بصیرت

مسیری که می خواهد سبب افزایش معرفت گردد.

اللّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَعَلى آبائِهِ في هذِهِ السّاعَةِ وَفي كُلِّ ساعَةٍ وَلِيّاً وَحافِظاً وَقائِدا ‏وَناصِراً وَدَليلاً وَعَيْناً حَتّى تُسْكِنَهُ أَرْضَك َطَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فيها طَويلاً

بصیرت

مسیری که می خواهد سبب افزایش معرفت گردد.

حدیث موضوعی
بصیرت
این وبلاگ جهت معرفت افزایی بهتر و مفیدتر توسط طلبه ای کوچک راه اندازی شده است.
این وبلاگ منتظر نظرات راهگشای همه صاحبان فکر و اندیشه خواهد بود و آنها را در مسیر معرفت افزایی به کار خواهد زد.





Powered by WebGozar

آیه قرآن مهدویت امام زمان (عج)
کد لحظه شمار غیبت امام زمان برای وبلاگهای مهدویت
حدیث موضوعی
آخرین نظرات
  • ۲۴ تیر ۰۰، ۱۱:۱۵ - آلپ صنعت
    عالی
دانشنامه عاشورا
نویسندگان
وصیت شهدا
پیوندها
طبقه بندی موضوعی

۱۲۱ مطلب با موضوع «اعتقادات :: اصول :: نبوت» ثبت شده است

امربه معروف

مردی خدمت رسول خدا(صلّی الله علیه و آله) آمد

و از این که همسایه اش او را آزار می رساند،

زبان به گلایه گشود.

رسول خدا(ص) که کانون علم و بردباری بود،

او را به صبر دعوت کرد.
مرد آرام شد و رفت.
چند روز بعد برگشت و از آزار و اذیّت همسایه زبان به شکایت باز کرد.
 مجدداً رسول خدا(صلّی الله علیه و آله) او را به شکیبایی فرا خواند.

دوباره پس از چند روز، آن مرد بازگشت

و از همسایه اش شکوه نمود.
 این بار پیامبر(صلّی الله علیه و آله) به او فرمود:

اسباب خود را جمع کن و داخل کوچه قرار بده.
مردم که از کوچه عبور می کنند،

از تو علّت این اقدام را سؤال می کنند

و تو نیز علّت این کار خود را به  آن ها بگو 

( آزار و اذیّت همسایه) مرد همین ابتکار را به کار برد.
رهگذران بودند و سؤال و جواب این مرد

و بالاخره مراتب به گوش همسایه ی مردم آزار رسید

و آبروی خود را در خطر از دست رفتن دید.
خدمت همسایه رسید

و با الحاح و التماس از او خواست اسباب خود را به منزل ببرد

و بیش از این به مردم چیزی نگوید

و قول داد که من بعد همسایه ی خود را آزار نرساند.
 مرد که مقصود را حاصل دید،

اسباب خود را به منزل برگرداند

و از آن پس همسایه اش او را آزار نرساند.

 
ماخذ:

مجله ی دیدار، شماره 43، چهارم دی 1382      صفحه: 18

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۳ ارديبهشت ۹۴ ، ۱۹:۲۵
محمد یونسی
حجاب

آورده اند که نابینایی مادرزاد بود

در زمان حضرت رسول صلی الله علیه و آله و سلم ،

نام وی عبدالله ام مکتوم .

روزی به در خانه رسول صلی الله علیه و آله و سلم آمد و آواز داد.

رسول صلی الله علیه و آله و سلم گفت : در، آی .

فاطمه علیها السلام برخاست و در خانه شد تا وی برون رفت .

پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم بر سبیل امتحان گفت :

ای فاطمه ! وی ترا نمی دید.

گفت : ای ! پدر بزرگوار!

اگر وی مرا نمی دید، من وی را می دیدم .

چنانکه حق تعالی مردان را نهی کرده است

در نامحرم نگاه کردن و گفته است :

قل للمؤمنین یغضوا من ابصارهم ؛

زنان را نیز نهی کرده است و گفته که :

قل للمؤمنات یغضضن من ابصارهن .

پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود:

حمد خدای را که مردان و زنان ما را جمله عالم و دانا گردانیده است.

