بصیرت

مسیری که می خواهد سبب افزایش معرفت گردد.

اللّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَعَلى آبائِهِ في هذِهِ السّاعَةِ وَفي كُلِّ ساعَةٍ وَلِيّاً وَحافِظاً وَقائِدا ‏وَناصِراً وَدَليلاً وَعَيْناً حَتّى تُسْكِنَهُ أَرْضَك َطَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فيها طَويلاً

بصیرت

مسیری که می خواهد سبب افزایش معرفت گردد.

حدیث موضوعی
بصیرت
این وبلاگ جهت معرفت افزایی بهتر و مفیدتر توسط طلبه ای کوچک راه اندازی شده است.
این وبلاگ منتظر نظرات راهگشای همه صاحبان فکر و اندیشه خواهد بود و آنها را در مسیر معرفت افزایی به کار خواهد زد.





Powered by WebGozar

آیه قرآن مهدویت امام زمان (عج)
کد لحظه شمار غیبت امام زمان برای وبلاگهای مهدویت
حدیث موضوعی
آخرین نظرات
  • ۲۴ تیر ۰۰، ۱۱:۱۵ - آلپ صنعت
    عالی
دانشنامه عاشورا
نویسندگان
وصیت شهدا
پیوندها
طبقه بندی موضوعی

۴۹ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «قرآن» ثبت شده است

محرومین از محبت الهی

یکی از صفات اخلاقی زشت و ناپسند که معمولا ازفقدان ایمان و یا ضعف آن ناشی می شود،

رذیله پست خیانت است.

این صفت عامل بسیاری از مشکلات جامعه می باشد،

که  دارای انواع مختلف است.

از جمله مهمترین انواع خیانت ها،

خیانت در حق الطاف الهی

و در حق انبیاء و اولیاء کریمش است،

یکی دیگر از مهمترین خیانت ها،

خیانت نسبت به آبرو و اسرار و اموال مردم است،

که از جمله مهمترین دلایل ایجاد حق الناس است.

یکی دیگر از خیانت های مرسوم در کل جوامع انسانی؛

خیانت به نفس و خود است،

که هرکس با توجه به شرایط ویژه اش به عضوی از اعضای خودش و نعمتی از نعمتهای مخصوص به خودش خیانت می ورزد.

حال اگر یک نگاه اجمالی به آثار وحشتناک این صفت زشت نماییم،

به درستی متوجه می شویم که این صفت در انواع مختلفش عامل گرفتاری های زیادی است،

که از جمله آنها دوری از محبوبیت الهی است.

برای تبیین روشن تر این وجه (دوری از محبت الهی

می توان به تفاسیر آیات ذیل مراجعه نمود:


الأنفال : 58

وَ إِمَّا تَخافَنَّ مِنْ قَوْمٍ خِیانَةً فَانْبِذْ إِلَیْهِمْ عَلى‏ سَواءٍ

إِنَّ اللَّهَ لا یُحِبُّ الْخائِنینَ


النساء : 107

وَ لا تُجادِلْ عَنِ الَّذینَ یَخْتانُونَ أَنْفُسَهُمْ

إِنَّ اللَّهَ لا یُحِبُّ مَنْ کانَ خَوَّاناً أَثیماً


الحج : 38

إِنَّ اللَّهَ یُدافِعُ عَنِ الَّذینَ آمَنُوا

إِنَّ اللَّهَ لا یُحِبُّ کُلَّ خَوَّانٍ کَفُورٍ

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۳۰ آبان ۹۴ ، ۱۸:۱۸
محمد یونسی

محرومین از محبت الهی

یکی از مشکلاتی که بین اکثر مردم رایج است،

توجه نکردن به نوع صرفه جویی در مصرف انواع نیازهای روزمره است.

نمونه بارز اسراف در زندگی اکثر افراد،

زیاده روی در خوردن و آشامیدن است،

که صرف نظر از پیامدهای متعدد بر جسم و روان،

از مهمترین آثار سوء آن می شود به دوری از محبت الهی اشاره کرد،

که برای روشن شدن بیشتر این موضوع می توان به تفاسیر آیات ذیل مراجعه نمود:


الأنعام : 141

وَ هُوَ الَّذی أَنْشَأَ جَنَّاتٍ مَعْرُوشاتٍ وَ غَیْرَ مَعْرُوشاتٍ وَ النَّخْلَ وَ الزَّرْعَ مُخْتَلِفاً أُکُلُهُ وَ الزَّیْتُونَ وَ الرُّمَّانَ مُتَشابِهاً وَ غَیْرَ مُتَشابِهٍ کُلُوا مِنْ ثَمَرِهِ إِذا أَثْمَرَ وَ آتُوا حَقَّهُ یَوْمَ حَصادِهِ وَ لا تُسْرِفُوا

