بصیرت

مسیری که می خواهد سبب افزایش معرفت گردد.

اللّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَعَلى آبائِهِ في هذِهِ السّاعَةِ وَفي كُلِّ ساعَةٍ وَلِيّاً وَحافِظاً وَقائِدا ‏وَناصِراً وَدَليلاً وَعَيْناً حَتّى تُسْكِنَهُ أَرْضَك َطَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فيها طَويلاً

بصیرت

مسیری که می خواهد سبب افزایش معرفت گردد.

حدیث موضوعی
بصیرت
این وبلاگ جهت معرفت افزایی بهتر و مفیدتر توسط طلبه ای کوچک راه اندازی شده است.
این وبلاگ منتظر نظرات راهگشای همه صاحبان فکر و اندیشه خواهد بود و آنها را در مسیر معرفت افزایی به کار خواهد زد.





Powered by WebGozar

آیه قرآن مهدویت امام زمان (عج)
کد لحظه شمار غیبت امام زمان برای وبلاگهای مهدویت
حدیث موضوعی
آخرین نظرات
  • ۲۴ تیر ۰۰، ۱۱:۱۵ - آلپ صنعت
    عالی
دانشنامه عاشورا
نویسندگان
وصیت شهدا
پیوندها
طبقه بندی موضوعی

۱۰۵ مطلب با موضوع «اعتقادات :: اصول :: نبوت :: حضرت محمد(ص)» ثبت شده است

صلوات
مردى به پیامبرصلى اللّه علیه و آله عرض کرد یا رسول اللّه !
مرا تعلیم ده !
حضرت فرمود:
برو و غضب نکن .
آن مرد گفت :
همین مرا بس است و به جانب قبیله خود رفت .
ناگهان در میان طایفه اش جنگى در گرفت
و مسلحانه در برابر یکدیگر صف کشیدند.
آن مرد هم که و ضعیت جنگى را مشاهده کرده مسلح شد
و در صف جنگاوران ایستاد.

آنگاه سخن پیامبر صلى اللّه علیه و آله را بیاد آورد که به او فرمود: غضب نکن .

اسلحه را کنار گذارد و به نزد مخالفین قوم خود رفت و گفت :
 اى مردم هر جراحت و قتل و زدن بى نشانه اى که در افراد شماست به عهده من باشد و خون بهاى آن را مى پردازم .
مخالفین که براى سخنان صلح طلبانه را از او شنیدند گفتند:
ما این جریمه را نمى خواهیم .

براى شما باشد زیرا ما از شما به این جریمه سزاوارتریم .
 آنگاه با یکدیگر صلح کردند
و با آن(کظم غیظ) کینه از میان رفت .


نام کتاب :قصه هاى تربیتى چهارده معصوم    مؤ لف :محمد رضا اکبرى
۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۹ اسفند ۹۳ ، ۱۸:۴۸
محمد یونسی
صلوات
وقتى پیامبر صلى اللّه علیه و آله تصمیم گرفت که
فاطمه علیها السلام را به عقد على علیه السلام در آورد
به او فرمود:
 اى على برخیز و زرهت را بفروش .

گوید:

من هم رفتم زره ام را فروختم و پول آن را دریافت کرده

و بر پیامبر صلى اللّه علیه و آله وارد شدم

و پول زره را به او دادم .

نه پیامبر صلى اللّه علیه و آله از مقدار آن سوال کرد

و نه من خبرى دادم.

آنگاه بلال را صدا کرد و مبلغى به او داد و فرمود:

برو براى فاطمه عطر خریدارى کن و مبلغى به ابوبکر داد

و گفت :

برو براى او لباس و اثاثیه منزل خریدارى نما

و عمار یاسر و برخى دیگر از اصحاب را به کمک او فرستاد.

آنها هم رفتند و اشیاء مورد نیاز را خریدارى کردند.

جمع آنچه براى جهیزیه زهرا علیها السلام خریدند عبارت بود از:
یک عدد پیراهن ،

یک رو بنده ،

یک حله سیاه خیبرى ،

یک تختخواب بافته شده از برگ و لیف خرما،

دو عدد تشک که

یکى از پشم گوسفند و دیگرى از لیف خرما پر شده بود،

چهار بالش ،

یک پرده پشمى ،

یک تخته حصیر،

یک دستاس ،

یک طشت مسى ،

مشکى از پوست ،

کاسه اى چوبى ،

یک آفتابه ،

دو کوزه سفالى ،

یک سفره چرمى ،

یک چادر بافت کوفه ،

یک مشک آب ،

مقدارى عطر.
اصحاب پس از خرید اشیاء مذکور آنها را به محضر رسول خدا صلى اللّه علیه و آله آوردند.

وقتى آنها را به او دادند حضرت آنها را زیر و رو کرد

و گفت :

خداوند مبارک گرداند.

