمضان-خطیبی
      صفحه: 135-
۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۳ ارديبهشت ۹۴ ، ۱۸:۳۵
محمد یونسی
تصویر حدیثی : اشتباه نگیریم !
گویند:
عبد اللّه بن جعفر به قصد ملکى که داشت
 از خانه بیرون رفت و بر نخلستان گروهى وارد شد
که در آن غلامى سیاه کار مى‏ کرد و غذایش را برایش آوردند.
 در این حال سگى وارد نخلستان شد
و نزدیک غلام آمد.
غلام گرده نانى را به طرف او انداخت.


سگ نان را خورد پس دوّمى و سوّمى را انداخت
و سگ خورد و عبد اللّه نگاه مى‏ کرد.

پس گفت:
اى غلام هر روز غذایت چه اندازه است؟
 گفت: همان مقدارى که دیدى (سه گرده نان)
عبد اللّه گفت: پس چرا این سگ را بر خود ترجیح دادى؟
 غلام گفت:
در این جا سگى نیست؛
 این سگ از راه دورى آمده است و دوست نداشتم او را ناامید کنم.

عبد اللّه گفت: امروز چه مى‏ کنى؟
 گفت: امروز گرسنه مى‏ مانم.
عبد اللّه بن جعفر گفت:
 بر سخاوت نکوهش مى ‏شوم.
 همانا این غلام از من بخشنده‏ تر است.
پس نخلستان و غلام و متعلّقات آن را خرید
و غلام را آزاد کرد و نخلستان را به غلام بخشید.

راه روشن، ج‏6، ص: 116
۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۴ بهمن ۹۳ ، ۱۰:۲۵
محمد یونسی

امام صادق علیه السلام فرمود:

هنگامى که عایشه، به قصد جنگ جمل(1)خارج شده بود، به همراه هفتاد تن به چاهى در سرزمین حوأب «2» رسیدند.

در این موقع سگان پارس کردند.

عایشه تصمیم گرفت بازگردد و گفت:
از رسول خدا صلى اللَّه علیه و آله و سلم شنیدم به همسرانش مى ‏فرمود:
یکى از شما (همسران پیامبر)، مورد پارس سگ هاى حوأب واقع خواهید شد.

و این هنگامى است که قصد نبرد با على علیه السلام وصىّ من را خواهد داشت.
 (در ادامه حدیثى دیگر به این مضمون آمده است:
زنهار! عایشه، تو این عمل را نکنى که در آتش خواهى بود).
پس... هفتاد تن از همراهان او به دروغ شهادت دادند که اینجا ماء حوأب نیست.

و این اولین شهادت دروغ در اسلام بود . 


پاورقی:

(1)«جنگ جمل، نبردى بود که طلحه و زبیر، لشکرى را به بهانه خونخواهى عثمان تهیه کرده و بر امیر المؤمنین علیه السلام شوریدند، و فرمانده این لشکر عایشه دختر ابو بکر بود.»

(2)سرزمینى نزدیک بصره.

گلچین صدوق (گزیده من لا یحضره الفقیه)، ج‏2، ص: 45

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۶ بهمن ۹۳ ، ۲۰:۱۷
محمد یونسی