بصیرت

مسیری که می خواهد سبب افزایش معرفت گردد.

اللّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَعَلى آبائِهِ في هذِهِ السّاعَةِ وَفي كُلِّ ساعَةٍ وَلِيّاً وَحافِظاً وَقائِدا ‏وَناصِراً وَدَليلاً وَعَيْناً حَتّى تُسْكِنَهُ أَرْضَك َطَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فيها طَويلاً

بصیرت

مسیری که می خواهد سبب افزایش معرفت گردد.

حدیث موضوعی
بصیرت
این وبلاگ جهت معرفت افزایی بهتر و مفیدتر توسط طلبه ای کوچک راه اندازی شده است.
این وبلاگ منتظر نظرات راهگشای همه صاحبان فکر و اندیشه خواهد بود و آنها را در مسیر معرفت افزایی به کار خواهد زد.





Powered by WebGozar

آیه قرآن مهدویت امام زمان (عج)
کد لحظه شمار غیبت امام زمان برای وبلاگهای مهدویت
حدیث موضوعی
آخرین نظرات
  • ۲۴ تیر ۰۰، ۱۱:۱۵ - آلپ صنعت
    عالی
دانشنامه عاشورا
نویسندگان
وصیت شهدا
پیوندها
طبقه بندی موضوعی

۱۸ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «ایمان» ثبت شده است

راستی و دروغ


چهل حدیث « راستگویی و دروغگویی »

قالَ اللّه ُ تَبارَکَ وَ تَعالى:
وَ لَقَدْ فَتَنَّا الَّذینَ مِنْ قَبْلِهِمْ فَلَیَعْلَمَنَّ اللّه ُ الَّذینَ صَدَقُوا وَلَیَعْلَمَنَّ الْکاذِبینَ.
 سوره عنکبوت / آیه 3

 خداوند کسانى را که قبل از شما بودند مـورد امتـحـان و آزمـایش قـرار داد،
تا معلوم شود [کدام در گفتار وکردارشان ]راستگو و [ کدام یـک ]دروغـگو هستـند.


بخش اول:
راستگویى
جایگاه راستگو در قیامت

1
قالَ النَّبِىُّ صلی الله علیه و آله:
 اَقْرَبُکُمْ مِنىّ غَدا فِى الْمَوْقِفِ اَصْـدَقُکُمْ فِى الْحَـدیثِ وَ اَدّاکُمْ لِلأمانَةِ وَ اَوْفاکُمْ بِالْعَهْدِ وَ اَحْسَنُکُمْ خُلْقا وَ اَقْرَبُکُمْ مِنَ النّاسِ.
 لآلى الاخبار، ج 5، حدیث 253



پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمود:
 کسانى که در سخن گفتن راستگوتر و در اداى امانت مواظب تر و در عهد و پیمان با وفاتر و در اخــلاق نیـکوتر و با مردم صمیمى تر هستند، در قیامت به من از همه نزدیکترند.

ادامه

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۲ خرداد ۹۴ ، ۰۷:۲۱
محمد یونسی

امام زمان

سوره عصر
وَ الْعَصرِ(1) إِنَّ الانسنَ لَفِی خُسر(2) إِلا الَّذِینَ ءَامَنُوا وَ عَمِلُوا الصلِحَتِ وَ تَوَاصوْا بِالْحَقِّ وَ تَوَاصوْا بِالصبرِ(3)
سوگند به عصر که انسانها همه در زیانند مگر کسانی که ایمان آورده و اعمال صالح انجام داده ‏اند و یکدیگر را به حق سفارش کرده و یکدیگر را به شکیبایی و استقامت توصیه نموده ‏اند.
مفضل بن عمر می گوید از امام صادق علیه‏ السلام پیرامون این سوره سوال کردم امام علیه‏السلام فرمود:
سوگند به عصر.

