بصیرت

مسیری که می خواهد سبب افزایش معرفت گردد.

اللّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَعَلى آبائِهِ في هذِهِ السّاعَةِ وَفي كُلِّ ساعَةٍ وَلِيّاً وَحافِظاً وَقائِدا ‏وَناصِراً وَدَليلاً وَعَيْناً حَتّى تُسْكِنَهُ أَرْضَك َطَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فيها طَويلاً

بصیرت

مسیری که می خواهد سبب افزایش معرفت گردد.

حدیث موضوعی
بصیرت
این وبلاگ جهت معرفت افزایی بهتر و مفیدتر توسط طلبه ای کوچک راه اندازی شده است.
این وبلاگ منتظر نظرات راهگشای همه صاحبان فکر و اندیشه خواهد بود و آنها را در مسیر معرفت افزایی به کار خواهد زد.





Powered by WebGozar

آیه قرآن مهدویت امام زمان (عج)
کد لحظه شمار غیبت امام زمان برای وبلاگهای مهدویت
حدیث موضوعی
آخرین نظرات
  • ۲۴ تیر ۰۰، ۱۱:۱۵ - آلپ صنعت
    عالی
دانشنامه عاشورا
نویسندگان
وصیت شهدا
پیوندها
طبقه بندی موضوعی

۴۴۷ مطلب توسط «محمد یونسی» ثبت شده است

پدر و مادر

شهید مطهرى مى ‏فرمود:

گهگاه که به اسرار وجود خود و کارهایم مى‏ اندیشم،

احساس مى ‏کنم

یکى از مسائلى که

باعث خیر و برکت در زندگى‏ ام شده

و همواره عنایت و لطف الهى را شامل حال من کرده است،

احترام و نیکى فراوانى بوده است که

به والدین خود کرده‏ ام

بویژه در دوران پیرى و هنگام بیمارى.

علاوه بر توجه معنوى و عاطفى

و با وجود فقر مالى و مشکلات مادى در زندگى ‏ام،

تا آنجا که توانایى ‏ام اجازه مى‏ داد

از نظر هزینه و مخارج زندگى

به آنان کمک و مساعدت کرده‏ ام.
منبع:
راه زندگى پیرامون برخى از مباحث اخلاقى

حجت الاسلام و المسلمین سید مهدى طباطبایى، ص: 222

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۳ ارديبهشت ۹۴ ، ۱۸:۵۶
محمد یونسی

مادر و پدر

وَ قَضى‏ رَبُّکَ أَلاَّ تَعْبُدُوا إِلاَّ إِیَّاهُ وَ بِالْوالِدَیْنِ إِحْساناً إِمَّا یَبْلُغَنَّ عِنْدَکَ الْکِبَرَ أَحَدُهُما أَوْ کِلاهُما فَلا تَقُلْ لَهُما أُفٍّ وَ لا تَنْهَرْهُما وَ قُلْ لَهُما قَوْلاً کَریماً  [اسراء آیه 23]

و پروردگارت فرمان داده:

جز او را نپرستید!

و به پدر و مادر نیکى کنید!

هر گاه یکى از آن دو، یا هر دوى آنها، نزد تو به سن پیرى رسند، کمترین اهانتى به آنها روا مدار! و بر آنها فریاد مزن!

و گفتار لطیف و سنجیده و بزرگوارانه به آنها بگو!

داستانک:

از امام باقر(علیه السلام) روایت است که

در بنی اسرائیل عابدی بود بنام جریح،

که در صومعه خویش به عبادت مشغول بود.

روزی مادرش در حالی که وی به نماز اشتغال داشت،

وی را بخواند، و او مادر را پاسخ نداد ـ

(در بعضی روایات آمده که اگر جریح فقیه می بود می دانست که قطع نماز نافله و پاسخ مادر از نماز افضل بود) ـ

مادر برگشت، و بار دوم آمد و او را صدا زد،

و باز پاسخ نداد، تا سه بار.

در این بار مادر وی را نفرین کرد

و گفت:

از خدای بنی اسرائیل می خواهم که تو را به خود واگذارد

و یاریت نکند.

روز بعد زن بدکاره ای به کنار صومعه او آمده

و فرزندی را که در رحم داشت در آنجا وضع حمل کرد،

و ادعا کرد که فرزند از آن جریح است.