داستان عارفان/کاظم مقدم

به نقل از پایگاه اندیشه قم

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۲ ارديبهشت ۹۴ ، ۱۹:۳۶
محمد یونسی
آیه الکرسی

ابوبکر بن نوح می گوید:

پدرم نقل کرد:
دوستی در نهروان داشتم که یک روز برایم تعریف کرد که

من عادت داشتم هر شب آیه الکرسی را می خواندم

و بر در دکان و مغازه ام می دمیدم

و با خیال راحت به منزلم می رفتم .

یک شب یادم رفت آیه الکرسی را به مغازه بخوانم ، و به خانه رفتم .

وقت خواب یادم آمد،

از همان جا خواندم و به طرف مغازه ام دمیدم .

فردا صبح که به مغازه آمدم و در باز کردم ،

دیدم دزدی در مغازه آمده و هر چه در آنجا بوده جمع کرده ،

بعد متوجّه مردی شدم که در آنجا نشسته .

گفتم :

تو که هستی و در اینجا چه کار داری ؟

گفت :

داد نزن من چیزی از تو نبرده ام ،

نگاه کن تمام متاع تو موجود است ،

من اینها را بستم و همینکه خواستم

بردارم وببرم در مغازه را پیدا نمی کردم ،

تا اثاثها را زمین می گذاشتم در را نشان می کردم

باز تا می خواستم ببرم دیوار می شد.

خلاصه شب را تا صبح به این بلا بسر بردم

تا اینکه تو در را باز کردی ،

حالا اگر می توانی مرا عفو کن ،

زیرا من توبه کردم و چیزی هم از تو نبرده ام .

من هم دست از او برداشتم و خدا را شکر کردم .

داستانهایی از اذکار و ختوم و ادعیه مجرب/علی میر خلف زاده

به نقل از پایگاه اندیشه قم

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۲ ارديبهشت ۹۴ ، ۱۹:۲۶
محمد یونسی
مادر
روزی حضرت موسی (علی نبیّنا و آله و علیه السلام)

در ضمن مناجات به خداوند عرضه داشت:

«می خواهم همنشینم را در بهشت ببینم».

جبرئیل بر او نازل شد و گفت:

«ای موسی، قصابی که در فلان محل ساکن است،

 همنشین توست».


حضرت موسی نزد قصاب رفت و اعمال او را زیر نظر گرفت.

شب که شد قصاب جوان مقداری گوشت برداشت

 و به سوی منزل روان گردید.

موسی از پی او روان شد.

چون به در منزل رسیدند، موسی جلو رفت و پرسید:

 «ای جوان مهمان نمی‌خواهی؟»

گفت:
بفرمایید!

حضرت موسی (علیه السلام) وقتی به درون خانه رفت،

 دید جوان با آن گوشت تازه غذایی تهیه کرد،

 آن گاه زنبیلی را که به سقف آویخته بود،

پایین آورد و پیرزنی کهنسال را از درون آن بیرون آورد.

ابتدا او را شست و شو داد

 و آنگاه با دست خویش غذا را به او خورانید.

هنگامی که خواست زنبیل را به جای آن بیاویزد،

زبان پیرزن به کلماتی نامفهوم حرکت کرد

و هر دو خندیدند.

سپس جوان قصاب برای حضرت موسی (علیه السلام) غذا آورد

و با هم غذا را خوردند.

چون موسی از ماجرای جوان پرسید، پاسخ داد:

 «این پیرزن مادر من است.

 چون درآمدم بالا نیست و نمی توانم برای او کنیزی استخدام نمایم،

خدمتش را می نمایم».

 موسی پرسید:
 «آن کلماتی که مادرت بر زبان جاری کرد،و خندیدید چه بود؟»

 گفت :
«هرگاه او را شست و شو می دهم
و غذا به او می خورانم،
دعایم میکند و می گوید:

 "خدا تو را ببخشاید

و تو را در بهشت هم درجه و همنشین حضرت موسی گرداند!"


حضرت موسی (علیه السلام) فرمود:

ای جوان، من موسی هستم.

 اینک به تو بشارت می دهم که خداوند دعای مادرت را درباره تو

مستجاب گردانیده است.

 جبرئیل به من خبر داد که

تو در بهشت همنشین و هم درجه ی من خواهی بود.