إِنَّهُ لا یُحِبُّ الْمُسْرِفینَ


الأعراف : 31

یا بَنی‏ آدَمَ خُذُوا زینَتَکُمْ عِنْدَ کُلِّ مَسْجِدٍ وَ کُلُوا وَ اشْرَبُوا وَ لا تُسْرِفُوا

إِنَّهُ لا یُحِبُّ الْمُسْرِفینَ

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۹ آبان ۹۴ ، ۱۹:۵۰
محمد یونسی

محرومین از محبت الهی

شاید دور از اغراق نباشد که گفته شود؛

تجاوز

یکی از پرکاربردترین واژه در فضای مجازی است،

که ریشه این کاربرد فراوان را باید در این موضوع جستجو کرد که،

انسانها وقتی از محور انسانی خود دور می شوند،

یکی از پست ترین صفاتی که سراغشان می آید،

تا مسیر غیر انسانی خود را سریع تر طی نمایند،

رذیله پلید تجاوز است.

امروزه بیشترین مشکل حول روابط جنسی به واژه تجاوز برمی گردد،

البته تجاوز در مسیرهای مختلف دیگر نیز صورت می گیرد،

که از جمله آنها می توان به؛

بحث جنگ و درگیری،

نوع خوردن و آشامیدن

و روشهای عبادی خارج از قاعده مرسوم دنیای امروز اشاره کرد.

آنچه لازم است به عنوان خروجی این بحث کوتاه بدان اشاره گردد؛

اینست که اعتقاد پیدا کنیم؛

تجاوز

یکی از مهمترین دلایل محرومیت از محبت الهی است.

لذا؛

صاحبان اندیشه را برای رسیدن به تبیینی روشنتر،

به تفاسیرآیات ذیل ارجاع می دهیم:

البقرة : 190

وَ قاتِلُوا فی‏ سَبیلِ اللَّهِ الَّذینَ یُقاتِلُونَکُمْ وَ لا تَعْتَدُوا

إِنَّ اللَّهَ لا یُحِبُّ الْمُعْتَدینَ

المائدة : 87

یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا لا تُحَرِّمُوا طَیِّباتِ ما أَحَلَّ اللَّهُ لَکُمْ وَ لا تَعْتَدُوا

إِنَّ اللَّهَ لا یُحِبُّ الْمُعْتَدینَ

الأعراف : 55

ادْعُوا رَبَّکُمْ تَضَرُّعاً وَ خُفْیَةً

إِنَّهُ لا یُحِبُّ الْمُعْتَدینَ

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۹ آبان ۹۴ ، ۱۰:۵۹
محمد یونسی

محرومین از محبت الهی

محروم شدن از محبت الهی یعنی داخل شدن در قهر و غضب الهی،

یعنی سرگردان شدن در این دنیای فانی،

یعنی دوری از سعادت عالی،

یکی از مهمترین دلایل دور ماندن  از محبت خداوند،

ظلم و ستم است که به روشهای مختلفی صورت می پذیرد؛

گاهی ظلم در حق مردم و هم نوعان است،

گاهی ظلم در حق خودمان صورت می گیرد،

و در پاره ای از موارد ظلم در حق الطافی بی شائبه ای است که؛

خداوند متعال به بندگان بخشیده است.

برای رسیدن به تصویری روشن تر از این مطالب می توان تفاسیرآیات ذیل را مورد کاوش ریزبینانه تر قرار داد:

آل‏ عمران : 57

وَ أَمَّا الَّذینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ فَیُوَفِّیهِمْ أُجُورَهُمْ

وَ اللَّهُ لا یُحِبُّ الظَّالِمینَ

آل‏ عمران : 140

إِنْ یَمْسَسْکُمْ قَرْحٌ فَقَدْ مَسَّ الْقَوْمَ قَرْحٌ مِثْلُهُ وَ تِلْکَ الْأَیَّامُ نُداوِلُها بَیْنَ النَّاسِ وَ لِیَعْلَمَ اللَّهُ الَّذینَ آمَنُوا وَ یَتَّخِذَ مِنْکُمْ شُهَداءَ

وَ اللَّهُ لا یُحِبُّ الظَّالِمینَ

الشورى : 40

وَ جَزاءُ سَیِّئَةٍ سَیِّئَةٌ مِثْلُها فَمَنْ عَفا وَ أَصْلَحَ فَأَجْرُهُ عَلَى اللَّهِ

إِنَّهُ لا یُحِبُّ الظَّالِمینَ

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۹ آبان ۹۴ ، ۱۰:۲۶
محمد یونسی

 

چهل حدیث «سحرخیزی»

 

«کانُوا قَلیلاً مِنَّ اللَّیلِ ما یهْجَعُونَ وَ بِالأسْحارِ هُمْ یسْتَغْفِرُونَ»

آنان [پرهیزگاران و نیکوکاران] کمی از شب را می‌خوابیدند و در سـحرگاهـان استـغفارمی کـردنـد.

