بصیرت

مسیری که می خواهد سبب افزایش معرفت گردد.

اللّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَعَلى آبائِهِ في هذِهِ السّاعَةِ وَفي كُلِّ ساعَةٍ وَلِيّاً وَحافِظاً وَقائِدا ‏وَناصِراً وَدَليلاً وَعَيْناً حَتّى تُسْكِنَهُ أَرْضَك َطَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فيها طَويلاً

بصیرت

مسیری که می خواهد سبب افزایش معرفت گردد.

حدیث موضوعی
بصیرت
این وبلاگ جهت معرفت افزایی بهتر و مفیدتر توسط طلبه ای کوچک راه اندازی شده است.
این وبلاگ منتظر نظرات راهگشای همه صاحبان فکر و اندیشه خواهد بود و آنها را در مسیر معرفت افزایی به کار خواهد زد.





Powered by WebGozar

آیه قرآن مهدویت امام زمان (عج)
کد لحظه شمار غیبت امام زمان برای وبلاگهای مهدویت
حدیث موضوعی
آخرین نظرات
  • ۲۴ تیر ۰۰، ۱۱:۱۵ - آلپ صنعت
    عالی
دانشنامه عاشورا
نویسندگان
وصیت شهدا
پیوندها
طبقه بندی موضوعی

۱۲۰ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «خداوند» ثبت شده است


فضیل عیاض در ابتدای جوانی

یکی از راهزنان و سارقان و غارتگران

و دزدان و بدکاران و هرزه‎گران

و عیاشان مشهور زمان خود بود

که هر کس اسم او را می‎شنید، لرزه به اندامش می‎افتاد

که در آن زمان حتّی سلطان و خلیفه‌ وقت

هارون الرشید هم از دست او ناراحت بود و ترس داشت.
روزی از روزها سوار بر اسب آمد کنار نهری ایستاد

تا اسبش آب بخورد که ناگهان چشمش

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۹ بهمن ۹۳ ، ۲۰:۱۵
محمد یونسی


یکی از صلحاء معاصرین در کتاب روح و ریحان که مجموعه‎ای مانند کشکول است از یکی از ائمه جماعت دارالسلطنه تبریز نقل فرمود که گفت:

روزی مذاکره تفسیر صافی با شرح بیضاوی که شیخ بهائی علیه الرحمه - نوشته است،
 به میان آمد، من تفسیر صافی را بر شرح شیخ بهائی ترجیح دادم
و گفتم:
مرحوم شیخ در این شرح، عبارت پردازی و قافیه سازی را بسیار اعمال فرموده‎اند.
همان شب در عالم رؤیا دیدم که به من گفتند:
شیخ بهائی در میان این حجره است،
 با خود گفتم خوب است که بروم و ایشان را زیارت نمایم،
چون وارد حجره شدم دیدم شخصی است ضعیف اندام،
 و باریک قامت، و عمامه کوچکی بر سرش بسته،
 سلام کردم، جواب سلام مرا داد.
 شیخ سر خود را پائین انداخت،
 من فهمیدم که از آن حرف روز گذشته من درباره شرحش بر بیضاوی، از من مکدّر و ملول است.
خواست شیخ بهائی را به حرف بیاورم
تا بلکه رفع ناراحتی او شود،
 عرض کردم:
حضرت شیخ عرضی دارم،
 همان طور که سرش را پائین انداخته بود،
 فرمود: چه چیز است،
 عرض کردم:
یک مطلبی است که نسبت به شما داده‎اند،
 آیا صحیح است یا آنکه صوفیه آن را به شما بسته‎اند.
فرمود: چه مطلبی!
عرض کردم:
گویا شما فرموده‎اید که
 یک ماه مبارک رمضان غذای من منحصر به کلام الله مجید بود.
همان نحو که شیخ بهائی سرش پائین بود،
 فرمود:
 بلی صحیح است من گفته‎ام.

عرض کردم:
 جناب شیخ، اطباء‌ گفته‎اند که اگر آدمی سه شبانه روز غذا و طعامی نخورد، می‎میرد؛
همین که این حرف را زدم
شیخ بهائی سر خود را بلند کرد
و فرمود:
 آدم نمی‎میرد.

