بصیرت

مسیری که می خواهد سبب افزایش معرفت گردد.

اللّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَعَلى آبائِهِ في هذِهِ السّاعَةِ وَفي كُلِّ ساعَةٍ وَلِيّاً وَحافِظاً وَقائِدا ‏وَناصِراً وَدَليلاً وَعَيْناً حَتّى تُسْكِنَهُ أَرْضَك َطَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فيها طَويلاً

بصیرت

مسیری که می خواهد سبب افزایش معرفت گردد.

حدیث موضوعی
بصیرت
این وبلاگ جهت معرفت افزایی بهتر و مفیدتر توسط طلبه ای کوچک راه اندازی شده است.
این وبلاگ منتظر نظرات راهگشای همه صاحبان فکر و اندیشه خواهد بود و آنها را در مسیر معرفت افزایی به کار خواهد زد.





Powered by WebGozar

آیه قرآن مهدویت امام زمان (عج)
کد لحظه شمار غیبت امام زمان برای وبلاگهای مهدویت
حدیث موضوعی
آخرین نظرات
  • ۲۴ تیر ۰۰، ۱۱:۱۵ - آلپ صنعت
    عالی
دانشنامه عاشورا
نویسندگان
وصیت شهدا
پیوندها
طبقه بندی موضوعی

۴۹ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «قرآن» ثبت شده است


فضیل عیاض در ابتدای جوانی

یکی از راهزنان و سارقان و غارتگران

و دزدان و بدکاران و هرزه‎گران

و عیاشان مشهور زمان خود بود

که هر کس اسم او را می‎شنید، لرزه به اندامش می‎افتاد

که در آن زمان حتّی سلطان و خلیفه‌ وقت

هارون الرشید هم از دست او ناراحت بود و ترس داشت.
روزی از روزها سوار بر اسب آمد کنار نهری ایستاد

تا اسبش آب بخورد که ناگهان چشمش

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۹ بهمن ۹۳ ، ۲۰:۱۵
محمد یونسی


یکی از صلحاء معاصرین در کتاب روح و ریحان که مجموعه‎ای مانند کشکول است از یکی از ائمه جماعت دارالسلطنه تبریز نقل فرمود که گفت:

روزی مذاکره تفسیر صافی با شرح بیضاوی که شیخ بهائی علیه الرحمه - نوشته است،
 به میان آمد، من تفسیر صافی را بر شرح شیخ بهائی ترجیح دادم
و گفتم:
مرحوم شیخ در این شرح، عبارت پردازی و قافیه سازی را بسیار اعمال فرموده‎اند.
همان شب در عالم رؤیا دیدم که به من گفتند:
شیخ بهائی در میان این حجره است،
 با خود گفتم خوب است که بروم و ایشان را زیارت نمایم،
چون وارد حجره شدم دیدم شخصی است ضعیف اندام،
 و باریک قامت، و عمامه کوچکی بر سرش بسته،
 سلام کردم، جواب سلام مرا داد.
 شیخ سر خود را پائین انداخت،
 من فهمیدم که از آن حرف روز گذشته من درباره شرحش بر بیضاوی، از من مکدّر و ملول است.
خواست شیخ بهائی را به حرف بیاورم
تا بلکه رفع ناراحتی او شود،
 عرض کردم:
حضرت شیخ عرضی دارم،
 همان طور که سرش را پائین انداخته بود،
 فرمود: چه چیز است،
 عرض کردم:
یک مطلبی است که نسبت به شما داده‎اند،
 آیا صحیح است یا آنکه صوفیه آن را به شما بسته‎اند.
فرمود: چه مطلبی!
عرض کردم:
گویا شما فرموده‎اید که
 یک ماه مبارک رمضان غذای من منحصر به کلام الله مجید بود.
همان نحو که شیخ بهائی سرش پائین بود،
 فرمود:
 بلی صحیح است من گفته‎ام.

عرض کردم:
 جناب شیخ، اطباء‌ گفته‎اند که اگر آدمی سه شبانه روز غذا و طعامی نخورد، می‎میرد؛
همین که این حرف را زدم
شیخ بهائی سر خود را بلند کرد
و فرمود:
 آدم نمی‎میرد.

به نقل از پایگاه اندیشه قم

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۹ بهمن ۹۳ ، ۱۹:۴۸
محمد یونسی

در کتاب کافی از نوح بن شعیب و محمد بن الحسن روایت شده است که

ابن ابی العوجاء از هشام بن حکم پرسید:
 مگر خدا حکیم نیست؟
هشام گفت: بله،
خداوند احکم الحاکمین است.
ابن ابی العوجاء گفت:
به من خبر ده از آیه:
«فَانْکِحُوا ما طابَ لَکُمْ مِنَ النِّساءِ مَثْنى وَ ثُلاثَ وَ رُباعَ فَإِنْ خِفْتُمْ أَلاَّ تَعْدِلُوا فَواحِدَهً»نساءآیه 3
«ازدواج کنید با آنچه که خوش آید شما را
 از زنان دو و سه و چهار
و اگر بترسیدکه عدالت را پیشه خود نکنید
پس یکی را به ازدواج خود در آورید».
مگر این حکم قرآن نیست؟
 هشام گفت: بله،
ابن ابی العوجاء گفت: پس به من خبر ده از آیه:
«وَ لَنْ تَسْتَطِیعُوا أَنْ تَعْدِلُوا بَینَ النِّساءِ وَ لَوْ حَرَصْتُمْ فَلا تَمِیلُوا کُلَّ الْمَیلِ فَتَذَرُوها کَالْمُعَلَّقَهِ»
نساء آیه 129

