بصیرت

مسیری که می خواهد سبب افزایش معرفت گردد.

اللّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَعَلى آبائِهِ في هذِهِ السّاعَةِ وَفي كُلِّ ساعَةٍ وَلِيّاً وَحافِظاً وَقائِدا ‏وَناصِراً وَدَليلاً وَعَيْناً حَتّى تُسْكِنَهُ أَرْضَك َطَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فيها طَويلاً

بصیرت

مسیری که می خواهد سبب افزایش معرفت گردد.

حدیث موضوعی
بصیرت
این وبلاگ جهت معرفت افزایی بهتر و مفیدتر توسط طلبه ای کوچک راه اندازی شده است.
این وبلاگ منتظر نظرات راهگشای همه صاحبان فکر و اندیشه خواهد بود و آنها را در مسیر معرفت افزایی به کار خواهد زد.





Powered by WebGozar

آیه قرآن مهدویت امام زمان (عج)
کد لحظه شمار غیبت امام زمان برای وبلاگهای مهدویت
حدیث موضوعی
آخرین نظرات
  • ۲۴ تیر ۰۰، ۱۱:۱۵ - آلپ صنعت
    عالی
دانشنامه عاشورا
نویسندگان
وصیت شهدا
پیوندها
طبقه بندی موضوعی

۲۶ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «زن» ثبت شده است

تصویر حدیثی : نگاه و گناه
در میان بنى اسرائیل عابدى بود
 بنام" برصیصا"
که زمانى طولانى عبادت کرده بود،
 و به آن حد از مقام قرب رسیده بود
که بیماران روانى را نزد او مى‏ آوردند
 و با دعاى او سلامت خود را باز مى‏ یافتند،
 روزى زن جوانى را از یک خانواده با شخصیت
به وسیله برادرانش نزد او آوردند،
 و بنا شد مدتى بماند تا شفا یابد،
 شیطان در اینجا به وسوسه ‏گرى مشغول شد،
و آن قدر صحنه را در نظر او زینت داد تا آن
۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۴ بهمن ۹۳ ، ۱۰:۲۷
محمد یونسی
تصویر حدیثی : انفاق
«شخصى بنام عبدالجبار مستوفى حج مى‏ رفت.
 او هزار دینار زر همراه داشت،
 روزى از کوچه ‏اى در کوفه مى‏ گذشت
به طور اتفاق به خرابه‏ اى رسید،
زنى را دید که در آنجا چیزى را جستجو مى‏ کرد
و بدنبال متاعى بود، ناگاه در گوشه ای مرغ مرده‏ اى دید
و آن را زیر چادر گرفت و از آن خرابه دور شد.
 عبدالجبار با خود گفت:
۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۴ بهمن ۹۳ ، ۱۰:۲۴
محمد یونسی
تصویر حدیثی : رضایت از کار ...
ابو ایوب انصارى یک بچه داشت که از دنیا رفته بود.
 ابو ایوب سر کار بود،
 زنش گفت خوب حالا شوهرم بیاید من او را ناراحت بکنم چه فایده دارد
 بچه مگر زنده مى شود؟
 شوهرش آمد جویاى حال بچه شد همسرش گفت خوب شد.
بعد از خوردن شام و خوابیدن و خود را عرضه داشتن به شوهر
و قبل از غسل کردن و نماز شب خواندن مى خواست برود،
 گفت یک سوال از تو دارم:
۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۴ بهمن ۹۳ ، ۱۰:۲۲
محمد یونسی
تصویر حدیثی : مخالفت با نفس
علّامه (طباطبایی):
 داستانى عجیب در تبریز در زمان طفولیّت ما صورت گرفت:


درویشى بود در تبریز که پیوسته با تبرزین حرکت مى‏ کرد؛
مرد لاغر اندام گندم‏ گون و چهره جذّابى داشت؛
 بنام بیدار علىّ؛
و عیالى داشت و از او یک پسر آورده بود
 که اسم او را نیز بیدار علىّ گذارده بود.


این درویش پیوسته در مجالس و محافل روضه و خطابه حاضر مى‏ شد و دم در رو به مردم مى‏ ایستاد و طبرزین خود را بلند نموده و مى‏ گفت:
بیدار علىّ باش؛
و من خودم کرارا و مرارا در مجالس او را دیده بودم.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۴ بهمن ۹۳ ، ۱۰:۱۵
محمد یونسی
رسول خدا (ص) و رسیدگى به مشکلات مردم

پیامبر اکرم- صلّى اللَّه علیه و آله- در راهى مى‏ رفت، زن مسلمانى به حضور حضرت آمد و گفت:

یا رسول اللَّه! من همسر شخصى هستم که مانند زن مى ‏باشد و حقوق شوهرى را ادا نمى ‏کند.

حضرت فرمود:

شوهرت را صدا کن تا اینجا بیاید.

زن، شوهرش را صدا کرد و شوهرش آمد.

پیامبر به زن فرمود: «آیا او را دوست دارى؟»

زن گفت: بلى.

رسول خدا- صلّى اللَّه علیه و آله- براى آن دو دعا کرد و پیشانى زن را بر پیشانى مرد چسباند و دعا کرد و فرمود:

«بار پروردگار! میان این دو الفت بینداز و آنها را به همدیگر دوست گردان».

سپس زن گفت:

هیچ یک از کسانى که از قبل مى‏ شناختم و یا از آن پس دیدم، و حتّى پدرم در نظر من محبوب تر از شوهرم نبودند.

پیامبر فرمود:

«گواهى بده که من فرستاده خدا هستم».

