بصیرت

مسیری که می خواهد سبب افزایش معرفت گردد.

اللّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَعَلى آبائِهِ في هذِهِ السّاعَةِ وَفي كُلِّ ساعَةٍ وَلِيّاً وَحافِظاً وَقائِدا ‏وَناصِراً وَدَليلاً وَعَيْناً حَتّى تُسْكِنَهُ أَرْضَك َطَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فيها طَويلاً

بصیرت

مسیری که می خواهد سبب افزایش معرفت گردد.

حدیث موضوعی
بصیرت
این وبلاگ جهت معرفت افزایی بهتر و مفیدتر توسط طلبه ای کوچک راه اندازی شده است.
این وبلاگ منتظر نظرات راهگشای همه صاحبان فکر و اندیشه خواهد بود و آنها را در مسیر معرفت افزایی به کار خواهد زد.





Powered by WebGozar

آیه قرآن مهدویت امام زمان (عج)
کد لحظه شمار غیبت امام زمان برای وبلاگهای مهدویت
حدیث موضوعی
آخرین نظرات
  • ۲۴ تیر ۰۰، ۱۱:۱۵ - آلپ صنعت
    عالی
دانشنامه عاشورا
نویسندگان
وصیت شهدا
پیوندها
طبقه بندی موضوعی

۷۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «پیامبر(ص)» ثبت شده است

صلوات
مردى به پیامبرصلى اللّه علیه و آله عرض کرد یا رسول اللّه !
مرا تعلیم ده !
حضرت فرمود:
برو و غضب نکن .
آن مرد گفت :
همین مرا بس است و به جانب قبیله خود رفت .
ناگهان در میان طایفه اش جنگى در گرفت
و مسلحانه در برابر یکدیگر صف کشیدند.
آن مرد هم که و ضعیت جنگى را مشاهده کرده مسلح شد
و در صف جنگاوران ایستاد.

آنگاه سخن پیامبر صلى اللّه علیه و آله را بیاد آورد که به او فرمود: غضب نکن .

اسلحه را کنار گذارد و به نزد مخالفین قوم خود رفت و گفت :
 اى مردم هر جراحت و قتل و زدن بى نشانه اى که در افراد شماست به عهده من باشد و خون بهاى آن را مى پردازم .
مخالفین که براى سخنان صلح طلبانه را از او شنیدند گفتند:
ما این جریمه را نمى خواهیم .

براى شما باشد زیرا ما از شما به این جریمه سزاوارتریم .
 آنگاه با یکدیگر صلح کردند
و با آن(کظم غیظ) کینه از میان رفت .


نام کتاب :قصه هاى تربیتى چهارده معصوم    مؤ لف :محمد رضا اکبرى
۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۹ اسفند ۹۳ ، ۱۸:۴۸
محمد یونسی
صلوات
وقتى پیامبر صلى اللّه علیه و آله تصمیم گرفت که
فاطمه علیها السلام را به عقد على علیه السلام در آورد
به او فرمود:
 اى على برخیز و زرهت را بفروش .

گوید:

من هم رفتم زره ام را فروختم و پول آن را دریافت کرده

و بر پیامبر صلى اللّه علیه و آله وارد شدم

و پول زره را به او دادم .

نه پیامبر صلى اللّه علیه و آله از مقدار آن سوال کرد

و نه من خبرى دادم.

آنگاه بلال را صدا کرد و مبلغى به او داد و فرمود:

برو براى فاطمه عطر خریدارى کن و مبلغى به ابوبکر داد

و گفت :

برو براى او لباس و اثاثیه منزل خریدارى نما

و عمار یاسر و برخى دیگر از اصحاب را به کمک او فرستاد.

آنها هم رفتند و اشیاء مورد نیاز را خریدارى کردند.

جمع آنچه براى جهیزیه زهرا علیها السلام خریدند عبارت بود از:
یک عدد پیراهن ،

یک رو بنده ،

یک حله سیاه خیبرى ،

یک تختخواب بافته شده از برگ و لیف خرما،

دو عدد تشک که

یکى از پشم گوسفند و دیگرى از لیف خرما پر شده بود،

چهار بالش ،

یک پرده پشمى ،

یک تخته حصیر،

یک دستاس ،

یک طشت مسى ،

مشکى از پوست ،

کاسه اى چوبى ،

یک آفتابه ،

دو کوزه سفالى ،

یک سفره چرمى ،

یک چادر بافت کوفه ،

یک مشک آب ،

مقدارى عطر.
اصحاب پس از خرید اشیاء مذکور آنها را به محضر رسول خدا صلى اللّه علیه و آله آوردند.

