امام علی (ع) به مردى که در حضور او استغفر الله گفته بود،
فرمود:
مادرت در عزایت بگرید،
آیا مى دانى استغفار چیست
استغفار درجه بلند مرتبگان است
و آن را شش شرط است ،
امام علی (ع) به مردى که در حضور او استغفر الله گفته بود،
فرمود:
مادرت در عزایت بگرید،
آیا مى دانى استغفار چیست
استغفار درجه بلند مرتبگان است
و آن را شش شرط است ،
امام علی (ع):
بدانید که یکى از بلاها تهیدستى است
و بدتر از تهیدستى بیمارى تن است
و بدتر از بیمارى تن بیمارى دل است .
بدانید که از نعمتهاست گشایش در مال
و برتر از گشایش در مال تندرستى است
و برتر از تندرستى پرهیزگارى است .
نهج البلاغه حکمت 381
ترجمه عبدالحمید آیتی
امام علی(ع):
سخن در بند توست ،
تا آن را بر زبان نیاورده اى ،
چون بر زبانش آورى تو به بند او درآمده اى .
پس ، همچنانکه ،
زر و سیمت را حفظ مى کنى ،
زبانت را هم حفظ کن ،
زیرا چه بسا یک کلمه که نعمتى را سلب کند و محنتى را فراخواند.
حکمت 373
ترجمه عبدالحمید آیتی
امام علی(ع):
اى مردم ، از خداى بترسید.
هیچکس به عبث آفریده نشده تا سرگرم لهو و بازیچه گردد و او را به خود وانگذاشته اند تا به کارهاى لغو و بیهوده پردازد.
مباد که دنیا در نظرش به گونه اى آراسته آید که آن را جانشین آخرت ، که زشتش انگاشته ، قرار دهد.
آن فریب خورده اى که در دنیا به بالاترین پیروزى رسیده ، هرگز به پایه کسى که از آخرت اندک سهمى یافته ، نرسد.
حکمت 362
ترجمه عبدالحمید آیتی
بر مردم روزگارى بیاید که از قرآن
جز نشانى و از اسلام
جز نامى نماند.
در آن روزگار،
مسجدهایشان از حیث بنا آباد است
و از جهت رستگارى ویران .
ساکنان و آباد کنندگانش ،
از بدترین مردم روى زمین خواهند بود.
فتنه ها از آنجا بیرون آید
و خطاکاریها در پناه آنها ماءوا گیرد.
هر که خواهد از آن فتنه ها کنارى گیرد،
بگیرندش و به میان فتنه اش افکنند.
و هر که خود را واپس دارد
به سوى فتنه هایش رانند.
خداى
تعالى فرماید
سوگند به خودم که بر ایشان فتنه اى برگمارم ،
آنسان ، که
مردم بردبار را در آن حیران گذارم
و خداوند چنین خواهد کرد.
از خداوند مى خواهیم که از لغزش و غفلت ما درگذرد.
حکمت شماره : 361 نهج البلاغه
ترجمه عبدالحمید آیتی
یادمان باشد ما چند صباحی بیش در این دیار فانی نخواهیم بود!
آنچه می ماند روسفیدی است
برای صاحبان عقل و عمل صالح است.
و روسیاهی برای تمامی کسانیکه،
مهار نفس را بدست شیطان و شیطان صفتان داده اند
و بی باکانه به هر عمل شنیعی دست می زنند!
یادمان باشد که اگر امت بدی شویم
و بی حرمتی های خود را به اوج خود برسانیم،
گرداننده امور به راحتی ما را هلاک نموده و بهتر از ما را به عرصه وجود می آورد.