منظور از عصر. عصر ظهور و خروج قائم علیه‏ السلام است همانا انسان در زیانکاری و خسران است (یعنی دشمنان ما) در زیانند.
مگر آنانکه ایمان آوردند یعنی (آنانکه به آیات ما ایمان آوردند)
و کارهای نیک انجام دادند. یعنی (مواسات با براداران دینی)
و یکدیگر را به حق سفارش نمودند. یعنی (به امامت)
و یکدیگر را به صبر و پایداری سفارش نمودند. یعنی (در دوران فترت ؛ زمان غیبت که عقاید مردم سست می‏ شود)

کمال الدین و تمام النعمه. ، جلد 2، ص 656.
----------------------

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۰ فروردين ۹۴ ، ۱۷:۴۹
محمد یونسی

صلوات
طرح شبهه:

چگونه می توان باور داشت که با وجود علی (ع) در درون منزل، همسر او برای باز کردن در خانه برود! چرا خود علی (ع) برای بازکردن در نرفت؟
نقد و بررسی:

أوّلاً: آن چه که از برخی از روایات استفاده می شود: حضرت فاطمه سلام الله علیها نزدیک در ورودی منزل نشسته بود و با دیدن عمر و همراهان وی، در را به روی آنان بست.

مرحوم عیاشی در تفسیر، شیخ مفید در الإختصاص و... نوشته اند:


۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۳ اسفند ۹۳ ، ۲۰:۴۹
محمد یونسی

چهل حدیث گهربار منتخب

صلوات

1 قالَ الا مامُ بُو مُحَمَّدٍ الْحَسَنِ الْعَسْکَرى صَلَواتُ اللّهِ وَسَلامُهُ عَلَیْهِ:
إنَّ اللّهَ تَبارَکَ وَ تَعالى بَیَّنَ حُجَّتَهُ مِنْ سائِرِ خَلْقِهِ بِکُلِّ شَىْءٍ، وَ یُعْطِیهِ اللُّغاتِ، وَمَعْرِفَةَ الاْ نْسابِ وَالاَّْجالِ وَالْحَوادِثِ، وَلَوْلا ذلِکَ لَمْ یَکُنْ بَیْنَ الْحُجَّةِ وَالْمَحْجُوحِ فَرْقٌ.(68)
ترجمه :
فرمود:

همانا خداوند متعال ،

حجّت و خلیفه خود را براى بندگانش الگو

و دلیلى روشن قرار داد،

همچنین خداوند حجّت خود را ممتاز گرداند

و به تمام لغت ها و اصطلاحات قبائل و اقوام آشنا ساخت

و نساب همه را مى شناسد

و از نهایت عمر انسان ها

و موجودات

و نیز جریانات

و حادثه ها آگاهى کامل دارد

و چنانچه این امتیاز وجود نمى داشت ،

بین حجّت خدا و بین دیگران فرقى نبود.

ادامه

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۲ اسفند ۹۳ ، ۲۰:۱۶
محمد یونسی

  چهل حدیث گهربار منتخب

صلوات4

1 - قالَ الاْ مامُ عَلىّ بنُ الْحسَین ، زَیْنُ الْعابدین عَلَیْهِ السَّلامُ:
ثَلاثٌ مَنْ کُنَّ فیهِ مِنَ الْمُؤ مِنینَ کانَ فى کَنَفِ اللّهِ، وَاءظَلَّهُ اللّهُ یَوْمَ الْقِیامَةِ فى ظِلِّ عَرْشِهِ، وَآمَنَهُ مِنْ فَزَعِ الْیَوْمِ الاْ کْبَرِ:
مَنْ اءَعْطى النّاسَ مِنْ نَفْسِهِ ما هُوَ سائِلهُم لِنَفْسِهِ، ورَجُلٌ لَمْ یَقْدِمْ یَدا وَرِجْلاً حَتّى یَعْلَمَ اءَنَّهُ فى طاعَةِ اللّهِ قَدِمَها اءَوْ فى مَعْصِیَتِهِ، وَرَجُلٌ لَمْ یَعِبْ اءخاهُ بِعَیْبٍ حَتّى یَتْرُکَ ذلکَ الْعِیْبَ مِنْ نَفْسِهِ.(59)
ترجمه :
فرمود:

سه حالت و خصلت در هر یک از مؤ منین باشد

در پناه خداوند خواهد بود

و روز قیامت در سایه رحمت عرش الهى مى باشد

و از سختى ها و شداید صحراى محشر در امان است .
اوّل آن که

در کارگشائى و کمک به نیازمندان و درخواست کنندگان دریغ ننماید.
دوّم آن که

قبل از هر نوع حرکتى بیندیشد که کارى را که مى خواهد انجام دهد یا هر سخنى را که مى خواهد بگوید

آیا رضایت و خوشنودى خداوند در آن است

یا مورد غضب و سخط او مى باشد.
سوّم

قبل از عیب جوئى و بازگوئى عیب دیگران ، سعى کند عیب هاى خود را برطرف نماید.

۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۱ اسفند ۹۳ ، ۱۶:۴۷
محمد یونسی

صلوات3

چهل حدیث گهربار منتخب
قالَ الا مامُ الْحَسَنُ الْمُجتبى علیه الصلوة السّلام :
1 - مَنْ عَبَدَاللّهَ، عبَّدَاللّهُ لَهُ کُلَّ شَىْءٍ.(63)

ترجمه :
فرمود:

هر کسى که خداوند را عبادت و اطاعت کند،

خداى متعال همه چیزها را مطیع او گرداند.


2 - قالَ علیه السلام : وَنَحْنُ رَیْحانَتا رَسُولِ اللّهِ، وَسَیِّدا شَبابِ اءهْلِ الْجَنّةِ، فَلَعَنَ اللّهُ مَنْ یَتَقَدَّمُ، اَوْ یُقَدِّمُ عَلَیْنا اَحَدا.(64)
ترجمه :
دنباله وصیّتش در حضور جمعى از اءصحاب فرمود:

و ما دو نفر - یعنى حضرت و برادرش امام حسین علیهما السلام -

ریحانه رسول اللّه صلى الله علیه و آله

و دو سرور جوانان اهل بهشت هستیم ،

پس خدا لعنت کند

کسى را که بر ما پیشقدم شود

یا دیگرى را بر ما مقدّم دارد.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۱ اسفند ۹۳ ، ۱۶:۲۱
محمد یونسی

صلوات2

چهل حدیث گهربار منتخب
1 قالَتْ فاطِمَةُ الزَّهْراء سلام اللّه علیها:
نَحْنُ وَسیلَتُهُ فى خَلْقِهِ، وَ نَحْنُ خاصَّتُهُ وَ مَحَلُّ قُدْسِهِ، وَ نَحْنُ حُجَّتُهُ فى غَیْبِهِ، وَ نَحْنُ وَرَثَةُ اءنْبیائِهِ.(62)
ترجمه :
فرمود:

ما اهل بیت پیامبر وسیله ارتباط خداوند با خلق او هستیم ،

ما برگزیدگان پاک و مقدّس پروردگار مى باشیم ،

ما حجّت و راهنما خواهیم بود؛

و ما وارثان پیامبران الهى هستیم .

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۱ اسفند ۹۳ ، ۱۶:۱۲
محمد یونسی

روزی پیامبر اکرم (ص) بسیار ناراحت بود

 بطوری که رنگ چهره اش تغییر کرده بود.
 در این وقت عربی آمد و خواست نزد حضرت رفته و مطلبی بگوید. اصحاب به او گفتند:
 امروز حضرت ناراحت است و صلاح نیست مزاحم او بشوی!
مرد عرب گفت:
به خدا قسم نزد او می روم و او را می خندانم
( و از ناراحتی بیرون می آورم).
 پس مرد عرب نزد حضرت رفت و گفت:
 ای رسول خدا ما شنیده ایم که دجال وقتی ظهور می کند
مقداری آبگوشت ( یا آش) برای مردم می آورد
 و مردم در حال قحطی هستند
 و عده ای از گرسنگی می میرند،
 آیا اگر من او را دیدم از آن غذا نخورم تا هلاک شوم
 یا اینکه از آن غذا بخورم و چون سیر شدم
به خدا ایمان بیاورم و از او بیزاری بجویم؟
حضرت بقدری خندید که دندانهایش پیدا شد،
 و فرمود: خدا تو و مؤمنین را از او بی نیاز می کند.