به نقل از پایگاه اندیشه قم

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۹ بهمن ۹۳ ، ۱۹:۴۸
محمد یونسی

در کتاب کافی از نوح بن شعیب و محمد بن الحسن روایت شده است که

ابن ابی العوجاء از هشام بن حکم پرسید:
 مگر خدا حکیم نیست؟
هشام گفت: بله،
خداوند احکم الحاکمین است.
ابن ابی العوجاء گفت:
به من خبر ده از آیه:
«فَانْکِحُوا ما طابَ لَکُمْ مِنَ النِّساءِ مَثْنى وَ ثُلاثَ وَ رُباعَ فَإِنْ خِفْتُمْ أَلاَّ تَعْدِلُوا فَواحِدَهً»نساءآیه 3
«ازدواج کنید با آنچه که خوش آید شما را
 از زنان دو و سه و چهار
و اگر بترسیدکه عدالت را پیشه خود نکنید
پس یکی را به ازدواج خود در آورید».
مگر این حکم قرآن نیست؟
 هشام گفت: بله،
ابن ابی العوجاء گفت: پس به من خبر ده از آیه:
«وَ لَنْ تَسْتَطِیعُوا أَنْ تَعْدِلُوا بَینَ النِّساءِ وَ لَوْ حَرَصْتُمْ فَلا تَمِیلُوا کُلَّ الْمَیلِ فَتَذَرُوها کَالْمُعَلَّقَهِ»
نساء آیه 129

«و هرگز نمی‌توانید بین زنانتان عدالت را رعایت نمایید اگر چه بسیار علاقه به رعایت اعتدال علاقه داشته باشید...»
کدام حکیم به این گونه سخن می‌گوید؟
هشام جوابی نداشت.
 از همین رو به مدینه نزد حضرت صادق ـ علیه السّلام ـ آمد
و ماجرای خود را باز گفت.
حضرت فرمود:
اینکه خدا می‌فرماید:
«فَانْکِحُوا ما طابَ لَکُمْ...»
مقصود عدالت در نفقه خرج زن است
و اینکه می‌فرماید:
«وَ لَنْ تَسْتَطِیعُوا أَنْ تَعْدِلُوا...»
مقصودعدالت در محبت است.
چون هشام این جواب را به ابن ابی العوجاء رسانید،
وی گفت:
به خدا این جواب از خودت نیست. 


به نقل از پایگاه اندیشه قم

۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۹ بهمن ۹۳ ، ۱۹:۲۶
محمد یونسی

مقاله حاضر از ۳ بخش تشکیل شده که

بخش اول به مفهوم صبر پرداخته،

در بخش دوم به بررسی مفهوم صبر

از دیدگاه قرآن و روایات پرداخته

و در بخش سوم مصادیقی از صبر در کربلا ذکر شده است.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۷ بهمن ۹۳ ، ۱۰:۴۸
محمد یونسی

روزی پیامبر اکرم (ص) بسیار ناراحت بود

 بطوری که رنگ چهره اش تغییر کرده بود.
 در این وقت عربی آمد و خواست نزد حضرت رفته و مطلبی بگوید. اصحاب به او گفتند:
 امروز حضرت ناراحت است و صلاح نیست مزاحم او بشوی!
مرد عرب گفت:
به خدا قسم نزد او می روم و او را می خندانم
( و از ناراحتی بیرون می آورم).
 پس مرد عرب نزد حضرت رفت و گفت:
 ای رسول خدا ما شنیده ایم که دجال وقتی ظهور می کند
مقداری آبگوشت ( یا آش) برای مردم می آورد
 و مردم در حال قحطی هستند
 و عده ای از گرسنگی می میرند،
 آیا اگر من او را دیدم از آن غذا نخورم تا هلاک شوم
 یا اینکه از آن غذا بخورم و چون سیر شدم
به خدا ایمان بیاورم و از او بیزاری بجویم؟
حضرت بقدری خندید که دندانهایش پیدا شد،
 و فرمود: خدا تو و مؤمنین را از او بی نیاز می کند.