 

فصل اول:

اهمیت وارزش سحرخیزی

خدا و سحرخیزی

 

            1 عَلی بْنُ مُحَمّدِالنَوْفلِی قالَ سَمِعْتُه [الهادی علیه السلام] یقُولُ: إنَّ الْعَبْدَ لَیقُوُم فی اللَّیلِ فَیمیلُ بِهِ النُّعاسَ یمیناً وَشِمالاً وَ قَدْ وَقَعَ ذَقَنَهُ عَلی صَدْرِهِ فَیأمُرُاللّه ُ تَعالی أبْوابَ السَّماءِ فَتَنْفَتِحُ، ثُمَّ یقُولُ لِلْمَلائِکةِ أُنْظُرُوا إلی عَبْدی ما یصیبُه فی التَّقَرُبِ إلی بِما لَمْ أفْتَرِضْ عَلَیهِ راجیاً مِنّی لِثَلاثَ خِصالٍ: ذَنْبِاً أغْفِرُهُ لَهُ، أوْ تَوْبَةٍ اُجَدِّدُهالَهُ، أوْ رِزْقاً أزیدُهُ فیهِ، إشْهَدُوا مَلائِکتَی أنّی قَدْ جَمَعْتُهُنَّ لَهُ.

 

از امام هادی علیه السلام شنیدم که می‌فرمود:

بنده خدا شب از خواب برمی خیزد و چرتش می‌گیرد و به راست و چپ متمایل می‌شود و گاهی چانه‌اش به طرف سینه‌اش می‌افتد، پس خداوند متعال دستورمی دهد درهای آسمان گشوده می‌شود،

به فرشتگان می‌فرماید:

به بنده‌ام نگاه کنید بخاطر چیزی که واجب نکرده‌ام این چنین خود را برای تقرّب به من به زحمت انداخته است، به امید یکی از سه حاجت:

گناهی که آن را برای او ببخشایم،

توبه ای که برای او تجدید کنم،

یـا روزی او را زیــاد کنـم.

آگاه باشید ای فرشتگان من که هر سه را برای او روا کـردم.

 

پـاداش سحرخیزی وذکر

ادامه

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۳ آبان ۹۴ ، ۲۱:۰۷
محمد یونسی

چهل حدیث « تربیت کودک و نوجوان »





گُلى ز گُلهاى بهشت

 

                1


پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: إِنَّ الْـوَلَـدَ الصّالِـحَ رَیْحـانَةٌ مِـنْ رَیاحیـنِ الْجَنـَّةِ.

 

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله:

فرزند شایسته گُلى خوشبو از گُلهاى خوشبوى بهشت است.

 

پسر و دختر چه هستند؟

 

                2

امام صادق علیه السلام: اَلْبَناتُ حَسَناتٌ وَ الْبَنُونَ نِعْمَةٌ. فَالـْحَسَناتُ یُثابُ عَلَیْها وَ النِّعْمَةُ یُسْأَلُ عَنْها.

 

امام صادق علیه السلام: دختران نیکیهایى هستند که در برابر آن پاداش داده مى شود. و پسران همچون نعمتى هستند که از آن بازخواست مى شود.

 

فرزند سالم، فرزند سالم

 

                3


هرگاه به امام سجاد علیه السلام مژده مى دادند که داراى فرزند شده است، پیش از آنکه بپرسند پسر است یا دختر، مى پرسیدند! آیا سالم است؟ و هنگامى که مى فهمیدند سالم است، مى فرمودند: اَلْحَمْدُ لِلّهِ الَّذى لَمْ یَخْلُقْ مِنّى خَلْقًا مُشَوَّهًا.

 

هرگاه به امام سجاد علیه السلام مژده مى دادند که داراى فرزند شده است، پیش از آنکه بپرسند پسر است یا دختر، مى پرسیدند!

آیا سالم است؟

و هنگامى که مى فهمیدند سالم است، مى فرمودند:

سپاس از آنِ خدایى است که از من آفریده اى ناسالم نیافریده است.

 

این شیر، چه با برکت است!


ادامه

 

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۲ آبان ۹۴ ، ۱۶:۵۱
محمد یونسی

ندای هر روز قبر


یاد قبر و قیامت و همین طور مرگ و حساب، در فاصله گرفتن انسان از دنیا و سازندگی روح انسان، نقش مهمّی دارد؛ از این گذشته، عامل تعیین کننده ای است برای آمادگی مرگ و قیامت که در روایات از آن به «استعداد للموت» یاد شده است؛ به ویژه اگر نیازهای آن عالم بیان شود.


قبر هر روز با پنج جمله، ندا می دهد:


من خانة تنهایی هستم،

پس انیس و همرازی به سوی من بیاورید.


من خانة تاریکی هستم،

پس به سوی من چراغ همراه آورید.


من خانه خاکی هستم

پس فرش همراه داشته باشید.


