یک نقشه استثنایی!!!مواظب باشیم گول نخوریم!!!!
سه شنبه, ۱۴ بهمن ۱۳۹۳، ۱۰:۱۷ ق.ظ
...و آنهایى که نقشه دارند همه را مى خواهند بشکنند،
منتها بتدریج.
نمى دانم این مَثَل پیش شما هست یا نیست که
یکى رفت توى باغش دید
که یک سیدى و یک آخوندى و یک مرد عامى
دارند دزدى می کنند.
رفت آنجا و گفت که خوب این آقا سید است و اولاد پیغمبر.
بسیار خوب، این آقا از علماست و پایش روى چشم ما.
اما تو مردیکه چه مى گویى؟
آن دو تا را هم با خودش رفیق کرد.
آن را دست و پایش را بست.
بعد آمد نشست و گفت، واقع مطلب این است.
خوب، سید اولاد پیغمبر است.
با اولاد پیغمبر که نمى شود چیز کرد،
خوب آشیخ تو چه مى گویى؟
با این ریش و عمامه آمدى دزدى!
سید را با خودش موافق کرد.
آخوند را بست.
این دوتا را که دستشان را بست، پاشد،
گفت:
سید! جدت گفته دزدى کنى؟
قلدر بود گرفت سید را هم بست.
اینها وضعشان این طور است.
روى این نقشه است که مى خواهند این سید اولاد پیغمبر است، آن کذا و کذا است،
خوب این آخوندها حالا چى مى گویند اینها.
آخوندیسم یعنى چه، مملکت ما نباید دست آخوندها باشد.
اینها خیال مى کنند که آخوندها مى خواهند مملکت را بگیرند و به کس دیگر بدهند و خودشان هر کارى مى خواهند بکنند.
مسأله این نیست.
اینها همین نقشه است که ملت را از این آخوندها جدا کنند با دست خود ملت.
آن چیزى که براى ملت سرمایه است و مى تواند کار بکنند،
آن را بگیرند و جدا کنند،
که نقشه در زمان رضا شاه هم به این معنا بود.
و بعد هم یکى یکى از اول از آن پایین ترها بگیرند و بیایند بالا،
بیایند بالا یکى یکى برسند
تا آخر این جمعیت را از بین ببرند.
صحیفه امام، ج11، ص: 462