در میان بنی اسرائیل شایع شد که

آن کس که مردمان را از زنا نهی می نمود

خود مرتکب زنا گشته است!

حاکم دستور داد وی را بدار کشند،

مادر بر سر و روی زنان،

به پای چوبه دار آمد.

جریح گفت ساکت باش که این نتیجه همان نفرین تو است.

مردمان چون شنیدند گفتند:

ما از کجا بدانیم که این تهمت و این نسبت دروغ است؟

جریج گفت:

کودک را حاضر کنید.

چون کودک بیاوردند،

از او پرسیدند: پدرت کیست؟

وی به زبان آمد و گفت:

فلان چوپان پدر من است،

و بدین گونه خداوند بر اثر توبه جریح وی را نجات داد،

و جریح سوگند یاد کرد که

از این پس از خدمت مادر جدا نگردد 

[بحار الأنوار ، ج‏71، ص: 75 ]

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۹ فروردين ۹۴ ، ۱۹:۱۵
محمد یونسی
مادر
روزی حضرت موسی (علی نبیّنا و آله و علیه السلام)

در ضمن مناجات به خداوند عرضه داشت:

«می خواهم همنشینم را در بهشت ببینم».

جبرئیل بر او نازل شد و گفت:

«ای موسی، قصابی که در فلان محل ساکن است،

 همنشین توست».


حضرت موسی نزد قصاب رفت و اعمال او را زیر نظر گرفت.

شب که شد قصاب جوان مقداری گوشت برداشت

 و به سوی منزل روان گردید.

موسی از پی او روان شد.

چون به در منزل رسیدند، موسی جلو رفت و پرسید:

 «ای جوان مهمان نمی‌خواهی؟»

گفت:
بفرمایید!

حضرت موسی (علیه السلام) وقتی به درون خانه رفت،

 دید جوان با آن گوشت تازه غذایی تهیه کرد،

 آن گاه زنبیلی را که به سقف آویخته بود،

پایین آورد و پیرزنی کهنسال را از درون آن بیرون آورد.

ابتدا او را شست و شو داد

 و آنگاه با دست خویش غذا را به او خورانید.

هنگامی که خواست زنبیل را به جای آن بیاویزد،

زبان پیرزن به کلماتی نامفهوم حرکت کرد

و هر دو خندیدند.

سپس جوان قصاب برای حضرت موسی (علیه السلام) غذا آورد

و با هم غذا را خوردند.

چون موسی از ماجرای جوان پرسید، پاسخ داد:

 «این پیرزن مادر من است.

 چون درآمدم بالا نیست و نمی توانم برای او کنیزی استخدام نمایم،

خدمتش را می نمایم».

 موسی پرسید:
 «آن کلماتی که مادرت بر زبان جاری کرد،و خندیدید چه بود؟»

 گفت :
«هرگاه او را شست و شو می دهم
و غذا به او می خورانم،
دعایم میکند و می گوید:

 "خدا تو را ببخشاید

و تو را در بهشت هم درجه و همنشین حضرت موسی گرداند!"


حضرت موسی (علیه السلام) فرمود:

ای جوان، من موسی هستم.

 اینک به تو بشارت می دهم که خداوند دعای مادرت را درباره تو

مستجاب گردانیده است.

 جبرئیل به من خبر داد که

تو در بهشت همنشین و هم درجه ی من خواهی بود.

[پند تاریخ، جلد1 ؛ صفحه 68 و یکصد موضوع 500داستان جلد 1 صفحه 138]
۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۹ فروردين ۹۴ ، ۱۸:۰۰
محمد یونسی
پای مفسری که قطع شد

احسان به والدین

در قرآن 4 بار ؛" و بالوالدین احسانا " آمده است  ؛

که در تمام این موارد قبلش بحث پرستیدن خدا مطرح شده است

... لا تَعْبُدُونَ إِلاَّ اللَّهَ وَ بِالْوالِدَیْنِ إِحْساناً ...

وَ اعْبُدُوا اللَّهَ وَ لا تُشْرِکُوا بِهِ شَیْئاً وَ بِالْوالِدَیْنِ إِحْساناً ...

... أَلاَّ تُشْرِکُوا بِهِ شَیْئاً وَ بِالْوالِدَیْنِ إِحْساناً ...