من خانه فقر و نداری هستم،

پس [سرمایه و] گنج همراه بیاورید.


و من خانة مارها هستم

پس پادزهر با خود حمل کنید؛


اما همراز،

تلاوت قرآن می باشد،


امّا چراغ [قبر]

پس نماز شب است،


و اما فرش،

پس عمل نیک،


و گنج [عالم قبر]

[کلمه توحید و گفتن] لا اِله اِلّا الله است،


و پادزهر آن،

صدقه است.


پیامبر اکرم(ص) فرمود:
«اَلْقَبْرُ یُنَادِی فِی کُلِّ یَوْمٍ بِخَمْسِ کَلِمَاتٍ، اَنَا بَیْتُ الْوَحْدَه فَاحْمِلُوا اِلَیَّ اَنِیساً، وَ أَنَا بَیْتُ الظَّلَمَه فَاحْمِلُوا اِلَیَّ سِرَاجاً اَنَا بَیْتُ التُّرَابِ فَاحْمِلُوا اِلَیَّ فِرَاشاً، اَنَا بَیْتَ الْفَقْرِ فَاحْمِلُوا اِلَیَّ کَنْزاً، وَ اَنَا بَیْتُ الْحَیَّاتِ فَاحْمِلُوا اِلَیَّ تَرْیَاقاً، وَ اَمَّا الْاَنِیسُ فَتِلَاوَه الْقُرْآنِ، اَمَّا السِّرَاجُ فَصَلَوه اللَّیْلِ وَ اَمَّا الْفِرَاشُ فَعَمَلُ الصَّالِحِ وَ اَمَّا الْکَنْزُ فَلَا اِلَهَ اِلَّا الله وَ اَمَّا التَّرْیَاقُ فَالصَّدَقَه؛

[مجموعه ورّام، ابی الحسین ورام، ص200 و الدعوات، قطب الدین الراوندی، مدرسة الامام المهدی4، قم، 1407 ق، ص258.]

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۰ آبان ۹۴ ، ۱۶:۵۰
محمد یونسی

صراط مستقیم

در ذکر اسامى والقاب و کنیه هاى آن حضرت و وجه تسمیه آنها
در اسما و القاب و کنیه هاى شریفه حضرت مهدى صلوات اللّه علیه که

در قرآن مجید و سایر کتب سماویه و اخبار اهل بیت علیهم السلام

والسنه روات و محدّثین ، مذکور و در کتب اخبار و سیَر و رجال ثبت شده ،

با اشاره به ستر آن و به همان طریق که علماى اعلام ،

اسامى و القاب حضرت رسول صلى الله علیه و آله و ائمه علیهم السلام را ذکر نمودند؛

در این مقام سلوک نمودم ،

با تحرّز از بعضى استنباط مستحسنه که دیگران در این مقام کردند

که اگر در این جا رعایت مى کردم ،

اضعاف موجود مذکور مى شد و بر تمامى آنها اطلاق اسم مى شود،

چنانچه در باب چهارم بیاید.
اسما والقاب و کنیه هاى آن حضرت و وجه تسمیه آنها
آنچه در این جا ذکر مى شود،

182 اسم است .


اول :

(احمد) 
شیخ صدوق در (کمال الدین ) روایت کرده

از امیرالمؤ منین علیه السلام که فرمود:

(بیرون مى آید مردى از فرزندان من در آخرالزمان ... .)
تا آنکه فرمود:

(براى او دو اسم است ،

اسمى مخفى و اسمى ظاهر،

اما اسمى که مخفى است ، احمد است .الخ )
در (غیبت ) شیخ طوسى روایت شده ،

از حذیفه که گفت :

شنیدم رسول خدا صلى الله علیه و آله را که ذکر کرد

مهدى را،

پس فرمود:

(بیعت مى کنند با او، میان رکن و مقام .

اسم او احمد است و عبداللّه و مهدى ؛ پس اینها نامهاى اوست .)
در تاریخ (ابن خشاب ) و غیره ، روایت است که :

(آن جناب ، صاحب دو اسم است و ظاهرا مراد،

دو اسم مبارک رسول خدا صلى الله علیه و آله باشد.)


دوم :

(اصل ) 


ادامه

۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۱ خرداد ۹۴ ، ۱۹:۱۹
محمد یونسی

سبد گل

عائشه در هنگام ازدواج با پیامبر (ص) چند سال داشت؟
الف) قاطع ترین برهان و مستندترین دلیل

(که مورد اختلاف هیچ مورخی نیست)

اثبات سن عائشه مقایسه سن وی

با خواهرش اسما بنت ابی بکر است.

طبق نقل بزرگان اهل تسنن، اسماء ده سال از عائشه بزرگتر بوده است و در سال اول هجری بیست و هفت سال داشته است. و همچنین در سال هفتاد و سه هجری از دنیا رفته است در حالی که صد ساله بوده است.