نام کتاب :قصه هاى تربیتى چهارده معصوم    مؤ لف :محمد رضا اکبر

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۹ اسفند ۹۳ ، ۱۸:۱۹
محمد یونسی
صلوات

امیر المؤ منین علیه السلام مى فرماید:

روزى شخص نابینائى اجازه گرفت و به خانه فاطمه علیها السلام آمد و زهرا علیها السلام خود را از او پوشاند.

رسول خدا صلى اللّه علیه و آله به او فرمود:

چرا از این نابینا حجاب گرفتى در حالى که او تو را نمى بیند؟
فاطمه علیها السلام در جواب گفت :

اگر او مرا نمى بیند من که او را مى بینم

علاوه (بر این) او بوى نامحرم را که استشمام مى کند!
رسول خدا صلى اللّه علیه و آله فرمود:

شهادت مى دهم که تو پاره تن من هستى .

نام کتاب :قصه هاى تربیتى چهارده معصوم    مؤ لف :محمد رضا اکبرى

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۹ اسفند ۹۳ ، ۱۸:۱۲
محمد یونسی
صلوات
امیر المؤ منین علیه السلام مى فرماید:

من و عده اى از اصحاب نزد رسول خدا صلى اللّه علیه و آله بودیم ، آن حضرت فرمود:
 بهترین ویژگى زنان چیست ؟

هیچیک از ما نتوانستیم جواب دهیم

تا اینکه جلسه به پایان رسید و از یکدیگر جدا شویم .
من بسوى فاطمه علیها السلام رفتم

و از سوالى که پیامبر صلى اللّه علیه و آله از ما پرسیده بود

او را مطلع کردم و گفتم کسى از ما نتوانست به آن پاسخ دهد.
فاطمه علیها السلام فرمود:

ولى من جواب آن را مى دانم ،

بهترین ویژگى زنان این است که

به مردها نگاه نکنند

و مردها آنان را نبینند.
نزد رسول خدا صلى اللّه علیه و آله رفتم و عرض کردم :

اى رسول خدا!

شما سوال کردید چه چیزى براى زنان بهتر است .

بهترین صفت زنان این است که

به مردها نگاه نکنند و مردها آنها را نبینند.
پیامبر صلى اللّه علیه و آله فرمود:

تو وقتى نزد من بودى جواب آن را نمى دانستى

چه کسى جواب سوال را به تو آموخت ؟
عرض کردم:

فاطمه .
پیامبر صلى اللّه علیه و آله شگفت زده شد

و فرمود:

براستى که فاطمه پاره تن من است .
بنابر گفته فاطمه علیها السلام

زن باید پوشش کامل خود را مراعات کند

تا نامحرم او را نبینند و خود از نگاه به نامحرم بپرهیزد

تا عفت و سلامت او محفوظ بماند.

نام کتاب :قصه هاى تربیتى چهارده معصوم    مؤ لف :محمد رضا اکبرى

َ
۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۹ اسفند ۹۳ ، ۱۷:۵۷
محمد یونسی
صلوات
 مردى به همسرش گفت :
نزد فاطمه علیها السلام دختر رسول خدا صلى اللّه علیه و آله برو و درباره من از او سوال کن که آیا من شیعه شما هستم یا خیر؟

همسرش نزد فاطمه علیها السلام رفت و از او سوال کرد.
حضرت فرمود: به او بگو:
ان کنت تعمل بما امر ناک وتنتهى عما زجرناک عنه فانت من شیعتنا و الا فلا.
اگر به آنچه تو را امر کردیم عمل مى کنى

و از آنچه نهى کردیم پرهیز مى کنى

تو از شیعیان ما هستى و گرنه شیعه ما نیستى .
زوجه آن مرد گوید:

جواب فاطمه علیها السلام رابه شوهرم رساند.

او گفت :

و اى بر من چه کسى از گناهان و خطاها بدور است !

پس من در این صورت براى همیشه در جهنم هستم

زیرا هر کسى از شیعیان آنها نباشد همیشه درآتش جهنم است .
همسرش دوباره به خدمت فاطمه علیها السلام مى رسد

و سخن شوهرش را به آن حضرت مى رساند.
فاطمه علیها السلام مى فرماید:

به او بگو آنطور که گمان کردى نیست ،

شیعیان ما از بهترین افراد اهل بهشت هستند.
و هر کس ما را دوست بدارد

و دوستان ما را هم دوست بدارد

و دشمن دشمنان ما باشد

و با قلب و زبانش ایمان آورده است

اگر مخالفت با امر و نهى ما کند شیعه ما نیست

گرچه به بهشت مى رود

اما بعد از آنکه بوسیله بلاها و سختى ها از گناهانشان پاک شوند

یا با انواع سختى ها در عرصه هاى قیامت و یا ورود در طبقه بالاى جهنم که عذاب مى شوند پاک گردند

آنگاه بخاطر محبتى که به ما دارند

از جهنم نجاتشان مى دهیم و به نزد خود مى بریم . 

