بصیرت

مسیری که می خواهد سبب افزایش معرفت گردد.

اللّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَعَلى آبائِهِ في هذِهِ السّاعَةِ وَفي كُلِّ ساعَةٍ وَلِيّاً وَحافِظاً وَقائِدا ‏وَناصِراً وَدَليلاً وَعَيْناً حَتّى تُسْكِنَهُ أَرْضَك َطَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فيها طَويلاً

بصیرت

مسیری که می خواهد سبب افزایش معرفت گردد.

حدیث موضوعی
بصیرت
این وبلاگ جهت معرفت افزایی بهتر و مفیدتر توسط طلبه ای کوچک راه اندازی شده است.
این وبلاگ منتظر نظرات راهگشای همه صاحبان فکر و اندیشه خواهد بود و آنها را در مسیر معرفت افزایی به کار خواهد زد.





Powered by WebGozar

آیه قرآن مهدویت امام زمان (عج)
کد لحظه شمار غیبت امام زمان برای وبلاگهای مهدویت
حدیث موضوعی
آخرین نظرات
  • ۲۴ تیر ۰۰، ۱۱:۱۵ - آلپ صنعت
    عالی
دانشنامه عاشورا
نویسندگان
وصیت شهدا
پیوندها
طبقه بندی موضوعی

۹ مطلب با موضوع «اخلاق :: فضایل :: دعا :: حدیث» ثبت شده است

پدر و مادر

شخصى

خدمت امام جواد علیه السلام

نامه نوشت که

پدر من ناصبى است

و از منحرفان مى ‏باشد

و گاهى با من

به شدت و تندى رفتار مى‏ کند،

آیا افشاگرى کنم یا با او مدارا نمایم؟

حضرت در جواب نامه او نوشت:

آنچه از پدرت نوشته بودى فهمیدم

و تو را از دعا فراموش نمى‏ کنم

و مدارا براى تو بهتر است از افشاگرى

و بدان که با سختى آسانى است

و سرانجام نیک براى پرهیزکاران است.
« بحارالانوار 50/ 55»
منبع:
راه زندگى پیرامون برخى از مباحث اخلاقى

حجت الاسلام و المسلمین سید مهدى طباطبایى، ص: 222

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۳ ارديبهشت ۹۴ ، ۱۹:۲۲
محمد یونسی

دعای فرج
«مردی گرد کعبه طواف می کرد و می گفت:

«اللّهم اَصْلِحْ اِخْوانی؛

الهی! تو برادران مرا نیک گردان و آنان را اصلاح فرما.»

به او گفتند:

حال که به این مکان شریف رسیده ای،

چرا خود را دعا نمی کنی؟

گفت: مرا یارانی است.

اگر ایشان را در صلاح یابم،

من به صلاح ایشان اصلاح شوم

و اگر به فسادشان یابم،

من به فساد ایشان مفسد شوم».

به نقل از پایگاه اطلاع رسانی حوزه

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۳ اسفند ۹۳ ، ۲۱:۰۱
محمد یونسی

گل قرمز
وقتى نادرشاه به حکومت رسید،

عراق در دست حکومت عثمانى بود.

نادرشاه سپاهى تهیه نمود و به عراق حمله کرد

و آن را از چنگ عثمانى ها بیرون آورد.

آنگاه تصمیم گرفت براى زیارت على (ع ) به نجف برود.
وقتى مى خواست وارد حرم شود،

کورى را دید که در صحن حرم نشسته و گدایى مى کند.

به او گفت :

چند سال است در این جا هستى ؟

کور گفت : بیست سال .

نادر گفت : بیست سال است در این جا هستى

و هنوز بینایى چشمانت را از امیرالمؤمنین نگرفته اى ؟

من به حرم مى روم و بر مى گردم ،

اگر هنوز بینایى ات را نگرفته باشى تو را مى کشم .