«و هرگز نمی‌توانید بین زنانتان عدالت را رعایت نمایید اگر چه بسیار علاقه به رعایت اعتدال علاقه داشته باشید...»
کدام حکیم به این گونه سخن می‌گوید؟
هشام جوابی نداشت.
 از همین رو به مدینه نزد حضرت صادق ـ علیه السّلام ـ آمد
و ماجرای خود را باز گفت.
حضرت فرمود:
اینکه خدا می‌فرماید:
«فَانْکِحُوا ما طابَ لَکُمْ...»
مقصود عدالت در نفقه خرج زن است
و اینکه می‌فرماید:
«وَ لَنْ تَسْتَطِیعُوا أَنْ تَعْدِلُوا...»
مقصودعدالت در محبت است.
چون هشام این جواب را به ابن ابی العوجاء رسانید،
وی گفت:
به خدا این جواب از خودت نیست. 


به نقل از پایگاه اندیشه قم

۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۹ بهمن ۹۳ ، ۱۹:۲۶
محمد یونسی

قطعه صلوات خط نستعلیق قلم کتیبه

امام زین العابدین علیه السلام

همدم قرآن کریم و سخت عاشق تلاوت آن بود

و چنان لذّتى از آن مى‏ برد که

هیچ لذّتى به پاى آن نمى‏ رسید

و مى‏ فرمود:

«لو مات ما بین المشرق و المغرب لما استوحشت بعد أن یکون القرآن معی.»

« بحار الانوار: 46/ 107.»

«اگر آنچه بین مشرق و مغرب است از میان برود،

پس از آن که قرآن با من باشد بیمى به خود راه نخواهم داد.»

تحلیلى از زندگانى امام سجاد علیه السلام    ج‏2   ص : 49

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۵ بهمن ۹۳ ، ۱۵:۱۸
محمد یونسی
1.) ترجیح خدا بر همه محبوب هاى دیگر 

2.) اطاعت و تسلیم محض محبوب شدن‏
3.) پیروى از شریعت ناب محمدى صلّى اللّه علیه و آله‏

4.) دوستى با دوستان خدا و دشمنى با دشمنان خدا
5.) حاکمیت عقل و اخلاق بر همه امور 

6.) عشق به لقاى ربّ‏ 

7.) یاد خدا و محبوب‏
8.) آرامش و قرار با انس و حشر با محبوب

9.) عشق به قرآن و عترت طاهره علیهم السّلام‏
10.) عبودیت در برابر پروردگار


(ر ک). بقره، 165؛ توبه، 24؛ هود، 113؛ عنکبوت، 4؛ زمر، 3؛ شورى، 6- 9.
منبع: سر سلوک ترجمه و شرح رسالة الولایة، ص: 303

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۵ بهمن ۹۳ ، ۱۵:۰۸
محمد یونسی
آثار و شرایط انفاق در راه خدا«از دانشمندی پرسیدند:
 کسی که قرآن می خواند و نمی داند که چه می خواند،
 آیا هیچ اثری دارد؟

گفت:

کسی که دارو می خورد و نمی داند که چه می خورد،

اثر می کند؛

چگونه قرآن اثر نکند، بلکه بسیار اثر می کند!؟

پس چگونه خواهد بود،

اگر بداند که چه می خواند».


به نقل از پایگاه اطلاع رسانی حوزه

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۵ بهمن ۹۳ ، ۱۵:۰۳
محمد یونسی

ابوالقاسم قشیرى مى‏ گوید:
از کاروان حج عقب مانده بودم،
 ناگاه زنى را دیدم که او نیز در صحرا، حیران و سرگردان بازمانده بود. از او پرسیدم: تو کیستى؟
گفت: «وَقُلْ سَلامٌ فَسَوْفَ یَعْلَموُنَ»؛
 «و بگو: سلام بر شما، پس به زودى خواهند دانست.»
(زخرف: 89)

پس سلام کردم و دوباره پرسیدم:
 در این بیابان چه مى‏ کنى؟
گفت: «مَنْ یَهْدِ اللَّهُ فَما لَهُ مِنْ مُضِلٍّ»؛
«هر کسى را که خدا هدایت کند،
هیچ گمراه کننده‏ اى نخواهد داشت».
(الزُّمُر: 37)
۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۴ بهمن ۹۳ ، ۱۰:۲۳
محمد یونسی


مرحوم طبرسى در احتجاج از هشام بن حکم، دانشمند معروفى که از شاگردان امام صادق علیه السلام بود مى‏ گوید که:
 
ابن ابى العوجاء، و ابوشاکر دیصانى، و عبدالملک بصرى، و ابن مقفع- که همگى از ملاحده و افراد بى ایمان بودند-
کنار خانه کعبه جمع شده و اعمال حاجیان را به باد مسخره مى‏ گرفتند و بر قرآن طعنه مى ‏زدند.