برگرفته از نرم افزار هدایت در حکایت به نقل از شنیدنی های تاریخ
۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۵ بهمن ۹۳ ، ۱۵:۲۸
محمد یونسی


1. ایمان‏

دوستى باید بر اساس ایمان باشد.

قرآن مى‏ فرماید:

إِنَّ کَثِیراً مِّنَ الْخُلَطَاءِ لَیَبْغِی بَعْضُهُمْ عَلَى‏ بَعْضٍ إِلَّا الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ «سوره ص/ 24»

در حقیقت بسیارى از شریکان به یکدیگر ستم روا مى‏ دارند،

مگر کسانى که ایمان آورده و کارهاى شایسته کرده ‏اند.
على علیه السلام فرمود:

من اعانَکَ عَلى صلاح دینِک فهو الرفیقُ الشفیق

«غررالحکم، ص 424»

دوست آن کسى است که تو را در راه دینت یارى دهد.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۵ بهمن ۹۳ ، ۱۵:۲۶
محمد یونسی

تصویر حدیثی : گشایش حساب
راه‏هاى پیش روى بشر براى خداشناسى، سه قسم است:

الف. راه دل یا فطرت؛

یعنى، هر انسانى به مقتضاى آفرینش و ساختمان اصلى روح خود، خدا را مى‏ شناسد؛

بدون اینکه نیاز به اکتساب و تحصیل علوم مقدماتى داشته باشد.

منظور از فطرت، عقل نیست؛ بلکه مقصود، «دل» است.

عارفان از آنجا که به نیروى عشق فطرى ایمان و عقیده دارند،

در تقویت این نیرو مى‏ کوشند.

اگر بخواهیم بدانیم آیا چنین احساسى در آدمى هست یا خیر؟

ادامه

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ بهمن ۹۳ ، ۱۵:۱۹
محمد یونسی

این داستان معروف را شنیده ‏اید

بوعلى سینا در حواس و فکرش [قویتر از حد معمول بود] چون آدم خارق‏ العاده ‏اى بود.
چشمش از دیگران شعاعش بیشتر بود،
 گوشش خیلى تیزتر بود،
 فکرش خیلى قویتر بود.
 کم کم مردم درباره حس بوعلى،
چشم بوعلى و گوش بوعلى افسانه‏ ها نقل کردند
 که مثلًا

در اصفهان بود
و صداى چکش مسگرهاى کاشان را مى ‏شنید.
 
البته اینها افسانه است،
 ولى افسانه‏ ها را معمولًا در زمینه‏ هایى مى سازند که شخص جنبه خارق ‏العاده‏اى داشته باشد.
شاگردش بهمنیار به او مى‏ گفت:

 تو از آن آدم‏هایى هستى که اگر ادعاى پیغمبرى کنى،
 مردم از تو مى‏ پذیرند و از روى خلوص نیت ایمان مى ‏آورند.

 مى‏ گفت: این حرفها چیست؟
تو نمى ‏فهمى.
 بهمنیار مى‏ گفت:
خیر، مطلب از همین قرار است.
بوعلى مى‏ خواست عملًا به او نشان بدهد.
در یک زمستانى که با یکدیگر در مسافرت بودند
و برف زیادى آمده بود،
۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۵ بهمن ۹۳ ، ۱۵:۱۱
محمد یونسی
1.) ترجیح خدا بر همه محبوب هاى دیگر 

2.) اطاعت و تسلیم محض محبوب شدن‏
3.) پیروى از شریعت ناب محمدى صلّى اللّه علیه و آله‏