وقتى آنها را به او دادند حضرت آنها را زیر و رو کرد

و گفت :

خداوند مبارک گرداند.

نام کتاب :قصه هاى تربیتى چهارده معصوم    مؤ لف :محمد رضا اکبر

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۹ اسفند ۹۳ ، ۱۸:۱۹
محمد یونسی
صلوات

امیر المؤ منین علیه السلام مى فرماید:

روزى شخص نابینائى اجازه گرفت و به خانه فاطمه علیها السلام آمد و زهرا علیها السلام خود را از او پوشاند.

رسول خدا صلى اللّه علیه و آله به او فرمود:

چرا از این نابینا حجاب گرفتى در حالى که او تو را نمى بیند؟
فاطمه علیها السلام در جواب گفت :

اگر او مرا نمى بیند من که او را مى بینم

علاوه (بر این) او بوى نامحرم را که استشمام مى کند!
رسول خدا صلى اللّه علیه و آله فرمود:

شهادت مى دهم که تو پاره تن من هستى .

نام کتاب :قصه هاى تربیتى چهارده معصوم    مؤ لف :محمد رضا اکبرى

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۹ اسفند ۹۳ ، ۱۸:۱۲
محمد یونسی
صلوات
امیر المؤ منین علیه السلام مى فرماید:

من و عده اى از اصحاب نزد رسول خدا صلى اللّه علیه و آله بودیم ، آن حضرت فرمود:
 بهترین ویژگى زنان چیست ؟

هیچیک از ما نتوانستیم جواب دهیم

تا اینکه جلسه به پایان رسید و از یکدیگر جدا شویم .
من بسوى فاطمه علیها السلام رفتم

و از سوالى که پیامبر صلى اللّه علیه و آله از ما پرسیده بود

او را مطلع کردم و گفتم کسى از ما نتوانست به آن پاسخ دهد.
فاطمه علیها السلام فرمود:

ولى من جواب آن را مى دانم ،

بهترین ویژگى زنان این است که

به مردها نگاه نکنند

و مردها آنان را نبینند.
نزد رسول خدا صلى اللّه علیه و آله رفتم و عرض کردم :

اى رسول خدا!

شما سوال کردید چه چیزى براى زنان بهتر است .

بهترین صفت زنان این است که

به مردها نگاه نکنند و مردها آنها را نبینند.
پیامبر صلى اللّه علیه و آله فرمود:

تو وقتى نزد من بودى جواب آن را نمى دانستى

چه کسى جواب سوال را به تو آموخت ؟
عرض کردم:

فاطمه .
پیامبر صلى اللّه علیه و آله شگفت زده شد

و فرمود:

براستى که فاطمه پاره تن من است .
بنابر گفته فاطمه علیها السلام

زن باید پوشش کامل خود را مراعات کند

تا نامحرم او را نبینند و خود از نگاه به نامحرم بپرهیزد

تا عفت و سلامت او محفوظ بماند.

نام کتاب :قصه هاى تربیتى چهارده معصوم    مؤ لف :محمد رضا اکبرى

َ
۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۹ اسفند ۹۳ ، ۱۷:۵۷
محمد یونسی

صلوات

از اهل مدینه ، پیامبر صلى اللّه علیه و آله و پنج نفر از اصحاب او را به غذائى که آماده کرده بودند دعوت نمودند.

حضرت دعوت آنها را پذیرفت اما وقتى به منزل میزبان مى رفتند در بین راه یک نفر دیگر که دعوت نشده بود به آنها گروید.

وقتى به منزل نزدیک شدند پیامبر صلى اللّه علیه و آله به او گفت : آنها تو را دعوت نکرده اند

همین جا بنشین تا من با آنها صحبت کنم

و همراهى تو را، با آنها در میان گذارم

و اجازه ورودت را بگیرم .