[پند تاریخ، جلد1 ؛ صفحه 68 و یکصد موضوع 500داستان جلد 1 صفحه 138]
۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۹ فروردين ۹۴ ، ۱۸:۰۰
محمد یونسی

امام زمان
سوره ابراهیم، آیه 5


وَ لَقَدْ أَرْسلْنَا مُوسی بِئَایَتِنَا أَنْ أَخْرِجْ قَوْمَک

مِنَ الظلُمَتِ إِلی النُّورِ وَ ذَکرْهُم بِأَیَّامِ اللَّهِ

إِنَّ فی ذَلِک لاَیَت لِّکلِّ صبَّار شکُور(5)
ما موسی را با آیات خود فرستادیم

( و دستور دادیم ) قوم خود را از ظلمات به نور بیرون آر ،
و ایام الله را به آنها متذکر شو ،
در این ، نشانه هائی است برای هر صبر کننده شکرگزار


امام باقر علیه‏ السلام در حدیثی می فرماید:


 روزهای خداوند عزوجل سه روز است.


روزی که قائم بپا خیزد،


 و روز رجعت،


و روز قیامت


می‏ باشد.

معانی الاخبار، ص 365.
----------------------

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۲ فروردين ۹۴ ، ۱۸:۳۴
محمد یونسی

امام زمان

سوره عصر
وَ الْعَصرِ(1) إِنَّ الانسنَ لَفِی خُسر(2) إِلا الَّذِینَ ءَامَنُوا وَ عَمِلُوا الصلِحَتِ وَ تَوَاصوْا بِالْحَقِّ وَ تَوَاصوْا بِالصبرِ(3)
سوگند به عصر که انسانها همه در زیانند مگر کسانی که ایمان آورده و اعمال صالح انجام داده ‏اند و یکدیگر را به حق سفارش کرده و یکدیگر را به شکیبایی و استقامت توصیه نموده ‏اند.
مفضل بن عمر می گوید از امام صادق علیه‏ السلام پیرامون این سوره سوال کردم امام علیه‏السلام فرمود:
سوگند به عصر.

منظور از عصر. عصر ظهور و خروج قائم علیه‏ السلام است همانا انسان در زیانکاری و خسران است (یعنی دشمنان ما) در زیانند.
مگر آنانکه ایمان آوردند یعنی (آنانکه به آیات ما ایمان آوردند)
و کارهای نیک انجام دادند. یعنی (مواسات با براداران دینی)
و یکدیگر را به حق سفارش نمودند. یعنی (به امامت)
و یکدیگر را به صبر و پایداری سفارش نمودند. یعنی (در دوران فترت ؛ زمان غیبت که عقاید مردم سست می‏ شود)

کمال الدین و تمام النعمه. ، جلد 2، ص 656.
----------------------

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۰ فروردين ۹۴ ، ۱۷:۴۹
محمد یونسی

جمکران
تشرف حسن بن مثله جمکرانی
------------------------
شیخ بزرگوار،

حسن بن مثله جمکرانی (ره )، می گوید:

شب سه شنبه ، هفدهم ماه مبارک رمضان سال نود و سه ، در خانه ام خوابیده بودم .
ناگاه نیمه شب جـمعی به در منزل آمدند

و مرا از خواب بیدار کرده

و گفتند:

برخیز و دعوت امام مهدی صاحب الزمان (ع ) را اجابت کن که تو را خواسته اند.
برخاستم و آماده شدم و به آنها گفتم :

بگذارید پیراهنم را بپوشم .
صدایشان بلند شد:

هو ما کان قمیصک ،

یعنی این پیراهن مال تو نیست .
خـواستم شلوار را بپوشم .
صدایشان آمد که لیس ذلک منک فخذ سراویلک ، یعنی

این شلوار، شلوار تو نیست .
شلوار خودت را بپوش .


۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۰ فروردين ۹۴ ، ۱۶:۳۸
محمد یونسی

حجاب




از آن جایی که شیطان قسم خورده همه فرزندان آدم را گمراه نمایند
و هر گروهی را با نقشه ای از راه بیرون کند،

و تا کنون انجام داده و بعدا هم انجام خواهد داد؛
یکی از آنها که برای او خیلی هم آسان می باشد

طایفه زنان اند.
روزی آن ملعون پیش رسول اکرم صلی الله علیه و آله وسلم آمد،
حضرت از او چند چیز پرسید

و او هم همه را پاسخ داد.

یکی از آنها این بود:

رفیقان تو کیان اند؟
 
پاسخ داد:

دروغ گویان ، غمازان و زنان .
پرسید:
دام تو چیست ؟
گفت :

زنان .
به واسطه اینان؛

مردان را از راه مستقیم بیرون می برم ،
 
و خود ایشان را با مکر و حیله و دل سوزی به کارهای ناشایسته وادار می کنم

و به این وسیله ، جهنمی می نمایم .