جلوه هاى اعجاز معصومین علیهم السلام ؛ ص36

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۴ بهمن ۹۳ ، ۱۰:۱۴
محمد یونسی


ابن عباس مى‏ گوید:
زنى بچّه‏ اى را خدمت پیامبر آورد و گفت:
یا رسول اللَّه!
 این بچّه دیوانه شده و هنگامى که ناهار یا شام مى‏ خوریم بر سر ما خاک مى ‏پاشد.

حضرت دست مبارکش را به سینه کودک کشید و دعا کرد.
آن کودک هر چه خورده بود استفراغ کرد
و چیز سیاهى از شکمش خارج شد
و در همان حال خوب شد.

جلوه هاى اعجاز معصومین علیهم السلام ؛ ص35
۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۴ بهمن ۹۳ ، ۱۰:۱۳
محمد یونسی

از رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله و سلم نقل کرده‏ اند که فرمود:
سه گروه از زنها هستند که خداوند ایشان را عذاب نمى‏ کند
و با حضرت فاطمه علیه السّلام محشور مى‏ گرداند؛
و به هر کدام ثواب هزار شهید
و ثواب یک سال عبادت مى‏ دهند،
(اول) زنى که بر غیرت شوهرش صبر کند،
و (دوم) زنى که بد خلقى شوهر را تحمّل نماید
(و سوم) زنى که مهریه خود را به شوهر ببخشد.

((ارشاد القلوب-ترجمه سلگى ج‏1 ص : 455 ))

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۴ بهمن ۹۳ ، ۱۰:۱۰
محمد یونسی

در «مسند احمد حنبل» از «عفیف کندى» نقل است که گفت:
من بازرگان بودم
و براى تجارت و خرید اجناس از عباس (عموى پیامبر) که تاجر بود،
به مکه سفر نمودم،
 در منا نزد وى نشسته بودم،
که مردى از خانه‏ هاى اطراف بیرون آمد
و به آفتاب نگاه کرد و چون دید غروب کرده به نماز ایستاد،
 سپس زنى از همان خانه بیرون آمد
و پشت سر او به نماز ایستاد،
آنگاه نوجوانى زیبا روى از همان خانه بیرون آمد
و او نیز همراه وى به نماز ایستاد.

از عباس پرسیدم: این مرد کیست؟

گفت: او محمد بن عبد اللَّه صلّى اللَّه علیه و آله و سلّم،

برادرزاده من است.
پرسیدم: این زن کیست؟

گفت: همسر او خدیجه دخت خویلد است،

پرسیدم: این جوان کیست؟

گفت: او على علیه السّلام ابن ابى طالب،

پسر عموى اوست.

پرسیدم: این حرکاتى که انجام مى‏ دهند چیست؟

گفت: نماز مى‏ گذارند و گمان دارند که پیامبر است

و جز همسر و پسر عمویش؛

کسى به او ایمان نیاورده است.
((ارشاد القلوب-ترجمه سلگى، ج‏2، ص:51 تا 52))

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۴ بهمن ۹۳ ، ۱۰:۰۸
محمد یونسی

تصویر حدیثی : مقام حضرت فاطمه زهرا علیها السلام
زنی به حضور امام صادق(ع) آمد و گفت:
 من زن بی همسر هستم.
 امام فرمود: منظورت چیست؟
 او گفت: ازدواج نمی کنم و از آن دوری می نمایم.
 امام فرمود: چرا؟
 او عرض کرد:
با این کار می خواهم به مقام عالی معنوی برسم.
 امام صادق(ع) فرمود:
از این عقیده دست بردار،
هرگز ترک ازدواج موجب وصول به مقامات عالی معنوی نیست،
 اگر انسان با ترک ازدواج به چنین مقامی می رسید،
 حضرت فاطمه(س) سزاوارتر از تو بود که ترک ازدواج کند،
 چرا که هیچ کس در وصول به کمالات معنوی،
 از فاطمه(س) پیشی نگرفته است.


(برگرفته از نرم افزار حایت در هدایت به نقل از کتاب داستان دوستان تألیف اشتهاردی)
۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۹ بهمن ۹۳ ، ۲۲:۰۲
محمد یونسی

         

زنی به حضور پیامبر(ص) آمد و گفت:

مرا به ازدواج کسی درآور.

پیامبر(ص) به حاضران فرمود:

چه کسی حاضر است با این زن ازدواج کند؟

مردی برخاست و گفت:

من حاضرم.

پیامبر(ص) به او فرمود:

چه مقدار مهریّه می دهی؟

او گفت: چیزی ندارم.

پیامبر(ص) فرمود: آیا چیزی از قرآن را می دانی؟

او گفت: آری.

پیامبر(ص) فرمود:

«این زن را به ازدواج تو درآوردم،

در برابر آنچه که قرآن می دانی،که به او بیاموزی

و همین مهریّه او باشد.»    

(برگرفته از نرم افزار هدایت در حکایت) 

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۸ بهمن ۹۳ ، ۰۹:۲۲
محمد یونسی


در عصر خلافت متوکل ،

زنی ظاهر شد و به هر جا می رفت می گفت :

من زینب دختر فاطمه (س) هستم و با این نام ،

از مردم پول می گرفت .

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۶ بهمن ۹۳ ، ۲۱:۰۷
محمد یونسی

صفوان گوید:
 امام صادق(علیه السلام) فرمود:
 دو نفر مرد، همراه یک زن و یک نوزاد نزاعی داشتند،
 بحضور امام حسین (علیه السلام) آمدند.


 مرد اول گفت : زن مال من است (در نتیجه بچه نیز مال من است).


مرد دوم گفت : این فرزند مال من است .


 امام حسین (علیه السلام) به مرد اول فرمود: بنشین ، او نشست .
 آنگاه امام رو به زن کرد و فرمود:
 راست بگو قبل از آنکه پرده ها بالا رود.


زن گفت :

۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۶ بهمن ۹۳ ، ۱۹:۴۷
محمد یونسی