نام کتاب :قصه هاى تربیتى چهارده معصوم    مؤ لف :محمد رضا اکبرى

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۹ اسفند ۹۳ ، ۱۷:۴۴
محمد یونسی
صلوات
امام حسن علیه السلام گوید:

 یک شب جمعه مادرم را دیدم که در محراب عبادت ایستاد
و همواره نماز مى گذارد و در رکوع و سجود بود
 تا شب به صبح رسید
و شنیدم که براى زنان و مردان مومن با ذکر نام آنها دعا مى کند
و هر چه بیشتر براى آنها از خداوند در خواست مى کند
 اما براى خود دعا نمى کند.

عرض کردم :

مادر!

چرا براى خود دعا نمى کنى

همان گونه که براى دیگران دعا مى کنى ؟
فرمود:

فرزندم اول همسایه بعد اهل خانه .

نام کتاب :قصه هاى تربیتى چهارده معصوم    مؤ لف :محمد رضا اکبرى

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۹ اسفند ۹۳ ، ۱۷:۳۰
محمد یونسی

صلوات

از اهل مدینه ، پیامبر صلى اللّه علیه و آله و پنج نفر از اصحاب او را به غذائى که آماده کرده بودند دعوت نمودند.

حضرت دعوت آنها را پذیرفت اما وقتى به منزل میزبان مى رفتند در بین راه یک نفر دیگر که دعوت نشده بود به آنها گروید.

وقتى به منزل نزدیک شدند پیامبر صلى اللّه علیه و آله به او گفت : آنها تو را دعوت نکرده اند

همین جا بنشین تا من با آنها صحبت کنم

و همراهى تو را، با آنها در میان گذارم

و اجازه ورودت را بگیرم .

نام کتاب :قصه هاى تربیتى چهارده معصوم    مؤ لف :محمد رضا اکبرى

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۹ اسفند ۹۳ ، ۱۷:۲۱
محمد یونسی

صلوات2

چهل حدیث گهربار منتخب
1 قالَتْ فاطِمَةُ الزَّهْراء سلام اللّه علیها:
نَحْنُ وَسیلَتُهُ فى خَلْقِهِ، وَ نَحْنُ خاصَّتُهُ وَ مَحَلُّ قُدْسِهِ، وَ نَحْنُ حُجَّتُهُ فى غَیْبِهِ، وَ نَحْنُ وَرَثَةُ اءنْبیائِهِ.(62)
ترجمه :
فرمود:

ما اهل بیت پیامبر وسیله ارتباط خداوند با خلق او هستیم ،

ما برگزیدگان پاک و مقدّس پروردگار مى باشیم ،

ما حجّت و راهنما خواهیم بود؛

و ما وارثان پیامبران الهى هستیم .

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۱ اسفند ۹۳ ، ۱۶:۱۲
محمد یونسی

چهل حدیث منتخب

صلوات

1 قال رَسُولُ اللّهِ صَلَّى اللّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ:
لاتُضَیِّعُواصَلوتَکُمْ، فَإ نَّ مَنْ ضَیَّعَ صَلوتَهُ، حُشِرَ مَعَ قارُونَ وَ هامانَ، وَ کانَ حَقّاً عَلىِ اللّهِ اءنْ یُدْخِلَهُ النّارَمَعَ الْمُنافِقینَ.(78)
ترجمه :
فرمود:

نماز را سبک و ناچیز مشمارید،

هر کس نسبت به نمازش بى اعتنا باشد

و آنرا سبک و ضایع گرداند

همنشین قارون و هامان خواهد گشت

و حقّ خداوند است که

او را همراه منافقین در آتش داخل نماید.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۱ اسفند ۹۳ ، ۱۵:۵۷
محمد یونسی

مردى بر روى قبرى خیمه اى زد و نمى دانست در جائى که خیمه زده قبر است .

پس شروع به قرآن خواندن نمود

و سوره تبارک الّذى بیده الملک را شروع به تلاوت فرمود.
ناگهان صداى عجیبى شنید که ندا در داد

این سوره مُنجیه یعنى نجات دهنده است .

پس این جریان را به آقا رسول اکرم (ص) رساند.

حضرت فرمود:

در آنجائى که نشسته بودى قبر بود،

وقتى این سوره را خواندى چون روى قبر او بود او را از عذاب رهانیدند.
و این سوره نجات دهنده است از عذاب قبر،

یکى از چیزهائى که باعث نجات انسان است ،

قرآن خواندن بر سر قبر على الخصوص سوره تبارک الّذى بِیَدِه الملک

که میّت در حال عذاب را نجات مى دهد.