نام کتاب :قصه هاى تربیتى چهارده معصوم    مؤ لف :محمد رضا اکبرى

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۹ اسفند ۹۳ ، ۱۷:۲۱
محمد یونسی

قرآن کریم :
عاشِروهُنَّ بِالْمَعْروفِ فَاِنْ کَرِهْتُموهُنَّ فَعَسى اَنْ تَـکْرَهوا شَیْئا وَ یَجْعَلَ اللّه‏ُ فیهِ خَیْرا کَثیرا؛ سوره نساء، آیه ۱۹

صلوات

با زنان به شایستگى رفتار کنید،

و اگر آنها به جهتى ناخوشایندتان بودند

اظهار نکنید چه بسا چیزها که ناپسند شماست،

حال آن‏که خداوند در آن،

خیر فراوانى براى شما قرار داده است.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۲ اسفند ۹۳ ، ۲۱:۰۹
محمد یونسی

صلوات

قرآن کریم :

اُدْعونى اَسْتَجِبْ لَکُمْ؛ سوره غافر، آیه ۶۰

بخوانید مرا،

تا پاسخ دهم شما را.
۱امام على علیه‏ السلام :

اَعْلَمُ النّاسِ بِاللّه‏ِ اَکْثَرُهُمْ لَهُ مَسْاَ لَةً ؛

خداشناس ‏ترین مردم،

پر درخواست‏ ترین آنان از خداست .

غرر الحکم ، ح ۳۲۶۰

۲

پیامبر صلى ‏الله ‏علیه‏ و ‏آله :

یَدْخُلُ الْجَنَّةَ رَجُلانِ کانا یَعْمَلانِ عَمَلاً واحِدا ، فَیَرى اَحَدُهُما صاحِبَهُفَوْقَهُ ، فَیَقولُ : یا رَبِّ ، بِما اَعْطَیْتَهُ وَ کانَ عَمَلُنا واحِدا ؟فَیَقولُ اللّه‏ُ تَبارَکَ وَ تَعالى : سَاَ لَنى وَ لَمْ تَسْاَ لْنى ؛

دو نفر که هر دو یکسان عمل کرده‏ اند ،

وارد بهشت مى‏ شوند ،

امّا یکى از آن دو ،دیگرى را برتر از خود مى‏ بیند .

مى‏ گوید :

پروردگارا ! چرا او را برترى دادى ،

در حالى که عمل هر دوى ما یکسان بوده است؟

خداوند ـ تبارک و تعالى ـ مى‏ فرماید :

او از من درخواست مى‏ کرد

و تو درخواست نمى‏ کردى.

عدّة الداعى ، ص ۳۶

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۲ اسفند ۹۳ ، ۱۹:۰۰
محمد یونسی

چهل حدیث گهربار منتخب

صلوات6

قالَ الا مامُ جَعْفَرُ بنُ محمّد الصّادقُ علیه السلام :
1 حَدیثی حَدیثُ اءبى ، وَ حَدیثُ اءبى حَدیثُ جَدى ، وَ حَدیثُ جَدّى حَدیثُ الْحُسَیْنِ، وَ حَدیثُ الْحُسَیْنِ حَدیثُ الْحَسَنِ، وَ حَدیثُ الْحَسَنِ حَدیثُ اءمیرِالْمُؤْمِنینَ، وَ حَدیثُ اءمیرَالْمُؤْمِنینَ حَدیثُ رَسُولِ اللّهِ صلّى اللّه علیه و آله و سلّم ، وَ حَدیثُ رَسُولِ اللّهِ قَوْلُ اللّهِ عَزَّ وَ جَلَّ.(69)

ترجمه :
فرمود:

سخن و حدیث من همانند سخن پدرم مى باشد،

و سخن پدرم همچون سخن جدّم ،

و سخن جدّم نیز مانند سخن حسین

و نیز سخن او با سخن حسن یکى است

و سخن حسن همانند سخن امیرالمؤ منین علىّ

و کلام او از کلام رسول خدا مى باشد،

که سخن رسول اللّه

به نقل از سخن خداوند متعال خواهد بود.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۱ اسفند ۹۳ ، ۱۷:۵۸
محمد یونسی

مردى بر روى قبرى خیمه اى زد و نمى دانست در جائى که خیمه زده قبر است .

پس شروع به قرآن خواندن نمود

و سوره تبارک الّذى بیده الملک را شروع به تلاوت فرمود.
ناگهان صداى عجیبى شنید که ندا در داد

این سوره مُنجیه یعنى نجات دهنده است .

پس این جریان را به آقا رسول اکرم (ص) رساند.

حضرت فرمود:

در آنجائى که نشسته بودى قبر بود،

وقتى این سوره را خواندى چون روى قبر او بود او را از عذاب رهانیدند.
و این سوره نجات دهنده است از عذاب قبر،

یکى از چیزهائى که باعث نجات انسان است ،

قرآن خواندن بر سر قبر على الخصوص سوره تبارک الّذى بِیَدِه الملک

که میّت در حال عذاب را نجات مى دهد.