ابن ابى العوجاء گفت:
بیایید هر کدام از ما یک چهارم قرآن را نقض کنیم
 (و چیزى همانند آن بیاوریم)
و میعاد ما سال آینده در همین جا خواهد بود
 در حالى‏ که تمام قرآن را نقض کرده ‏ایم؛
 زیرا نقض قرآن سبب ابطال نبوّت محمّد صلى الله علیه و آله،
و ابطال نبوّت او ابطال اسلام،
و اثبات حقانیت ادعاى ما است.
۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۴ بهمن ۹۳ ، ۱۰:۲۰
محمد یونسی

تصویر حدیثی : گلهای زندگی

در کتاب مناقب ابن شهرآشوب آمده است که:

«گفته شده عبدالرحمان سلمى به یکى از فرزندان امام حسین‏ علیه السلام سوره حمد را آموزش داد.

وقتى آن کودک سوره حمد را براى امام علیه السلام خواند،

وى به آموزگارش هزار دینار و هزار حلّه‏ بخشید

و دهانش را پر از درّ کرد

و وقتى در این باره به امام علیه السلام اعتراض شد،

فرمود:

«اینها کجا به پاى تعلیم وى می رسد!»

ترجمه جامع أحادیث الشیعة، ج‏22، ص: 527
۳ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۸ بهمن ۹۳ ، ۱۲:۰۰
محمد یونسی
تصویر حدیثی : قرائت قرآن

پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله فرمود:

هر کس سوره ‏ى توحید را یک مرتبه بخواند،

گویا یک سوم قرآن را خوانده است

و هر کس دو مرتبه بخواند،

گویا دو سوم قرآن

و هرکس سه مرتبه بخواند،

گویا تمام قرآن را قرائت کرده است؛

قال رسول اللّه:

«من قرأ قل هو اللّه أحد مرّة فکانّما قرأ ثلث القران و من قرأها مرّتین فکانّما قرأ ثلثى القران و من قرأها ثلاث مرآت فکأنّما قرأ القران کلّه».
« نور الثقلین/ ج 5/ ص 702 »

آنگاه در حدیث دیگرى،

پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله

محبت به على علیه السلام را

به سوره ‏ى توحید تشبیه کرد و فرمود:

اى على! مَثَل تو مانند سوره‏ ى توحید است،

هر کس تو را تنها در قلب دوست بدارد،

گویا یک سوم قرآن را قرائت کرده

و هر کس تو را به قلب دوست بدارد و از نظر زبانى کمک کند،

گویا دو سوم قرآن

و هرکس تو را به قلب دوست بدارد و از نظر زبان و دست کمک کند، گویا تمام قرآن را قرائت کرده است؛

قال رسول اللّه:
«یا على! مثلک مثل قل هو اللّه أحد، من أحبّک بقلبه فکأنّما قرأ ثلث القرآن و من أحبّک بقلبه و أعانک بلسانه فکأنّما قرأ ثلثى القرآن و من أحبّک بقلبه و أعانک بلسانه و نصرک بیده فکانما قرأ القرآن کلّه». 

« نور الثّقلین/ ج 5/ ص 701»

به نقل از کتاب هزار و یک نکته از قرآن کریم جلد(1)، ص: 193

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۸ بهمن ۹۳ ، ۱۰:۵۸
محمد یونسی

         

زنی به حضور پیامبر(ص) آمد و گفت:

مرا به ازدواج کسی درآور.

پیامبر(ص) به حاضران فرمود:

چه کسی حاضر است با این زن ازدواج کند؟

مردی برخاست و گفت:

من حاضرم.

پیامبر(ص) به او فرمود:

چه مقدار مهریّه می دهی؟

او گفت: چیزی ندارم.

پیامبر(ص) فرمود: آیا چیزی از قرآن را می دانی؟

او گفت: آری.

پیامبر(ص) فرمود:

«این زن را به ازدواج تو درآوردم،

در برابر آنچه که قرآن می دانی،که به او بیاموزی

و همین مهریّه او باشد.»    

(برگرفته از نرم افزار هدایت در حکایت) 

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۸ بهمن ۹۳ ، ۰۹:۲۲
محمد یونسی

تصویر حدیثی : عدالت

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۸ بهمن ۹۳ ، ۰۷:۲۲
محمد یونسی

تصویر حدیثی : تقوا و تقوا پیشگان

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۸ بهمن ۹۳ ، ۰۷:۲۰
محمد یونسی

تصویر حدیثی : مؤمن و مؤمنان

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۸ بهمن ۹۳ ، ۰۷:۱۸
محمد یونسی