وَ قَضى‏ رَبُّکَ أَلاَّ تَعْبُدُوا إِلاَّ إِیَّاهُ وَ بِالْوالِدَیْنِ إِحْسانا ...

خدا نکند پدر و مادری ؛

فرزندشان را نفرین کنند و یا از او راضی نباشند.

داستانک:

 «زمخشری»،دانشمند بزرگ اهل سنت و صاحب تفسیر معروف «کشّاف»،

یک پای خود را در حادثه ای از دست داد.

او پس از ورود به بغداد و ملاقات با فقیه دامغانی ،

علت قطع شدن پایش را اینگونه شرح می دهد:

نفرین مادرم موجب پدید آمدن چنین گرفتاری است؛

زیرا من، در ایام کودکی،

گنجشکی را گرفتم و نخی به پایش بستم و پرهایش را کندم.

در این میان،

ناگهان پرنده از دستم فرار کرد

و در اثر این کار پای چپش  جدا شد.

مادرم وقتی از این ماجرا باخبر شد،

برآشفت و به من گفت:

خدا پای چپت را  قطع کند،

همچنان که پای چپ  این حیوان زبان بسته را جدا ساختی!

پس از مدتی از اسب افتادم و پای چپم شکست.

پزشکان چاره ای جز قطع پایم ندیدند .

و این در اثر نفرین مادر بود.

منبع :

کتاب عظمت یک نگاه صفحه 180 به نقل از کتاب مقام والدین در اسلام صفحه 125

http://www.manbarak.ir/

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۹ فروردين ۹۴ ، ۱۷:۳۹
محمد یونسی

حدیث دنیا
روزی مرحوم آیه اللّه

حاج شیخ جعفر کاشف الغطاء

مبلغی را بین فقراء در اصفهان تقسیم کرد.


پس از اتمام پول به نماز جماعت ایستاد.


 در بین دو نماز که مشغول خواندن تعقیبات بود سیّدی فقیر جلو آمد،

تا مقابل امام جماعت رسید
 گفت :

ای شیخ ! مال جدّم ،

خمس را بده !!

آقای کاشف الغطاء پاسخ داد:
 قدری دیر آمدی .

متاءسفانه چیزی باقی نمانده است .

سیّد با کمال جسارت و گستاخی

آب دهان به ریش شیخ انداخت .

شیخ هیچ گونه عکس العملی نشان نداد

بلکه به نمازگزاران اعلام نمود:

 هر کس ریش شیخ را دوست دارد

به سیّد کمک کند

و خودش پولی را جمع کرده و به او داد!

داستانهایی از علما/علیرضا حاتمی

به نقل از پایگاه اندیشه قم

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۲ فروردين ۹۴ ، ۱۹:۳۱
محمد یونسی

دنیا
حضرت آیه اللّه حاج میرزا جواد آقا تهرانی (رض)

با همه مهربان بود و خوش رفتار.
هیچ کس را نیازرد،

حتّی آزار موری را تاب نمی آورد.

این جریان که از خانواده ایشان نقل شده معروف است :

آخر شبی از مسافرت برمی گردند.

دیروقت است و موقع خواب و استراحت .

به ملاحظه اینکه خانواده ناراحت و بدخواب نشوند از کوبیدن در خودداری می کند.

پشت در تکیه می زند و منتظر می ماند.

پس از لحظاتی همسر ایشان که مشغول خواب و استراحت بوده اند در عالم رؤ یا می بینند که کسی به او می گوید:
برخیز!

برخیز و در منزل را بگشای !
همسر محترمه میرزا جواد آقا از خواب بلند می شود و در را باز می کند

و می بیند میرزا پشت در است .
سؤ ال می کند:
 آقا!

حال که از سفر آمده اید پس چرا در نزدید؟
 آقا می فرماید:
دیدم نیمه شب است و دیروقت ،

نخواستم اسباب زحمت شما را فراهم کنم !


هرگز از کسی به بدی یاد نکرد

و به احدی رخصت غیبت نمی داد.
اگر کسی به قصد غیبت لب می تکاند

می فرمود:
 یا باید در گوش خود پنبه ای بگذارم که اظهارات شما را نشنوم و یا از خدمتتان مرخص شوم !