شاه به حرم رفت و گدا از ترس او،

شروع به دعا و ناله و زارى کرد و از على (ع ) درخواست کرد چشمانش را به او باز دهد.
وقتى نادرشاه از حرم بیرون آمد،

دید که مرد،

بینایى اش را به برکت توسل به على (ع ) به دست آورده است .

نام کتاب : عاقبت بخیران عالم ج 1
نویسنده : على محمد عبداللهى

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۰ اسفند ۹۳ ، ۱۷:۲۸
محمد یونسی

آدمها

عبدالملک بن مروان (پنجمین خلیفه اموى )

قبل از آنکه بر مسند خلافت بنشیند،

همواره در مسجد بود، و با قرآن و دعا سر و کار داشت ،

به گونه اى که او را ((حمامة المسجد)) (کبوتر مسجد) مى نامیدند، وقتى که پس از مرگ پدرش ، خلافت به او رسید،

در مسجد مشغول قرائت قرآن بود،

خبر مقام خلافت را به او دادند،

او قرآن را به دست گرفت و به آن خطاب کرد

و گفت : سلام علیک هذا فراق بینى و بینک :

((خداحافظ، اکنون زمان جدائى بین من و تو است )).
غرور سلطنت آنچنان او را مسخ و غافل کرد که شراب مى خورد،

و یکى از استاندارانش ، ((حجاج )) بود

که دهها و صدها هزار نفر مسلمان را کشت ،

خودش مى گفت :

من قبل از سلطنت از کشتن مورچه اى مضایقه داشتم

ولى اکنون حجاج براى من نوشته که صدها نفر را کشته ام ،

ولى این خبر در من هیچ اثر نمى کند،

و روزى یکى از دانشمندان زمان (بنام زهرى ) به او گفت :

شنیده ام شراب مى نوشى گفت :

((آرى ، خون مردم را نیز مى نوشم )).

نام کتاب : داستان دوستان ج 1
تالیف : محمد محمدى اشتهاردى

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۹ اسفند ۹۳ ، ۲۰:۳۴
محمد یونسی

صلوات
سهل بن حنیف از مسلمانان مخلص و از یاران با شهامت پیامبر (ص ) و على (ع ) بود،

و در همه جنگهاى رسول خدا (ص ) شرکتى فعال داشت ،

سیرت نیک و صورت زیباى او زبانزد مردم بود

و براستى یک شاگرد راستین مکتب نوپاى اسلام بود.
نقل مى کنند:

وى در یکى از جنگهاى ، همراه پیامبر (ص ) بود،

به نهر آبى رسید، بدن خود را در آن نهر شستشو داد،

چون از نظر جسمى ، زیبا و قامتى همچون ((سرو)) داشت.

یکى از انصار به آنجا آمد، با دیدن او،

از زیبایى آفرینش در شگفتى فرو رفت ،

و جمله اى که حکایت از این شگفتى مى کند، به زبان آورد.

طولى نکشید (که همین نظر زدن )

باعث بیمارى سهل بن حنیف شد، تب سخت او را فرا گرفت ،

وى را به حضور پیامبر (ص ) آوردند،

پیامبر (ص ) پس از احوالپرسى ،

فرمود:
ما یمنع احدکم اذا راى من أ خیه ما یعجبه فى نفسه او فى ماله فلیبرک علیه ، فان العین حق .
: ((چه مى شود وقتى که در جسم یا مال برادرتان ، چیز جالبى یافتى ((بارک اللّه )) بگوئید؟

زیرا ((چشم زخم )) حق است )).
به این ترتیب ، سفارش نمود که در این گونه موارد،

براى شخص مورد نظر دعا کنند.

منبع : داستان دوستان ج 1
تالیف : محمد محمدى اشتهاردى

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۹ اسفند ۹۳ ، ۲۰:۰۵
محمد یونسی

صلوات

قرآن کریم :

اُدْعونى اَسْتَجِبْ لَکُمْ؛ سوره غافر، آیه ۶۰

بخوانید مرا،

تا پاسخ دهم شما را.
۱امام على علیه‏ السلام :

اَعْلَمُ النّاسِ بِاللّه‏ِ اَکْثَرُهُمْ لَهُ مَسْاَ لَةً ؛

خداشناس ‏ترین مردم،

پر درخواست‏ ترین آنان از خداست .