علامت های کامل شدن عقل
1) مردم از شر او در امان،و به خیر او امیدوار باشند
2) زیادی مالش را در راه خدا خرج می کند
3) از حرف زدن زیادی خود داری می کند
4) از مال دنیا قناعت نماید
5) تمام عمر خود از تحصیل علم سیر نشود
6) با رضای خدا رفتار کردن محبوبتر باشد نزد او از رفتار کردن با رضای مردم
7) احسان و خوبی مردم را نسبت به خودش زیادتر می داند و احسان و خوبی خود را
به مردم کمتر حساب می کند
8) همه مردم را در نظرش بهتر از خود می داند
خواص و شرایط روحی و جسمی
از گفتار ائمه معصومین(ع)
بر گرفته از کتاب گنجهای معنوی « رضا جاهد »
1) قرآن خواندن از رو
2) کندر خوردن
3) خوردن به
4) پوشیدن کفش زرد
5) سرمه کشیدن
6) خضاب نمودن با حنا
7) تراشیدن موی سر از بیخ
8) مسواک نمودن
9) پیاز خوردن
10 ) شستن دست بعد از طعام
11 ) مرزه با نمک خوردن
12 ) سیاه دانه با گردن خوردن
13 )گوشت خوردن
14 )نظر کردن به گیاهان سبز و سبزه
15 )نظر کردن در آب روان و دریا
16 )نظر کردن در صورت زیبا
17 )نماز شب خواندن
18 )گرفتن ناخنها در روز پنج شنبه
منبع:کتاب خواص و شرایط روحی و جسمی
از گفتار ائمه معصومین(ع)
در جریان جنگ صفین یک روز عمروعاص خود به میدان آمد
و مبارز طلبید که ناگهان على (ع ) جلو او در آمد.
آندم که متوجه شد على (ع ) حریف او شده است
در فکر حیله اى افتاد که خود را از ضربت او رهایى دهد.
على (ع ) با نیزه اى که در دست داشت به او حمله کرد
و او را از اسب بیانداخت .
عمروعاص به پشت افتاد
و براى اینکه خود را از دست حضرت على نجات دهد
عمدا پاى خود را بالا برد
و پیراهنش روى شکمش افتاد و عورتش نمایان گردید.
على (ع ) در دم صورت را برگرداند،
و گفت لعنت خدا بر تو باد...
برو که تو آزاد کرده عورت خویشى .
نام کتاب : گفتنیهاى تاریخ مؤ لف : على سپهرى اردکان
در سال 1208 لطفعلی خان زند شهر کرمان را تصرف نمود.
این خبر چون به گوش آقا محمد خان قاجار رسید
کرمان را به محاصره درآورد.
لطفعلی خان مدت چهار ماه شهر را حفظ کرد
اما بر اثر خیانت دوستانش دروازه هاى شهر به روى آقا محمد خان باز شد
در کتاب « عدّة الداعی» روایت شده است:
خداوند به حضرت « سلیمان(ع)» سلطنت بر انسان و جنّ را داده بود، و جنّیان برای او فرشی از ابریشم بافته بودند که
دو فرسخ در در دو فرسخ بود
و در اطراف منبر سلیمان (ع) ششصد هزار کرسی زده بودند
و بر آن ها پیغمبران و علما می نشستند
و پشتِ آن ها آدمیان و پشت سر ایشان جنّیان قرار می گرفتند
و مرغان با پرهای خود بر سر آنها سایه می انداختند.
باد صبا آن بساط را برمی داشت
و راه یک ماهه را در یک روز طیّ می کرد.
خداوند باد را مأمور کرده بود که هر صدائی را به گوش او برساند، روزی باد،
در راستای اعزام چند دانشمند به فیلادلفیا در آمریکا، من هم رفتم.
با دانشمندی ایرانیالاصل در آنجا برخورد کردم که در دوازده مجمع جهانی عضو بود.
به من گفت:
هر روز لعنت میفرستم به کسی که مرا به آمریکا فرستاد.
پرسیدم: چرا؟
گفت:
مثلاً، نیمهشب دیدم چراغ اطاق دخترم روشن است.
رفتم،
ببینم آیا مشکلی دارد.
دیدم لندهوری در آنجا هست.
دخترم مرا به فحش گرفت که
چرا بیاجازه به داخل اطاق آمدی.
به نقل از نرم افزار هدایت در حکایت
شعله کشیدن آتش از قبر!!!
آیه الله مصلحی
از پدرشان آیه الله العظمی حاج شیخ محمد علی اراکی
نقل کردند که ایشان می فرمودند:
در جوانی من به قبرستان رفتم
و با چشم خود دیدم که از قبری آتش شعله می کشید.
به نقل از نرم افزار هدایت در حکایت
مقاله حاضر از ۳ بخش تشکیل شده که
بخش اول به مفهوم صبر پرداخته،
در بخش دوم به بررسی مفهوم صبر
از دیدگاه قرآن و روایات پرداخته
و در بخش سوم مصادیقی از صبر در کربلا ذکر شده است.