مراقب افرادی که حقیقت را می بیینند ولی قبول نمی کنند باشیم!!!
سه شنبه, ۱۴ بهمن ۱۳۹۳، ۱۰:۲۰ ق.ظ
مرحوم طبرسى در احتجاج از هشام بن حکم، دانشمند معروفى که از شاگردان امام صادق علیه السلام بود مى گوید که:
ابن ابى العوجاء، و ابوشاکر دیصانى، و عبدالملک بصرى، و ابن مقفع- که همگى از ملاحده و افراد بى ایمان بودند-
کنار خانه کعبه جمع شده و اعمال حاجیان را به باد مسخره مى گرفتند و بر قرآن طعنه مى زدند.
ابن ابى العوجاء گفت:
بیایید هر کدام از ما یک چهارم قرآن را نقض کنیم
(و چیزى همانند آن بیاوریم)
و میعاد ما سال آینده در همین جا خواهد بود
در حالى که تمام قرآن را نقض کرده ایم؛
زیرا نقض قرآن سبب ابطال نبوّت محمّد صلى الله علیه و آله،
و ابطال نبوّت او ابطال اسلام،
و اثبات حقانیت ادعاى ما است.
آنها بر این مسأله توافق کردند و پراکنده شدند.
در سال آینده در همان روز در کنار خانه کعبه اجتماع کردند،
ابن ابى العوجاء لب به سخن گشود
و گفت:
از آن روز که من از شما جدا شدم در این آیه فکر مى کردم:
فَلَمَّا اسْتَیْئَسُوا مِنْهُ خَلَصُوا نَجِیّاً:
«هنگامى که (برادران یوسف) از او مأیوس شدند، به کنارى رفتند و با هم به نجوى پرداختند. سوره یوسف، آیه 80.»
دیدم آن قدر فصیح و پر معنا است که نمى توانم چیزى را به آن بیفزایم و پیوسته این آیه فکر مرا از غیر آن به خود مشغول داشت.
عبدالملک گفت:
من نیز از آن وقت که جدا شدم در این آیه مى اندیشیدم:
یَاأَیُّهَا النَّاسُ ضُرِبَ مَثَلٌ فَاسْتَمِعُوا لَهُ إِنَّ الَّذِینَ تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ لَنْ یَخْلُقُوا ذُبَاباً وَلَوْ اجْتَمَعُوا لَهُ وَإِنْ یَسْلُبْهُمْ الذُّبَابُ شَیْئاً لَایَسْتَنقِذُوهُ مِنْهُ ضَعُفَ الطَّالِبُ وَالْمَطْلُوبُ:
«اى مردم! مَثَلى زده شده است، به آن گوش فرا دهید:
کسانى را که غیر از خدا مى خوانید (و پرستش مى کنید)، هرگزنمى توانند مگسى بیافرینند،
هر چند براى این کار دست به دست هم دهند؛
و هرگاه مگس چیزى از آنها برباید،
نمى توانند آن را بازپس گیرند.
هم طلب کننده ناتوان است، و هم طلب شونده
(هم عابدان، و هم معبودان)
سوره حج، آیه 73.».
من خود را عاجز دیدم که همانند آن بیاورم.
و ابوشاکر گفت:
از آن زمان که از شما جدا شدم در این آیه مى اندیشیدم:
لَوْکَانَ فِیهِمَا آلِهَةٌ إِلَّا اللَّهُ لَفَسَدَتَا:
« (در حالى که) اگر در آسمان و زمین، جز خداوند یگانه، خدایان دیگرى بود، نظام جهان به هم مى خورد»
سوره انبیاء، آیه 22.
و خود را قادر ندیدم که همانند آن را بیاورم!
و ابن مقفع افزود:
«اى قوم! این قرآن از جنس کلام بشر نیست؛
چرا که از آن لحظه که از شما جدا شدم در این آیه مى اندیشیدم: وَقِیلَ یَا أَرْضُ ابْلَعِى مَاءَکِ وَیَا سَمَاءُ أَقْلِعِى وَغِیضَ الْمَاءُ وَقُضِىَ الْأَمْرُ وَاسْتَوَتْ عَلَى الْجُودِىِّ وَقِیلَ بُعْداً لِّلْقَوْمِ الظَّالِمِینَ:
«و گفته شد:
" اى زمین، آبت را فروبر!
و اى آسمان، (از بارش) خوددارى کن!"
و آب فرو نشست و کار پایان یافت و (کشتى) بر (دامنه کوه) جودى، پهلو گرفت؛
و (در این هنگام) گفته شد: دور باد گروه ستمکاران"
(از رحمت خدا!)
سوره هود، آیه 44.»
و من خود را از آوردن همانند آن عاجز دیدم.
هشام بن حکم مى گوید:
در این اثناء جعفر بن محمد الصادق علیه السلام
از کنار آنها گذشت و این آیه را تلاوت فرمود:
قُلْ لَئِنِ اجْتَمَعَتِ الْإِنسُ وَالْجِنُّ عَلَى أَنْ یَأْتُوا بِمِثْلِ هَذَا الْقُرْآنِ لَایَأْتُونَ بِمِثْلِهِ وَلَوْ کَانَ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ ظَهِیراً:
«بگو:
اگر انس و جن دست به دست هم دهند که همانند این قرآن را بیاورند، همانند آن را نخواهند آورد؛
هر چند (در این کار) پشتیبان یکدیگر باشند."
سوره اسراء، آیه 88.».
در این هنگام آن چهار نفر به یکدیگر نگاه کردند
و گفتند:
«اگر اسلام حقیقتى داشته باشد
و حتى محمد صلى الله علیه و آله کسى جز جعفر بن محمد علیه السلام نخواهد بود،
به خدا سوگند!
ما هرگز او را نمى بینیم مگر اینکه ابهت او ما را فرا مى گیرد،
و از هیبتش مو بر تن ما راست مى شود»؛
این را گفتند
و با اعتراف به ناتوانى خود پراکنده شدند.
پیام قرآن، ج8، ص:92 تا 95
۹۳/۱۱/۱۴