فرمود:
 
چه تعداد از زنان از تو فرمان برداری می کنند

و تابع تو هستند؟


عرض ‍ کرد:

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۰ فروردين ۹۴ ، ۱۶:۱۹
محمد یونسی

زبان

حضرت لقمان که معاصر حضرت داود بود،

در ابتدای کارش بنده یکی از ممالیک بنی اسرائیل بود.

روزی مالکش آن جناب رابه ذبح گوسفندی امر فرمود

و گفت:

بهترین اعضایش را برایم بیاور.

لقمان گوسفندی کشت

و دل و زبانش را بنزد خواجه و مالک خود آورد.

پس ‍ از چند روز دیگر خواجه اش گفت:

گوسفندی ذبح کن و بدترین اجزایش را بیاور.
لقمان گوسفندی کشت

و باز زبان و دل آنرا برای خواجه آورد.

خواجه گفت:

به حسب ظاهر این دو نقیض یکدیگرند!!

لقمان فرمود:

اگر دل و زبان با یکدیگر موافقت کنند

بهترین اعضأ هستند،

اگر مخالفت کنند

بدترین اجزاست.

خواجه را این سخن پسندیده افتاد

و او را از بندگی آزاد کرد.

یکصد موضوع 500 داستان / سید علی اکبر صداقت

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۰ فروردين ۹۴ ، ۱۵:۳۷
محمد یونسی

  گل قرمز     
 
1. توحید:


« قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ »
 (اخلاص / 1)

بگو:خداوند، یکتا و یگانه است.

ـ « اللَّهُ لا إِلهَ إِلاَّ هُوَ »
(نساء / 87)

خداوند کسی است که هیچ معبودی جز او نیست.

ـ « وَ اعْبُدُوا اللَّهَ وَ لا تُشْرِکُوا بِهِ شَیْئاً »
(نساء / 36)

 وخدا را بپرستید، و چیزی را با او شریک مگردانید.

ـ « إِنَّ إِلهَکُمْ لَواحِدٌ »
 (صافات / 4)

 قطعا‏ٌ معبود شما یگانه است.


۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۸ فروردين ۹۴ ، ۲۲:۰۷
محمد یونسی

گل قرمز
1. نماز:


« وَ أَقِیمُوا الصَّلاهَ وَ آتُوا الزَّکاهَ وَ ارْکَعُوا مَعَ الرَّاکِعِینَ »

(بقره / 43)
و نماز را بپا دارید، و زکات را بپردازید، و همراه رکوع کنندگان رکوع کنید(و نماز را با جماعت بگذارید).
ـ « فَأَقِیمُوا الصَّلاهَ إِنَّ الصَّلاهَ کانَتْ عَلَی الْمُؤْمِنِینَ کِتاباً مَوْقُوتاً »

(نساء / 103)
پس نماز را (به طور معمول) انجام دهید، زیرا نماز، وظیفه ثابت و معینی برای مؤمنان است.
ـ « إِنَّ الصَّلاهَ تَنْهی عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْکَرِ »

(عنکبوت / 45)
 همانا ، نماز (انسان را) از زشتیها و گناه باز می‌دارد.



۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۸ فروردين ۹۴ ، ۲۱:۵۲
محمد یونسی

سبد گل
1. کدو:

« وَ أَنْبَتْنا عَلَیْهِ شَجَرَهً مِنْ یَقْطِینٍ »

(صافات / 146)
و بوته کدویی بر او رویاندیم .


2. سبزیجات:
 « فَادْعُ لَنا رَبَّکَ یُخْرِجْ لَنا مِمَّا تُنْبِتُ الْأَرْضُ مِنْ بَقْلِها »

(بقره / 61)
از خدای خود بخواه که از انچه زمین می‌رویاند از سبزیجات.


3. خیار:
« وَ قِثَّائِها »

(بقره / 61)
و خیار.


4. سیر:
« وَ فُومِها »

(بقره / 61)
و سیر.


5. عدس:
« وَ عَدَسِها »

(بقره / 61)
و عدس.


۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۸ فروردين ۹۴ ، ۲۱:۴۳
محمد یونسی

گل و پروانه
1. گاو:
« إِنَّ اللَّهَ یَأْمُرُکُمْ أَنْ تَذْبَحُوا بَقَرَهً »

(بقره / 67)
خداوند به شما دستور می‌دهد ماده گاوی را ذبح کنید.

2. شتر:
« هذِهِ ناقَهُ اللَّهِ لَکُمْ آیَهً »

(اعراف / 73)
 این شتر الهی برای شما معجزه‌ای است.

3. مار:
« فَأَلْقاها فَإِذا هِیَ حَیَّهٌ تَسْعی»

(طه / 20)
پس موسی آن(عصا)را افکند، که ناگهان ماری شد که به هر سو می‌شتافت.

4. اژدها:
« فَأَلْقی عَصاهُ فَإِذا هِیَ ثُعْبانٌ مُبِینٌ »

(اعراف / 107)
 (موسی) عصای خود را افکند، ناگهان اژدهایی آشکار شد.

5. ملخ:
« یَخْرُجُونَ مِنَ الْأَجْداثِ کَأَنَّهُمْ جَرادٌ مُنْتَشِرٌ»

(قمر / 7)
همچون ملخهای پراکنده از قبرها خارج می‌شوند.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۸ فروردين ۹۴ ، ۲۱:۳۴
محمد یونسی

گل و پروانه

1. آیه وحدت:
« وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِیعاً وَ لا تَفَرَّقُوا »

(ال عمران / 103)
و همگی به ریسمان خدا چنگ زنید، و پراکنده نشوید.

2. اطاعت از اولی‌الامر:
 « أَطِیعُوا اللَّهَ وَ أَطِیعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِی الْأَمْرِ مِنْکُمْ » (نساء59)
خدا را اطاعت کنید و پیامبر و اولیای امر خود را (نیز) اطاعت کنید.

3. آیه تطهیر:
 « إِنَّما یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً »

(احزاب / 33)
خداوند فقط می‌خواهد پلیدی و گناه را از شما اهل بیت دور کند و کاملا‎‎‏‎‎ٌ شما را پاک سازد.

4. حکومت مستضعفین:
« وَ نُرِیدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَی الَّذِینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الْأَرْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ أَئِمَّهً وَ نَجْعَلَهُمُ الْوارِثِینَ »

(قصص / 5)
ما می‌خواهیم بر مستضعفان زمین منت نهیم و آنان را پیشوایان و وارثان روی زمین قرار دهیم.

5. جاءالحق:
« وَ قُلْ جاءَ الْحَقُّ وَ زَهَقَ الْباطِلُ إِنَّ الْباطِلَ کانَ زَهُوقاً » (اسراء / 81)
و بگو:حق آمد، و باطل نابود شد، یقیناٌ باطل نابود شدنی است.

6. و ان یکاد:
« وَ إِنْ یَکادُ الَّذِینَ کَفَرُوا لَیُزْلِقُونَکَ بِأَبْصارِهِمْ لَمَّا سَمِعُوا الذِّکْرَ وَ یَقُولُونَ إِنَّهُ لََمجْنُونٌ »

(قلم / 51)
نزدیک است کافران هنگامی که آیات قران را می‌شنوند با چشم زخم خود تو را از بین ببرند، و می‌گویند او دیوانه است.

7. نفس مطمئنه:
« یا أَیَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّهُ ارْجِعِی إِلی رَبِّکِ راضِیَهً مَرْضِیَّهً فَادْخُلِی فِی عِبادِی وَ ادْخُلِی جَنَّتِی »

(فجر / 27تا30)
تو ای روح آرام یافته-به سوی پروردگار بازگرد در حالیکه هم تو از خوشنودی و هم او از تو خشنود است- پس در سلک بندگانم در‌آی-و در بهشتم وارد شو.

8. حساب در قیامت:
« فَمَنْ یَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّهٍ خَیْراً یَرَهُ وَ مَنْ یَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّهٍ شَرًّا یَرَهُ »

(زلزله / 7و8)
پس هر کس هموزن ذره‌ای کار خیر انجام دهد آن را می‌بیند و هر کس هموزن ذره‌ای کار بد کرده آن را می‌بیند.

9. آیه‌الکرسی :
در روایات آمده که آیه‌الکرسی عظیم‌ترین آیه در کتاب خداست.

مردی عرض کرد:


۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۸ فروردين ۹۴ ، ۲۱:۱۴
محمد یونسی