دلا معاش چنان کن که گر بلغزد پای

***

فرشته ات به دو دست دعا نگهدارد

داستانهایی از علما/علیرضا حاتمی

به نقل از پایگاه اندیشه قم


۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۲ فروردين ۹۴ ، ۱۹:۱۶
محمد یونسی

امام زمان
منظور از درست بودن عمل،


اثر بخش بودن عمل است


و مراد از اثر بخشى این است که انسان را به خداوند نزدیک کند،


زیرا هدف کلى دین و انسان در زندگى قرب به خداوند است.


 بنابراین هر عملى که بتواند انسان را به خداوند نزدیک کند،


 عملى است که به طور قطع مورد رضا و پذیرش خداوند واقع شده است.

معیار کلى این است که



۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۲ فروردين ۹۴ ، ۱۸:۵۸
محمد یونسی

امام زمان
سوره‏ بقره، آیه 155
وَ لَنَبْلُوَنَّکُم بِشیْء مِّنَ الخَْوْفِ وَ الْجُوع وَ نَقْص مِّنَ الأَمْوَلِ وَ الأَنفُسِ وَ الثَّمَرَتِ وَ بَشرِ الصبرِینَ(155)

و البته شما را به چیزی از ترس و گرسنگی و کمبودی

از اموال و جانها و ثمرات می‏  آزماییم

 و مژده ده صبر پیشگان را.


امام صادق علیه السلام فرمود:


به ناچار بیش از قیام قائم.


 سالی خواهد بود که

مردم در آن گرسنگی کشند


 و ترس شدیدی از جهت کشتار به آنان رسد.

و در اموال و جانها و میوه ‏ها کمبودی حاصل گردد.


و البته این مطلب در قرآن به روشنی آمده


و سپس همین آیه را تلاوت

فرمود.

کتاب الغیبة، ص 132.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۲ فروردين ۹۴ ، ۱۸:۴۸
محمد یونسی

امام زمان
سوره ابراهیم، آیه 5


وَ لَقَدْ أَرْسلْنَا مُوسی بِئَایَتِنَا أَنْ أَخْرِجْ قَوْمَک

مِنَ الظلُمَتِ إِلی النُّورِ وَ ذَکرْهُم بِأَیَّامِ اللَّهِ

إِنَّ فی ذَلِک لاَیَت لِّکلِّ صبَّار شکُور(5)
ما موسی را با آیات خود فرستادیم

( و دستور دادیم ) قوم خود را از ظلمات به نور بیرون آر ،
و ایام الله را به آنها متذکر شو ،
در این ، نشانه هائی است برای هر صبر کننده شکرگزار


امام باقر علیه‏ السلام در حدیثی می فرماید:


 روزهای خداوند عزوجل سه روز است.


روزی که قائم بپا خیزد،


 و روز رجعت،


و روز قیامت


می‏ باشد.

معانی الاخبار، ص 365.
----------------------

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۲ فروردين ۹۴ ، ۱۸:۳۴
محمد یونسی

امام زمان
المهدی منا اهل البیت…
1- مهدی از ما اهل بیت است.
مسند احمد، ج 1 ص 84 ، سنن ابن ماجه ، ج 2 ص 1367 ح 4085 ، مستدرک حاکم، ج 4 ، ص 557
----------------------
المهدى من ولد فاطمه
2- مهدی از فرزندان فاطمه است
سنن ابی داود ج 2 ، ص 310 ، ح 4284 ، سنن ابن ماجه ج 2 ص  1368،  ح 4086

----------------------
و من انکر القائم من ولدى، فقد انکرنى
3- هر که قائم از فرزندانم را انکار کند،

مرا انکار کرده است.
اکمال الدین ص 412، ح 8 ، بحار الانوار ج 51 ص 51، ص 73 ، ح 20

----------------------

فى القائم سنة من نوح و هو طول العمر

امام سجاد (علیه السلام) مى فرمایند:

4- در قائم سنتى از نوح است که

آن طولانى بودن عمر ایشان باشد.
  اکمال الدین، ص 322، ح 4؛  بحارالانوار ، ج 51، ص 217، ح 5
----------------------
انتظار الفرج من اعظم الفرج
5- انتظار فرج خود از بزرگترین گشایشهاست
اکمال الدین ص 320 ، ح2؛  بحار الانوار، ج 52، ص 122 ، ح 4.
----------------------

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۲ فروردين ۹۴ ، ۱۸:۱۹
محمد یونسی