ابونعیم اصفهانی در معرفه الاصحاب می نویسد: «...أسما بنت ابی بکر الصدیق ... کانت أخت عائشه لأبیها و کانت أسن من عائشه ولدت قبل التاریخ بسبع و عشرین سنته.»[1]
«اسما دختر ابوبکر از جانب پدر خواهر عائشه و از او بزرگتر بود، اسماء بیست و هفت سال قبل از تاریخ(هجرت) به دنیا آمد.»
این مطلب را می توان در منابع زیر نیز یافت:
1) الطبرانی، سلیمان بن احمد بن ایوب ابوالقاسم، المعجم الکبیر، ج24، ص77، مکتبه الزهرا، الموصل، 1404هـ.

2) ابن عساکر الدمشقی الشافعی، ابی القاسم علی بن الحسن ابن هبه الله بن عبدالله، تاریخ مدینه دمشق و ذکر فضلها و تسمیه من حلها من الأماثل، ج69، ص9، دالفکر، بیروت، 1995م.
3) الجزری، عزالدین بن الاثیر ابن الحسن علی بن محمد، أسد الغابه فی معرفه الصحابه، ج7، ص11، دارإحیا، التراث العربی، بیروت، لبنان، الطبعه الاولی، 1417هـ.
4) النووی، ابوزکریا یحیی بن شرف بن مری، تهذیب الاسما و اللغات، ج2، ص598، دارالنشر: دارالفکر، بیروت، 1996م.
5) الهیثمی، ابوالحسن علی بن ابی بکر، مجمع الزوائد و منبع الفوائد، ج9، ص260، دارالریان للتراث، القاهره، 1407هـ.
6) العسقلانی الشافعی، احمدبن علی بن حجر ابوالفضل، تقریب التهذیب، ج1، ص743، دارالرشید، سوریا، الطبعه الاولی، 1406هـ.
و کتابهایی مانند: عمده القاری شرح صحیح بخاری، ج2، ص 93؛ الاصابه فی تمییز الصحابه، ج7، ص487؛ الاستیعاب فی معرفه الاصحاب، ج4، ص1783؛ الوافی بالوافیات، ج9، ص36؛ سنن البیهقی الکبری، ج4، ص204؛ سیرأعلام النبلاء، ج2، ص289؛ البدایه و النهایه ابن کثیر دمشقی، ج8، ص346- 345، مرقاه المفاتیح شرح مشکاه المصابیح، ج1، ص331؛ سبل السلام شرح بلوغ المرام من ادله الاحکام، ج1، ص39.
به شهادت منابع فوق اگر عائشه از خواهرش اسماء ده سال کوچک است و خواهرش اسما در سال 73هـ فوت کرده است هنگام اول هجرت عائشه 17 ساله بوده و خواهرش 27 ساله، بدین صورت عائشه در هنگام ازدواج با پیامبر(ص) (یک یا دو هجری که قبلاً منابع آن ذکر شد) تقریباً هفده یا هیجده ساله بوده است.
ب) امّا دومین مدارک تعیین سن عائشه هنگام ازدواج با پیامبر(ص) سال اسلام آوردن عائشه است که سن وی در هنگام ازدواج با پیامبر (ص) مشخص و روشن می سازد.
ابن هشام از اولین نگارندگان سیره پیامبر(ص) در کتاب مشهور السیره النبویه آورده است:
«إسلام أسما و عائشه ابنتی ابی بکر . جناب بن الارت و أسما بنت ابی بکر و هی یومئذ صغیره و جناب بن الارت حلیف بنی زهره»[2]
نووی همین مطلب را در کتاب «تهذیب الاسما و اللغات» تایید می کند: «و ذکر ابوبکر بن ابی خیثمیه فی تاریخه عن ابی اسحاق أن عائشه أسلمت صغیره بعد ثمانیه عشر إنسانا ممن أسلم».[3]
(ابن خیثمیه در تاریخش از ابن اسحاق نقل کرده است که عائشه در کودکی و بعد از هیجده نفر ایمان آورد.)
مقدسی در کتاب «البدء و التاریخ» آورده است:
«وممن سبق اسلامه أبوعبیده بن الجراح و الزبیر بن العوام و عثمان بن مظعون ... و من النسا بنت عمیس الخثعمیه امراه جعفر ابن ابی طالب و فاطمه بن الخطاب امراه سعید بن زید بن عمرو و اسما بنت ابی بکر و عائشه و هی صغیره فکان اسلام هولاء فی ثلاث سنین و رسول الله یدعو فی خفیه قبل یدحل دار ارقم بن ابی الارقم»[4]
(کسانی که در اسلام آوردن بر دیگران سبقت گرفتند، ابوعبیده جراح... و از زنان اسما دختر بنت عمیس همسر جعفر بن ابی طالب ... و عائشه که در آن زمان خردسال بود. این افراد در سه سال اول بعثت که رسول خدا مخفیانه مردم را به ایمان دعوت می کرد، اسلام آوردند، ‌قبل از آن که رسول خدا وارد خانه ارقم بن ابی الارقم بشود.)
حال اگر عائشه از اول تا سال سوم بعثت پنج یا شش ساله بود در هنگام ازدواج با پیامبر در سال اول یا دوم هجری باید سنی در حدود هفده یا هجده سال داشته باشد. پس بنابر قول مشهور اگر عائشه در سال اول یا دوم هجری، نه ساله با پیامبر ازدواج کرده باشد؛ حتی در سالهای اول بعثت به دنیا نیامده بود تا چه برسد به اینکه به پیامبر(ص) ایمان بیاورد؟!
و اگر سخن بلاذری که در ابتدا گفته شد را بپذیریم که چهارسال بعد از ازدواج رسول خدا با سوده آن حضرت با عائشه ازدواج کرد باشد، بازهم عائشه حدود هفده یا هیجده سالگی با آن حضرت ازدواج کرده است.
ج) بخاری از عائشه نقل کرده است که: «من در هنگام نزول آیه، بل الساعه موعدهم و الساعه ادهی و امر، که جز سوره سوره قمر محسوب می شود جاریه ای بودم و بازی می کردم»[5]
«جاریه» در زبان عرب به معنای دوشیزه است.[6] آیه مذکوره به شهادت کتب تفسیر هشت سال قبل از هجرت به پیامبر(ص) در مدینه نازل شده است. پس اگر عائشه هشت سال قبل از هجرت حداقل هفت یا هشت ساله بوده است(جاریه)، هنگام ازدواج با پیامبر عائشه سنی در حدود شانزده یا هفده داشته است.