برگرفته از نرم افزار هدایت در حکایت به نقل از شنیدنی های تاریخ
۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۵ بهمن ۹۳ ، ۱۵:۲۸
محمد یونسی

روزی «جبرئیل» به رسول خدا(ص) عرض کرد:
 آیا دوست دارید کیفیّت قیامت را ببینید؟
پیامبر فرمود: بلی، جبرئیل، حضرت را به قبرستان بقیع آورد،
 پا را به قبری زد و گفت: «به اجازه ی پروردگار برخیز»
 شخصی نورانی و خوشحال و خرّم سر از قبر به درآورد
و گفت:
«سپاس خدای را که به وعده اش وفا کرد»
 بعد جبرئیل، پایش را به قبر دیگری زد و گفت:
 « به دستور خداوند برخیز»
 شخص بدهیکلی با منظره ی ترسناک بیرون جست
و گفت:
«واحسرتا!»
جبرئیل خدمت رسول اکرم (ص) عرض کرد:
 در روز قیامت،
 بدین گونه مؤمنین و کفّار سر از قبر بیرون می آورند.
۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۵ بهمن ۹۳ ، ۱۵:۲۷
محمد یونسی
 
1. کمک به طاعت خداوند

امام على علیه السلام مى‏ فرماید:

المُعین على الطاعة خیر الاصحاب «غررالحکم، ص 416»

بهترین یاران، کمک کننده بر طاعت خداوند است.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۵ بهمن ۹۳ ، ۱۵:۲۵
محمد یونسی
وفادارى‏
على علیه السلام فرمود:
دوست واقعى نیست
مگر این که در سه وقت برادر خود را حفظ کند
و او را از یاد نبرد،
در گرفتارى‏ اش،
پشت سرش
و پس از مردنش.

صفوان ابن یحیى، عبدالله بن جندب و على بن نعمان که از اصحاب خوب امام صادق علیه السلام، امام کاظم و امام رضا علیه السلام بودند،
سالى به مکه مشرف شدند.

ادامه
۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۵ بهمن ۹۳ ، ۱۵:۲۴
محمد یونسی
http://cld.persiangig.com/cfs/rest/publicAccess/bTRBmL3aFX/preview
1. راز نگهدارى و عیب‏ پوشى‏

امام على علیه السلام فرمود:

انَّ اخاکَ حَقّاً مَن ... سَتَرَ عَورَتکَ 

برادر و دوست حقیقى تو کسى است که ... عیب تو را بپوشاند.
2. پایبند بودن به مسائل دینى‏
امام على علیه السلام فرمود:

کلُّ مودَّةٍ مَبنِیَّةٌ على غیرِ ذاتِ اللّه فَهُوَ تَصیرُ عداوةً یَومَ القِیامَة

هر دوستى‏ اى که غیر خدایى باشد، نمى ‏توان به آن تکیه کرد.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۵ بهمن ۹۳ ، ۱۵:۲۳
محمد یونسی
بسیارى از افراد زیرکى و زرنگى را در نیرنگ و فریب مردم مى‏ دانند؛ در حالى که در فرهنگ اهل بیت علیهم السلام زرنگى و زیرکى تعریف دیگرى دارد.
 از حضرت على علیه السلام درباره زیرک‏ترین مردم سئوال شد. حضرت فرمود:
مَن أَبصَرَ رُشْدَهُ مِنْ غَیّه فَمالَ الى‏ رُشده؛
کسى که راه هدایت را از گمراهى تمییز دهد؛
 پس میل پیدا کند به سوى رشد و کمالش.

 حضرت على علیه السلام فرمود:
 الکَیِّسُ مَن کانَ یَومُهُ خَیراً مِن أَمسِه؛
زیرک کسى است که
 امروز او از دیروزش بهتر باشد.

 و نیز فرمود:
۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۵ بهمن ۹۳ ، ۱۵:۲۲
محمد یونسی

http://www.shia-leaders.com/wp-content/uploads/2013/07/sokhan02_s.jpg
در بینش مادى شادى اصل است
و از هر طریق و به هر نحوى که باشد مطلوب است؛
حتّى اگر خلاف قانون یا تجاوز به حقوق دیگران باشد.
در بینش اسلامى موارد زیر مى‏ تواند معیارهاى شادى باشد.
1. اطاعت خداوند
شادى وقتى است که انسان توفیق طاعت خداوند را پیدا کرده باشد و از گناه دورى گزیند.
امام على علیه السلام فرمود:
سُرُورُ المُؤمِن بِطاعَة رَبِّه وَ حُزنُه على ذَنبِه؛ شادى مؤمن به طاعت پروردگار و حزنش بر گناهش مى ‏باشد.
2. احیاى حق و نابودى باطل‏
امام على علیه السلام در قسمتى از نامه‏ اى که به عبداللَّه بن عباس نوشت فرمود:
باید شادى تو براى احیاى حق یا نابودى باطل باشد.
3. تحول معنوى‏
شادى زمانى پسندیده است که در انسان تحولى ایجاد شود و به طور کلّى، معیار شادى در اسلام قرب به خداست؛ آنچه زمینه کمال و قرب خدا باشد مطلوب است.
     معیارهاى زندگى، ص: 88
۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۵ بهمن ۹۳ ، ۱۵:۲۱
محمد یونسی