امام زمان
إذا خرج ذاک التاسع من ولد أخى الحسین ابن سیدة الإماء

یطیل الله عمره فى غیبته ثم یظهره بقدرته فى صورة شاب ابن دون اربعین سنة

ذلک لیعلم أن الله على کل شىء قدیر
امام حسن مجتبى در ضمن یک حدیث طولانى مى فرماید:

 خداوند تبارک و تعالى،

 نهمین فرزند از فرزندان برادرم حسین فرزند فاطمه

(علیها السلام) را

 در دوران غیبتش عمر طولانى عنایت فرماید


 سپس به قدرت خویش به صورت جوانى کمتر از


چهل سال ظاهر مى شود


 و این براى آن است که مردم بدانند که خداوند بر

همه چیز قدرت دارد.


بحار الانوار ج 51 ص 132، ح 1؛ اکمال الدین ، ص315 و 316 ، ح 2 ؛
----------------------

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۲ فروردين ۹۴ ، ۱۸:۰۸
محمد یونسی
امام زمان
یا بنى إذا فقد الخامس من ولد السابع من الائمه فالله الله فى أدیانکم، فانه لابد لصاحب هذا الامر من غیبة یغیبها حتى یرجع عن هذاالامر من کان یقول به، یا بنى إنما هى محنة من الله امتحن بها خلقه...
فرزندم!
چون پنجمین امام از فرزندان هفتمین امام ناپدید شود،
 از خداى درباره دینتان بترسید،
زیرا که صاحب این امر را گریزى از غیبت نیست،
غیبتى که روى گردان شود از این آئین،
 بسیارى از کسانى که به آن معتقد باشند،

فرزندم!
 آن غیبت آزمونى الهى است که خداى، مردمان را به آن بیازماید.

غیبت طوسی ص 166؛ اعلام الورى ج 2 ، ص 239، کافی ، ج 1 ، ص 336
----------------------
۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۲ فروردين ۹۴ ، ۱۸:۰۲
محمد یونسی
امام زمان

----------------------
من سرّه أن یکون من أصحاب القائم، فلینتظر ولیعمل بالورع و محاسن الاخلاق و هو منتظر فان مات و قام القائم بعده، کان له من الاجر مثل اجر من أدرکه، فجدوا و انتظروا هنیئاً لکم ایتها العصابة المرحومة
هر که دوست دارد

از یاران قائم باشد

باید انتظار کشد

و از گناه پرهیز کند

و بر اخلاقى نیکو باشد در حالى که منتظر است.

پس اگر چنین کسى پیش از قیام قائم درگذرد،

او را پاداشى باشد مثل پاداش کسى که قائم را درک کرده باشد.

پس کوشش کنید و انتظار کشیده که گوارایتان باد اى گروه مورد رحمت.
غیبت نعمانی ، ص 200 ح 16 ؛ اثبات الهداة، ج 3 ص  536  ، ح 488 ؛ بحار الانوار ، ج 52، ص 140، ح 50
----------------------
لو أدرکته لخدمته أیام حیاتى
اگر مهدى (علیه السلام) را درک مى کردم،

تمامى روزهاى عمرم را به خدمت او مى پرداختم.
 عقد الدرر ص 212؛ بحار الانوار، ج 51 ،  ص 148، ح 22

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۲ فروردين ۹۴ ، ۱۷:۵۳
محمد یونسی
دعا

کم من حرى مومنة و کم من مؤمن متأسف حیران حزین عند فقدان الماء المعین

چه بسیار زنان و مردان مؤمنى که

به وقت فقدان ماء معین (مهدى (علیه السلام))

متأسف، تشنه و محزونند.
خرائج، ج 3 ، ص 1168، ح 65؛ بحار الانوار، ج 51 ، ص 152، ح
----------------------
فاذا خرج أشرقت الارض بنوره و وضع میزان العدل بین الناس فلا یظلم أحد أحدا
پس هنگامى که مهدى (علیه السلام) خروج کند

زمین به نور او روشن شود

و او ترازوى عدالت در میان مردم نهد

و کسى بر کسى دیگر ظلم نکند.
کشف الغمة، ج 3، ص 332؛  ینابیع المودة، ج 3 ص 387، ح 19
----------------------

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۲ فروردين ۹۴ ، ۱۷:۴۷
محمد یونسی