د) طبری آورده است که: «ابوبکر صدیق رضی الله عنه دارای چهار فرزند بود که همه آنها را در دوره جاهلیت به دنیا آمده بودند.»[7]
اگر عائشه قبل از بعثت به دنیا آمده باشد (ولو یک سال) با احتساب 13 سال بعثت و یکی، دو سال بعد از هجرت، عائشه حداقل هنگام ازدواج با پیامبر(ص) حداقل باید پانزده یا شانزده ساله بوده باشد و اگر فرض کنیم که سه یا چهار سال قبل از بعثت به دنیا آمده باشد باز هم چنین به نظر می آید که عائشه در سن هفده یا هیجده سالگی با پیامبر(ص) ازدواج کرده است.
هـ) در کتب تاریخی و روایی کمترین تاریخ برای فوت عائشه، هفتاد سالگی و در سال 57هـ بیان شده است. بدین ترتیب عائشه در سال اول هجری سیزده یا چهارده ساله بوده است، پس چگونه هنگام ازدواج با پیامبر ( در سال اول یا دوم هجرت) نُه ساله می تواند باشد؟!
با پذیرش اینکه عائشه در سن هفده یا هیجده سالگی (حداقل چهارده سالگی) با پیامبر(ص) ازدواج کرده است، ‌عدم ازدواج او در آن زمان جزیره العرب و حتی عصر امروزی تا حدّزیادی محال به نظر می آید.
ولی با این حال به ذکر دو روایت بسنده می کنیم:
الف) «یروی ابو داود: لما تزوج بها اقام عندها ثلاثاً ثم قال: لیس بک علی اهلک هو ان إن شئت سبعت و کان رسول الله اذا تزوج البکر أقام عندها سبعاً و اذا تزوج الثیب أقام عندها ثلاثاً»[8]
این روایت دقیقاً بیان می دارد که آنچه عائشه خود روایت می کند او بکر نبوده است زیرا چنانکه روایت بیان دارد پیامبر(ص) نزد زن باکره خود هفت روز و نزد غیر باکره ها سه روز اقامت داشته اند و چون نزد عائشه سه روز اقامت داشت بیان کننده آن است که عائشه آنچنان که خود ادعا دارد بکر نبوده است؟!
ب) ازدواج با جبیر بن مطعم نیز مسئله باکِرگی عائشه را زیر سوال می برد: عائشه قبل از خواستگاری پیامبر(ص) نه تنها نامزد مرد دیگری بود که حتی آماده ازدواج بوده است. این شخص «جبیر بن مطعم» نام داشت. (این مسئله را اکثر راویان اهل سنت بیان داشته اند.) [9]
به این معنی که که هشت سال قبل از هجرت، در آن زمان که ابوبکر می خواست به حبشه هجرت نماید نزد مطعم رفت و گفت که می خواهد عائشه را از قید نامزدی فرزندش جبیر می باشد با فرزندش تزویج نماید.(او را به خانه شوهری ببرد) ولی مطعم به خاطر آنکه ابوبکر مسلمان شده بود، عقد نامزدی فرزندش را با عائشه فسخ نمود. از این روایت بر می آید که حتی هشت سال قبل از نامزدی عائشه با پیامبر(ص) آماده ازدواج بوده است.
البته این روایت هم بیان کنند این است که عائشه هنگام ازدواج با پیامبر(ص) حداقل هفده ساله بوده و هم بر باکِرگی او نیز ضربه می زند. ولی این دلیل نمی شود که گفت عائشه همسر پیامبر(ص) زنا کرده است و بیان این مطلب تهمت بزرگی است زیرا طبق نص صریح قرآن کریم زنان پیامبر(ص) زناکار نمی توانند باشند و دامان آنها از زنا پاک می باشد.
امّا گاهاً سو تعبیرهایی از مطلب فوق الذکر توسط علمای اهل سنت ذکر می شود ولی همان طور که بیان شد هیچ یک علمای امامیه سخنی در مورد زنای عائشه و سایر همسران پیامبر به میان نیاورده اند.
بدین ترتیب که ملاحظه فرمودید حداقل سن ازدواج عائشه با پیامبر (ص) چهارده سالگی است ولی از مستندات مطرح شده می توان این را نتیجه را دریافت که سن عائشه در هنگام ازدواج با پیامبر (ص) هفده یا هیجده سالگی به واقعیت نزدیکتر است و اگر بخواهیم تمام دلایل و مستندات سن ازدواج عائشه و پیامبر را بیاوریم طالب رساله بزرگی است که در این وجیزه نمی گنجد علیهذا اساتید، طلاب و محققان گرامی می توانند با مراجعه به کتب معتبر اهل سنت و سخنان اکابر این مذهب تناقضات گفته های ایشان را در باب سن عائشه را به سهولت دریابند.
اگر چه پیش از این نیز عالم بزرگوار، شیخ جعفر مرتضی العاملی در رسالۀ مجزا به نام «کتاب حدیث الافک» نوشته و در آن ثابت نموده بود که عائشه در وقت ازدواج حدود هیجده سال سن داشته است و جدیداً نیز تاریخدان مشهور عربستان سعودی، «استاد سهیله زین العابدین حماد» اعلان کرد که: «بنابر محاسبات تاریخی سن عائشه بنت ابی بکر(رض) 10 سال کوچکتر از خواهرش اسماء بوده لذا بنابر قول ترجیحی او در سن 19 سالگی با حضرت محمد(ص) ازدواج کرده است.»[10]
امّا نکته واضح و مبرهن این است که تحقیق و بررسی در این موضوع بسیاری از مشکلات کنونی تاریخ جهان اسلام را حل می کرد و اگر این موضوع قبلاً حل می شد دیگر از سالهای گذشته کاریکاتورهای موهن نسبت به ذات شریف نبی مکرم اسلام(ص) دربارۀ ازدواج با عائشه که توسط جوامع غربی ترویج یافته است، مطرح نمی شد.