غرر الحکم ، ح ۳۲۶۰

۲

پیامبر صلى ‏الله ‏علیه‏ و ‏آله :

یَدْخُلُ الْجَنَّةَ رَجُلانِ کانا یَعْمَلانِ عَمَلاً واحِدا ، فَیَرى اَحَدُهُما صاحِبَهُفَوْقَهُ ، فَیَقولُ : یا رَبِّ ، بِما اَعْطَیْتَهُ وَ کانَ عَمَلُنا واحِدا ؟فَیَقولُ اللّه‏ُ تَبارَکَ وَ تَعالى : سَاَ لَنى وَ لَمْ تَسْاَ لْنى ؛

دو نفر که هر دو یکسان عمل کرده‏ اند ،

وارد بهشت مى‏ شوند ،

امّا یکى از آن دو ،دیگرى را برتر از خود مى‏ بیند .

مى‏ گوید :

پروردگارا ! چرا او را برترى دادى ،

در حالى که عمل هر دوى ما یکسان بوده است؟

خداوند ـ تبارک و تعالى ـ مى‏ فرماید :

او از من درخواست مى‏ کرد

و تو درخواست نمى‏ کردى.

عدّة الداعى ، ص ۳۶

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۲ اسفند ۹۳ ، ۱۹:۰۰
محمد یونسی
" اصمعى" مى ‏گوید:
" در مکه بودم، شبى بود ماهتابى،
به هنگامى که اطراف خانه خدا طواف مى ‏کردم
صداى زیبا و غم‏ انگیزى گوش مرا نوازش داد
به دنبال صاحب صدا مى ‏گشتم که چشمم به جوان زیبا و خوش ‏قامتى افتاد
 که آثار نیکى از او نمایان بود،
دست در پرده خانه کعبه افکنده و چنین مناجات مى ‏کرد:


یا سیدى و مولاى نامت العیون و غابت النجوم،
و انت ملک حى قیوم، لا تاخذک سنة و لا نوم،
غلقت الملوک ابوابها و اقامت علیها حراسها و حجابها
و قد خلى کل حبیب بحبیبه، و بابک مفتوح للسائلین،
فها انا سائلک ببابک، مذنب فقیر، خاطئى مسکین،
جئتک ارجو رحمتک یا رحیم، و ان تنظر الى بلطفک یا کریم!

" اى بزرگ و اى آقاى من! اى خداى من!
چشم هاى بندگان در خواب فرو رفته،
و ستارگان آسمان یکى بعد از دیگرى سر به افق مغرب گذارده
و از دیده‏ ها پنهان مى ‏گردند، و تو خداوند حى و قیومى،
هرگز خواب سنگین و خفیف‏ دامان کبریایى تو را نمى ‏گیرد.

در این دل شب پادشاهان درهاى قصرهاى خویش را بسته
و حاجیان بر آنها گمارده‏ اند، هر دوستى با دوستش خلوت کرده،
 تنها در خانه ‏اى که براى سائلان گشوده است، در خانه تو است.
هم اکنون به در خانه تو آمده‏ ام، خطاکار و مستمندم،
 آمده ‏ام از تو امید رحمت دارم اى رحیم!،
 آمده‏ ام نظر لطفت را مى ‏طلبم اى کریم!".


سپس به خواندن این اشعار مشغول شد.
۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۵ بهمن ۹۳ ، ۱۵:۱۲
محمد یونسی
تصویر حدیثی : برگزیده ای از صحیفه سجادیه ع...
۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۷ بهمن ۹۳ ، ۰۹:۴۰
محمد یونسی

تصویر حدیثی : خدایا روزی کن ما را ...

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۷ بهمن ۹۳ ، ۰۸:۵۹
محمد یونسی