چرا مناجات خودت را ترک کردى؟؟
چهارشنبه, ۱۵ بهمن ۱۳۹۳، ۰۳:۱۱ ب.ظ
مردى عابد همیشه با خدا راز و نیاز مى کرد
و فریاد اللّه اللّه داشت.
روزى شیطان بر او ظاهر شد
و وى را وسوسه کرد و به او گفت:
اى مرد این همه که تو گفتى اللّه اللّه،
آخر یک مرتبه شد که لبیک بشنوى؟
اگر در خانه هر کس رفته بودى و این اندازه ناله کرده بودى لااقل یک مرتبه جوابت را داده بود.
این مرد دید ظاهرا حرفى است منطقى.
از این رو در او مؤثر افتاد و از آن به بعد دهانش بسته شد
و دیگر اللّه اللّه نگفت.
در عالم رویا هاتفى به او گفت:
چرا مناجات خودت را ترک کردى؟
پاسخ داد:
من مى بینم این همه مناجات که مى کنم و این همه درد و سوزى که دارم یک مرتبه نشد در جواب من لبیک گفته شود.
هاتف گفت:
ولى من از طرف خدا مأمورم که جواب تو را بدهم
و آن اینکه همان درد و سوز عشق و شوقى که ما در دل تو قرار دادیم این خودش لبیک ماست
و عشق و ترس تو نشانه لطف ماست و هر یارب گفتن تو یک لبیک به همراه دارد.
میعاد نور ؛ ص102 به نقل از: مثنوى معنوى، دفتر سوم، ص 13