بصیرت

مسیری که می خواهد سبب افزایش معرفت گردد.

اللّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَعَلى آبائِهِ في هذِهِ السّاعَةِ وَفي كُلِّ ساعَةٍ وَلِيّاً وَحافِظاً وَقائِدا ‏وَناصِراً وَدَليلاً وَعَيْناً حَتّى تُسْكِنَهُ أَرْضَك َطَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فيها طَويلاً

بصیرت

مسیری که می خواهد سبب افزایش معرفت گردد.

حدیث موضوعی
بصیرت
این وبلاگ جهت معرفت افزایی بهتر و مفیدتر توسط طلبه ای کوچک راه اندازی شده است.
این وبلاگ منتظر نظرات راهگشای همه صاحبان فکر و اندیشه خواهد بود و آنها را در مسیر معرفت افزایی به کار خواهد زد.





Powered by WebGozar

آیه قرآن مهدویت امام زمان (عج)
کد لحظه شمار غیبت امام زمان برای وبلاگهای مهدویت
حدیث موضوعی
آخرین نظرات
  • ۲۴ تیر ۰۰، ۱۱:۱۵ - آلپ صنعت
    عالی
دانشنامه عاشورا
نویسندگان
وصیت شهدا
پیوندها
طبقه بندی موضوعی

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «زره» ثبت شده است

صلوات
وقتى پیامبر صلى اللّه علیه و آله تصمیم گرفت که
فاطمه علیها السلام را به عقد على علیه السلام در آورد
به او فرمود:
 اى على برخیز و زرهت را بفروش .

گوید:

من هم رفتم زره ام را فروختم و پول آن را دریافت کرده

و بر پیامبر صلى اللّه علیه و آله وارد شدم

و پول زره را به او دادم .

نه پیامبر صلى اللّه علیه و آله از مقدار آن سوال کرد

و نه من خبرى دادم.

آنگاه بلال را صدا کرد و مبلغى به او داد و فرمود:

برو براى فاطمه عطر خریدارى کن و مبلغى به ابوبکر داد

و گفت :

برو براى او لباس و اثاثیه منزل خریدارى نما

و عمار یاسر و برخى دیگر از اصحاب را به کمک او فرستاد.

آنها هم رفتند و اشیاء مورد نیاز را خریدارى کردند.

جمع آنچه براى جهیزیه زهرا علیها السلام خریدند عبارت بود از:
یک عدد پیراهن ،

یک رو بنده ،

یک حله سیاه خیبرى ،

یک تختخواب بافته شده از برگ و لیف خرما،

دو عدد تشک که

یکى از پشم گوسفند و دیگرى از لیف خرما پر شده بود،

چهار بالش ،

یک پرده پشمى ،

یک تخته حصیر،

یک دستاس ،

یک طشت مسى ،

مشکى از پوست ،

کاسه اى چوبى ،

یک آفتابه ،

دو کوزه سفالى ،

یک سفره چرمى ،

یک چادر بافت کوفه ،

یک مشک آب ،

مقدارى عطر.
اصحاب پس از خرید اشیاء مذکور آنها را به محضر رسول خدا صلى اللّه علیه و آله آوردند.

وقتى آنها را به او دادند حضرت آنها را زیر و رو کرد

و گفت :

خداوند مبارک گرداند.

نام کتاب :قصه هاى تربیتى چهارده معصوم    مؤ لف :محمد رضا اکبر

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۹ اسفند ۹۳ ، ۱۸:۱۹
محمد یونسی

 کشف الغمه از حضرت على بن ابى طالب علیه السّلام روایت می کند که فرمود:

من بحضور رسول خدا رفتم و فاطمه اطهر را خواستگارى‏ نمودم، یکى از کنیزانم بمن گفت:
آیا میدانى که فاطمه اطهر را از رسول اکرم خواستگارى نموده ‏اند؟ گفتم: نه،
گفت: آرى، او خواهان دارد،
 چه مانعى دارد که نزد پیغمبر خدا مشرف شوى
 تا زهراء را براى تو تزویج نماید؟
من گفتم: آخر من چیزى ندارم که ازدواج نمایم!؟
 گفت:
اگر تو نزد پیغمبر اکرم صلى اللَّه علیه‏ و آله مشرف شوى
حتما فاطمه‏ را بتو خواهد داد،
 وى همچنان مرا وادار می نمود
 تا اینکه بالاخره من بحضور حضرت رسول مشرف شدم،
 آن برگزیده خدا خیلى با عظمت و با ابهت بود،
 وقتى در حضور آن بزرگوار نشستم سکوت‏ اختیار نمودم.
 بخدا قسم که قدرت سخن گفتن نداشتم.

رسول اعظم صلى اللَّه علیه و آله و سلم بمن فرمود:
 براى چه نزد من آمدى،
آیا حاجتى دارى؟

من سکوت کردم، فرمود:
شاید براى خواستگارى فاطمه آمده باشى؟
 گفتم: آرى فرمود!
 آیا چیزى دارى که با او ازدواج نمائى؟
گفتم: نه بخدا قسم،
فرمود:

آن زره‏ اى که سلاح تو بود چه شد؟
گفتم: حاضر است، بحق آن خدائى که جان على در دست قدرت او می باشد آن زره قیمتش چهار صد درهم بود شکسته شده.

فرمود:
مانعى ندارد،
 من فاطمه را با همان زره براى تو تزویج می نمایم،
 آن را براى زهراء بفرست
و با وى ازدواج کن.


ترجمه جلد 43 بحار الأنوار / ترجمه نجفى ؛ ص138 
۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۸ بهمن ۹۳ ، ۰۹:۴۶
محمد یونسی