4.) دوستى با دوستان خدا و دشمنى با دشمنان خدا
5.) حاکمیت عقل و اخلاق بر همه امور 

6.) عشق به لقاى ربّ‏ 

7.) یاد خدا و محبوب‏
8.) آرامش و قرار با انس و حشر با محبوب

9.) عشق به قرآن و عترت طاهره علیهم السّلام‏
10.) عبودیت در برابر پروردگار


(ر ک). بقره، 165؛ توبه، 24؛ هود، 113؛ عنکبوت، 4؛ زمر، 3؛ شورى، 6- 9.
منبع: سر سلوک ترجمه و شرح رسالة الولایة، ص: 303

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۵ بهمن ۹۳ ، ۱۵:۰۸
محمد یونسی

در «مسند احمد حنبل» از «عفیف کندى» نقل است که گفت:
من بازرگان بودم
و براى تجارت و خرید اجناس از عباس (عموى پیامبر) که تاجر بود،
به مکه سفر نمودم،
 در منا نزد وى نشسته بودم،
که مردى از خانه‏ هاى اطراف بیرون آمد
و به آفتاب نگاه کرد و چون دید غروب کرده به نماز ایستاد،
 سپس زنى از همان خانه بیرون آمد
و پشت سر او به نماز ایستاد،
آنگاه نوجوانى زیبا روى از همان خانه بیرون آمد
و او نیز همراه وى به نماز ایستاد.

از عباس پرسیدم: این مرد کیست؟

گفت: او محمد بن عبد اللَّه صلّى اللَّه علیه و آله و سلّم،

برادرزاده من است.
پرسیدم: این زن کیست؟

گفت: همسر او خدیجه دخت خویلد است،

پرسیدم: این جوان کیست؟

گفت: او على علیه السّلام ابن ابى طالب،

پسر عموى اوست.

پرسیدم: این حرکاتى که انجام مى‏ دهند چیست؟

گفت: نماز مى‏ گذارند و گمان دارند که پیامبر است

و جز همسر و پسر عمویش؛

کسى به او ایمان نیاورده است.
((ارشاد القلوب-ترجمه سلگى، ج‏2، ص:51 تا 52))

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۴ بهمن ۹۳ ، ۱۰:۰۸
محمد یونسی

در تفسیر روح البیان نقل شده است:

سه برادر در شهری زندگی می کردند،

برادر بزرگ تر ده سال روی مناره ی مسجدی اذان می گفت و پس از ده سال از دنیا رفت.

برادر دوم نیز چند سال این وظیفه را ادامه داد تا عمر او هم به پایان رسید.

به برادر سوم گفتند: این منصب را قبول کن و نگذار صدای اذان از مناره قطع شود؛

اما او قبول نمی کرد.

گفتند: مقدار زیادی پول به تو می دهیم!

گفت: صد برابرش را هم بدهید، حاضر نمی شوم.

پرسیدند:

مگر اذان گفتن بد است؟

گفت: نه، ولی در مناره حاضر نیستم اذان بگویم.

علت را پرسیدند،

گفت:

این مناره جایی است که دو برادرم را بی ایمان از دنیا برد؛

چون در ساعت آخر عمر برادر بزرگم بالای سرش بودم

و خواستم سوره ی «یس» بخوانم تا آسان جان دهد،

مرا از این کار نهی می کرد.

برادر دومم نیز با همین حالت از دنیا رفت.

برای یافتن علت این مشکل، خداوند به من عنایتی کرد و برادر بزرگم را در خواب دیدم که در عذاب بود.

گفتم: تو را رها نمی کنم تا بدانم

چرا شما دو نفر بی ایمان مُردید!

گفت:

زمانی که به مناره می رفتیم، به ناموس مردم نگاه می کردیم،

این مسئله فکر و دل مان را به خود مشغول می کرد

و از خدا غافل می شدیم،

برای همین عمل شوم، بد عاقبت و بدبخت شدیم.

یکصد موضوع، پانصد داستان 1/222؛ به نقل از: داستان های پراکنده 1/123.

۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۸ بهمن ۹۳ ، ۰۷:۵۶
محمد یونسی