نویسنده: میرحمید موسوی
http://mashreghnews.ir

پی نوشته ها:
1- الاصبهانی، معرفه الصحابه، ج6، ص3253
2- ابن هشام، السیره النبویه، ج2، ص92
3- النووی، تهذیب الاسما و اللغات، ج2، ص615
4- المقدسی، البدء و التاریخ، ج4، ص143
5- فتح الباری، ‌شرح صحیح البخاری، ج8، ص486
6- طباطبایی، سید مصطفی، فرهنگ نوین، چ هفتم، 1368هـ.ش
7- طبری، تاریخ الامم و الملوک، ج4، ص50
8- ابی داود، سنن، کتاب النکاح، باب فی المقام عندالبکر، رقم2124
9- ابن سعد، طبقات الکبری، ص529؛ الاصابه، ج4، ص356
10- خبرگزاری العربیه، 18 سپتامپر 2008

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۳ خرداد ۹۴ ، ۱۲:۲۵
محمد یونسی
حجاب

آورده اند که نابینایی مادرزاد بود

در زمان حضرت رسول صلی الله علیه و آله و سلم ،

نام وی عبدالله ام مکتوم .

روزی به در خانه رسول صلی الله علیه و آله و سلم آمد و آواز داد.

رسول صلی الله علیه و آله و سلم گفت : در، آی .

فاطمه علیها السلام برخاست و در خانه شد تا وی برون رفت .

پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم بر سبیل امتحان گفت :

ای فاطمه ! وی ترا نمی دید.

گفت : ای ! پدر بزرگوار!

اگر وی مرا نمی دید، من وی را می دیدم .

چنانکه حق تعالی مردان را نهی کرده است

در نامحرم نگاه کردن و گفته است :

قل للمؤمنین یغضوا من ابصارهم ؛

زنان را نیز نهی کرده است و گفته که :

قل للمؤمنات یغضضن من ابصارهن .

پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود:

حمد خدای را که مردان و زنان ما را جمله عالم و دانا گردانیده است.