و این دعا هم از حضرت رسول (ص) وارد گردیده که

هر کس آن را بخواند حق تعالى عذاب قبر را از او بر مى دارد تا روزى که صور دمیده شود.
اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُکَ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَّمدٍ اَنْ لاتُعَذِّبَ هذَا اْلمَیِتَ

نام کتاب : زبده القصص
مؤ لف : على میرخلف زاده

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۳۰ بهمن ۹۳ ، ۱۹:۰۸
محمد یونسی
حدیث، امام علی، حدیث تصویری،  یاری باطل
امام علی(ع):

بر مردم روزگارى بیاید که از قرآن

جز نشانى و از اسلام

جز نامى نماند.

در آن روزگار،

مسجدهایشان از حیث بنا آباد است

و از جهت رستگارى ویران .

ساکنان و آباد کنندگانش ،

از بدترین مردم روى زمین خواهند بود.

فتنه ها از آنجا بیرون آید

و خطاکاریها در پناه آنها ماءوا گیرد.

هر که خواهد از آن فتنه ها کنارى گیرد،

بگیرندش و به میان فتنه اش افکنند.

و هر که خود را واپس دارد

به سوى فتنه هایش رانند.

خداى تعالى فرماید

سوگند به خودم که بر ایشان فتنه اى برگمارم ،

آنسان ، که مردم بردبار را در آن حیران گذارم

و خداوند چنین خواهد کرد.

از خداوند مى خواهیم که از لغزش و غفلت ما درگذرد.

حکمت شماره : 361 نهج البلاغه

ترجمه عبدالحمید آیتی

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۳۰ بهمن ۹۳ ، ۱۶:۱۹
محمد یونسی


فضیل عیاض در ابتدای جوانی

یکی از راهزنان و سارقان و غارتگران

و دزدان و بدکاران و هرزه‎گران

و عیاشان مشهور زمان خود بود

که هر کس اسم او را می‎شنید، لرزه به اندامش می‎افتاد

که در آن زمان حتّی سلطان و خلیفه‌ وقت

هارون الرشید هم از دست او ناراحت بود و ترس داشت.
روزی از روزها سوار بر اسب آمد کنار نهری ایستاد

تا اسبش آب بخورد که ناگهان چشمش

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۹ بهمن ۹۳ ، ۲۰:۱۵
محمد یونسی

حضرت آیت الله بهجت، ادام الله ظله العالی،

از یکی از دوستانشان نقل می فرمودند که

یکی از بزرگان به همراه مریدان و شاگردانش برای زیارت،

شب های جمعه از تهران به قم می آمد

و به جهت آشنایی و رفاقت به منزل ایشان وارد می شد.

او برای حضرت آیت الله بهجت نقل کرده بود که

شبی پس از نماز مغرب و عشا کسی در زد،

رفتم در را باز کردم و دیدم آن عالم بزرگ

با همراهانش پشت در هستند؛

او و همراهانش را به خانه دعوت کردم.

در آن زمان، امکان تهیّه ی غذا از بازار برای ما میسور نبود

و چون جریان را به همسرم گفتم،

او گفت من برای دو نفرمان غذا درست کرده ام

و اگر او به تنهایی آمده بود می شد آن غذا را سه نفری بخوریم؛

امّا غذایی که با آن بتوان بیست نفر را سیر کرد در خانه نداریم.

من گفتم:

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۹ بهمن ۹۳ ، ۱۹:۰۳
محمد یونسی

روزی پیامبر اکرم (ص) بسیار ناراحت بود

 بطوری که رنگ چهره اش تغییر کرده بود.
 در این وقت عربی آمد و خواست نزد حضرت رفته و مطلبی بگوید. اصحاب به او گفتند:
 امروز حضرت ناراحت است و صلاح نیست مزاحم او بشوی!
مرد عرب گفت:
به خدا قسم نزد او می روم و او را می خندانم
( و از ناراحتی بیرون می آورم).
 پس مرد عرب نزد حضرت رفت و گفت:
 ای رسول خدا ما شنیده ایم که دجال وقتی ظهور می کند
مقداری آبگوشت ( یا آش) برای مردم می آورد
 و مردم در حال قحطی هستند
 و عده ای از گرسنگی می میرند،
 آیا اگر من او را دیدم از آن غذا نخورم تا هلاک شوم
 یا اینکه از آن غذا بخورم و چون سیر شدم
به خدا ایمان بیاورم و از او بیزاری بجویم؟
حضرت بقدری خندید که دندانهایش پیدا شد،
 و فرمود: خدا تو و مؤمنین را از او بی نیاز می کند.

برگرفته از نرم افزار هدایت در حکایت به نقل از شنیدنی های تاریخ
۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۵ بهمن ۹۳ ، ۱۵:۲۸
محمد یونسی