تصویر حدیثی : گشایش حساب
راه‏هاى پیش روى بشر براى خداشناسى، سه قسم است:

الف. راه دل یا فطرت؛

یعنى، هر انسانى به مقتضاى آفرینش و ساختمان اصلى روح خود، خدا را مى‏ شناسد؛

بدون اینکه نیاز به اکتساب و تحصیل علوم مقدماتى داشته باشد.

منظور از فطرت، عقل نیست؛ بلکه مقصود، «دل» است.

عارفان از آنجا که به نیروى عشق فطرى ایمان و عقیده دارند،

در تقویت این نیرو مى‏ کوشند.

اگر بخواهیم بدانیم آیا چنین احساسى در آدمى هست یا خیر؟

ادامه

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ بهمن ۹۳ ، ۱۵:۱۹
محمد یونسی
تصویر حدیثی : تلاش برای امرار معاش
تحقیقات علمى- در فیزیولوژى و روان‏شناسى-
درباره تفاوت‏هاى جسمى و روحى زن و مرد،
 ثابت کرده است که مردان نسبت به محرک‏هاى چشمى
 شهوت‏ انگیز،
حساس‏تر از زنانند و برعکس،
 زنان در مقابل محرک‏هاى لمسى، حساسیت بیشترى دارند.
 این مزیت‏هاى جنسى در استعداد حسى،
 آموخته یا اکتسابى نیست؛
بلکه از زمان کودکى آشکار است.

تفسیر آیات برگزیده قرآن، ج‏2، ص: 58

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۵ بهمن ۹۳ ، ۱۵:۱۸
محمد یونسی
" اصمعى" مى ‏گوید:
" در مکه بودم، شبى بود ماهتابى،
به هنگامى که اطراف خانه خدا طواف مى ‏کردم
صداى زیبا و غم‏ انگیزى گوش مرا نوازش داد
به دنبال صاحب صدا مى ‏گشتم که چشمم به جوان زیبا و خوش ‏قامتى افتاد
 که آثار نیکى از او نمایان بود،
دست در پرده خانه کعبه افکنده و چنین مناجات مى ‏کرد:


یا سیدى و مولاى نامت العیون و غابت النجوم،
و انت ملک حى قیوم، لا تاخذک سنة و لا نوم،
غلقت الملوک ابوابها و اقامت علیها حراسها و حجابها
و قد خلى کل حبیب بحبیبه، و بابک مفتوح للسائلین،
فها انا سائلک ببابک، مذنب فقیر، خاطئى مسکین،
جئتک ارجو رحمتک یا رحیم، و ان تنظر الى بلطفک یا کریم!

" اى بزرگ و اى آقاى من! اى خداى من!
چشم هاى بندگان در خواب فرو رفته،
و ستارگان آسمان یکى بعد از دیگرى سر به افق مغرب گذارده
و از دیده‏ ها پنهان مى ‏گردند، و تو خداوند حى و قیومى،
هرگز خواب سنگین و خفیف‏ دامان کبریایى تو را نمى ‏گیرد.

در این دل شب پادشاهان درهاى قصرهاى خویش را بسته
و حاجیان بر آنها گمارده‏ اند، هر دوستى با دوستش خلوت کرده،
 تنها در خانه ‏اى که براى سائلان گشوده است، در خانه تو است.
هم اکنون به در خانه تو آمده‏ ام، خطاکار و مستمندم،
 آمده ‏ام از تو امید رحمت دارم اى رحیم!،
 آمده‏ ام نظر لطفت را مى ‏طلبم اى کریم!".


سپس به خواندن این اشعار مشغول شد.
۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۵ بهمن ۹۳ ، ۱۵:۱۲
محمد یونسی