داستان عارفان/کاظم مقدم

به نقل از پایگاه اندیشه قم

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۲ ارديبهشت ۹۴ ، ۱۹:۳۶
محمد یونسی
پای مفسری که قطع شد

احسان به والدین

در قرآن 4 بار ؛" و بالوالدین احسانا " آمده است  ؛

که در تمام این موارد قبلش بحث پرستیدن خدا مطرح شده است

... لا تَعْبُدُونَ إِلاَّ اللَّهَ وَ بِالْوالِدَیْنِ إِحْساناً ...

وَ اعْبُدُوا اللَّهَ وَ لا تُشْرِکُوا بِهِ شَیْئاً وَ بِالْوالِدَیْنِ إِحْساناً ...

... أَلاَّ تُشْرِکُوا بِهِ شَیْئاً وَ بِالْوالِدَیْنِ إِحْساناً ...

وَ قَضى‏ رَبُّکَ أَلاَّ تَعْبُدُوا إِلاَّ إِیَّاهُ وَ بِالْوالِدَیْنِ إِحْسانا ...

خدا نکند پدر و مادری ؛

فرزندشان را نفرین کنند و یا از او راضی نباشند.

داستانک:

 «زمخشری»،دانشمند بزرگ اهل سنت و صاحب تفسیر معروف «کشّاف»،

یک پای خود را در حادثه ای از دست داد.

او پس از ورود به بغداد و ملاقات با فقیه دامغانی ،

علت قطع شدن پایش را اینگونه شرح می دهد:

نفرین مادرم موجب پدید آمدن چنین گرفتاری است؛

زیرا من، در ایام کودکی،

گنجشکی را گرفتم و نخی به پایش بستم و پرهایش را کندم.

در این میان،

ناگهان پرنده از دستم فرار کرد

و در اثر این کار پای چپش  جدا شد.

مادرم وقتی از این ماجرا باخبر شد،

برآشفت و به من گفت:

خدا پای چپت را  قطع کند،

همچنان که پای چپ  این حیوان زبان بسته را جدا ساختی!

پس از مدتی از اسب افتادم و پای چپم شکست.

پزشکان چاره ای جز قطع پایم ندیدند .

و این در اثر نفرین مادر بود.

منبع :

کتاب عظمت یک نگاه صفحه 180 به نقل از کتاب مقام والدین در اسلام صفحه 125

http://www.manbarak.ir/

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۹ فروردين ۹۴ ، ۱۷:۳۹
محمد یونسی

امام زمان
سوره‏ بقره، آیه 155
وَ لَنَبْلُوَنَّکُم بِشیْء مِّنَ الخَْوْفِ وَ الْجُوع وَ نَقْص مِّنَ الأَمْوَلِ وَ الأَنفُسِ وَ الثَّمَرَتِ وَ بَشرِ الصبرِینَ(155)

و البته شما را به چیزی از ترس و گرسنگی و کمبودی

از اموال و جانها و ثمرات می‏  آزماییم

 و مژده ده صبر پیشگان را.


امام صادق علیه السلام فرمود:


به ناچار بیش از قیام قائم.


 سالی خواهد بود که

مردم در آن گرسنگی کشند


 و ترس شدیدی از جهت کشتار به آنان رسد.

و در اموال و جانها و میوه ‏ها کمبودی حاصل گردد.


و البته این مطلب در قرآن به روشنی آمده


و سپس همین آیه را تلاوت

فرمود.

کتاب الغیبة، ص 132.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۲ فروردين ۹۴ ، ۱۸:۴۸
محمد یونسی

گل

وَ قُلْ جَاءَ الْحَقُّ وَ زَهَقَ الْبَطِلُ إِنَّ الْبَطِلَ کانَ زَهُوقاً(اسراء81)

بگو که حق آمد و باطل نابود شد

که البته باطل رفتنی و نابود شدنی است.
امام باقر فرمود:
 معنای این آیه این است:

هنگامی که امام قائم علیه‏ السلام قیام کند.
دولت باطل برچیده می‏ شود.


نور الثقلین، جلد 3، ص 212، روضه کافی، ص 287.
----------------------

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۲ فروردين ۹۴ ، ۱۷:۲۵
محمد یونسی

  گل قرمز     
 
1. توحید:


« قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ »
 (اخلاص / 1)

بگو:خداوند، یکتا و یگانه است.

ـ « اللَّهُ لا إِلهَ إِلاَّ هُوَ »
(نساء / 87)

خداوند کسی است که هیچ معبودی جز او نیست.

ـ « وَ اعْبُدُوا اللَّهَ وَ لا تُشْرِکُوا بِهِ شَیْئاً »
(نساء / 36)

 وخدا را بپرستید، و چیزی را با او شریک مگردانید.

ـ « إِنَّ إِلهَکُمْ لَواحِدٌ »
 (صافات / 4)

 قطعا‏ٌ معبود شما یگانه است.


۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۸ فروردين ۹۴ ، ۲۲:۰۷
محمد یونسی