و این دعا هم از حضرت رسول (ص) وارد گردیده که

هر کس آن را بخواند حق تعالى عذاب قبر را از او بر مى دارد تا روزى که صور دمیده شود.
اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُکَ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَّمدٍ اَنْ لاتُعَذِّبَ هذَا اْلمَیِتَ

نام کتاب : زبده القصص
مؤ لف : على میرخلف زاده

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۳۰ بهمن ۹۳ ، ۱۹:۰۸
محمد یونسی

حدیثی از سلیمان بن اعمش روایت شده که او نقل کرد:

در کوفه مرا همسایه‌ای بود.

روزی به او گفتم:

« چرا به زیارت قبر امام حسین(ع) نمی‌روی؟»

گفت:

« چون بدعت است

و هر بدعتی موجب گمراهی است

و گمراهی موجب دوزخ است.»

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۳۰ بهمن ۹۳ ، ۱۳:۱۵
محمد یونسی

امام زمان

سالی در سامرا قحطی شد، حاکم عباسی معتمد دستور داد مردم نماز باران بخوانند تا گرفتاری رفع شود.

مردم به دستور او سه روز نماز باران خواندند و دعا کردند اما از باران خبری نشد.

روز چهارم جاثلیق بزرگ رهبر مسیحیان جهان با جمعی از راهبان و مریدان خود به بیابان رفت و یکی از راهبان هر وقت دست به دعا می کرد، باران فرو می ریخت ، روز پنجم جاثلیق دعا کرد تا بقدری باران آمد و مردم سیراب شدند و خشک سالی رفع گردید.


ادامه


۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۹ بهمن ۹۳ ، ۲۰:۲۶
محمد یونسی

حضرت آیت الله بهجت، ادام الله ظله العالی،

از یکی از دوستانشان نقل می فرمودند که

یکی از بزرگان به همراه مریدان و شاگردانش برای زیارت،

شب های جمعه از تهران به قم می آمد

و به جهت آشنایی و رفاقت به منزل ایشان وارد می شد.

او برای حضرت آیت الله بهجت نقل کرده بود که

شبی پس از نماز مغرب و عشا کسی در زد،

رفتم در را باز کردم و دیدم آن عالم بزرگ

با همراهانش پشت در هستند؛

او و همراهانش را به خانه دعوت کردم.

در آن زمان، امکان تهیّه ی غذا از بازار برای ما میسور نبود

و چون جریان را به همسرم گفتم،

او گفت من برای دو نفرمان غذا درست کرده ام

و اگر او به تنهایی آمده بود می شد آن غذا را سه نفری بخوریم؛

امّا غذایی که با آن بتوان بیست نفر را سیر کرد در خانه نداریم.

من گفتم:

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۹ بهمن ۹۳ ، ۱۹:۰۳
محمد یونسی

مقاله حاضر از ۳ بخش تشکیل شده که

بخش اول به مفهوم صبر پرداخته،

در بخش دوم به بررسی مفهوم صبر

از دیدگاه قرآن و روایات پرداخته

و در بخش سوم مصادیقی از صبر در کربلا ذکر شده است.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۷ بهمن ۹۳ ، ۱۰:۴۸
محمد یونسی

روزی پیامبر اکرم (ص) بسیار ناراحت بود

 بطوری که رنگ چهره اش تغییر کرده بود.
 در این وقت عربی آمد و خواست نزد حضرت رفته و مطلبی بگوید. اصحاب به او گفتند:
 امروز حضرت ناراحت است و صلاح نیست مزاحم او بشوی!
مرد عرب گفت:
به خدا قسم نزد او می روم و او را می خندانم
( و از ناراحتی بیرون می آورم).
 پس مرد عرب نزد حضرت رفت و گفت:
 ای رسول خدا ما شنیده ایم که دجال وقتی ظهور می کند
مقداری آبگوشت ( یا آش) برای مردم می آورد
 و مردم در حال قحطی هستند
 و عده ای از گرسنگی می میرند،
 آیا اگر من او را دیدم از آن غذا نخورم تا هلاک شوم
 یا اینکه از آن غذا بخورم و چون سیر شدم
به خدا ایمان بیاورم و از او بیزاری بجویم؟
حضرت بقدری خندید که دندانهایش پیدا شد،
 و فرمود: خدا تو و مؤمنین را از او بی نیاز می کند.

برگرفته از نرم افزار هدایت در حکایت به نقل از شنیدنی های تاریخ
۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۵ بهمن ۹۳ ، ۱۵:۲۸
محمد یونسی