بصیرت

مسیری که می خواهد سبب افزایش معرفت گردد.

اللّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَعَلى آبائِهِ في هذِهِ السّاعَةِ وَفي كُلِّ ساعَةٍ وَلِيّاً وَحافِظاً وَقائِدا ‏وَناصِراً وَدَليلاً وَعَيْناً حَتّى تُسْكِنَهُ أَرْضَك َطَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فيها طَويلاً

بصیرت

مسیری که می خواهد سبب افزایش معرفت گردد.

حدیث موضوعی
بصیرت
این وبلاگ جهت معرفت افزایی بهتر و مفیدتر توسط طلبه ای کوچک راه اندازی شده است.
این وبلاگ منتظر نظرات راهگشای همه صاحبان فکر و اندیشه خواهد بود و آنها را در مسیر معرفت افزایی به کار خواهد زد.





Powered by WebGozar

آیه قرآن مهدویت امام زمان (عج)
کد لحظه شمار غیبت امام زمان برای وبلاگهای مهدویت
حدیث موضوعی
آخرین نظرات
  • ۲۴ تیر ۰۰، ۱۱:۱۵ - آلپ صنعت
    عالی
دانشنامه عاشورا
نویسندگان
وصیت شهدا
پیوندها
طبقه بندی موضوعی

                                                 

چهار نفر با هم به گفتگو نشسته بودند.

یکی از آنان گفت اگر امشب به شما گفته شود هر آرزویی داشته باشید برآورده خواهد شد،

شما چه آرزویی خواهید داشت؟

اولی گفت

آرزویم این است که به اندازه ستارگان آسمان، درهم و دینار داشته باشم.

دومی گفت

آرزو دارم حرمسرایی مانند حرمسرای هارون داشته باشم!

سومی گفت

آرزوی ناچیز من این است که حکومت پارس و روم، بدست من افتد.

چهارمی گفت

آرزو دارم هر سه شما یار عزیز به رحمت ایزدی بپیوندید

و من وارث مصیبت زده شما سه نفر باشم!

(برگرفته از نرم افزار هدایت در حکایت به نقل ازمجموعه ماهنامه پاسدار اسلام،سال12،ش134) 

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۲ بهمن ۹۳ ، ۰۶:۴۰
محمد یونسی

اشاعه ی فحشاءحضرت علی علیه السلام در بعضی اوقات از مصائب و گرفتاریهای آیندگان خبر می داد و راه درمان ابتلائات آنها را گوشزد می کرد.علی علیه السلام فرمود: زمانی بر مردم خواهد آمد که چند گناه بزرگ و عمل زشت در بین آنها پدید می آید.

1- کارهای زشت آشکار می گردد و معمولی می شود .

2- پرده های عفت و شرم پاره می گردد .

3- زنا کاری و تجاوزهای ناموسی علنی می شود .

4- مالهای یتیمان را حلال می شمارند و می خورند .

5- رباخواری شیوع پیدا می کند .

6- در کیل و وزنها ، کم و کاست می کنند .

7- شراب را به اسم نبیذ حلال شمرده و می خورند .

8- رشوه را به عنوان هدیه و شیرینی می گیرند .

9- به نام امانت داری خیانت می نمایند .

10-مردها خود را به شکل زنان و زنان خویش را به صورت مردها درمی آورند.

11- به احکام و دستورات نماز بی اعتنائی می کنند .

12- حج خانه خدا را برای غیر خدا (برای ریا و یا تجارت) بجا می آوردند .

سپس ادامه داد:

کیفراین زشتی ها این است که خداوند آنها را از فیوضات خود محروم می کند، تا جائی که ماه (شوال) برای آنها مخفی می شود به طوری که گاهی دو شبه دیده می شود

(که معلوم می شود روز عید فطر را به عنوان ماه رمضان روزه گرفته اند با اینکه روزه آن حرام بوده است)

و زمانی شب اول رمضان مخفی می شود، که دو روز آن را روزه نگرفته و به عنوان آخر ماه شعبان می خورند و روزعید فطر را به خیال آخر ماه رمضان روزه می گیرند .

در این وقت باید ترسید از اینکه خداوند به طور ناگهانی آنها را کیفر کند (مانند زلزله و طوفان و سیل ).

چرا که به دنبال آن کارها، بلاها مردم را فرا می گیرد، تا جائی که کسانی صبح سالم هستند ولی شب در دل خاک و قبر آرمیده اند و گاهی شب سالمند و بامدادان جزء مردگان هستند.

وقتی چنین روزگاری پیش آمد، لازم است انسان همیشه وصیت کرده باشد که مبادا بلائی بر او فرود آمده و بدون وصیت بمیرد و واجب است نماز را در اول وقت آن بخواند چون ممکن است تا آخر وقت زنده نباشد.

هر یک از شما آن زمان را درک کرد بدون وضو نخوابد و اگر برایش امکان دارد همیشه با وضو باشد چه ترس آن است که مرگ ناگهانی برسد،

لذا خوب است با وضو باشد که روح با طهارت خدا را ملاقات نماید. من شما را ترساندم اگر بترسید و آگاه نمودم،اگر آگاه گردید

و شما را پند دادم چنانچه پند گیرید

پس در پنهانی و آشکار، از خدا بترسید و نباید کسی از شما بمیرد، مگر اینکه مسلمان باشد،

زیرا هر کس به جزاسلام آئینی داشته باشد ازاو پذیرفته نیست و در آخرت زیان کاراست.

(برگرفته از نرم افزار هدایت در حکایت به نقل از بحار الانوار)

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۲ بهمن ۹۳ ، ۰۶:۳۱
محمد یونسی


تصویر حدیثی : بخل و بخشش

یحیى‏ بن زکریّا (ع)

ابلیس را به صورت اصلى وى دید

و به او گفت:

اى ابلیس به من خبر بده

محبوبترین و مبغوض‏ترین مردم در نظرت کیست؟ گفت:

محبوبترین مردم در نزد من

مؤمن بخیل است

و مبغوض‏ترین مردم در نزد من

فاسق بخشنده است.

یحیى از شیطان‏ پرسید چرا؟

گفت: براى این که بخل بخیل

براى من کافى است

ولى مى‏ ترسم که خدا به فاسق بخشنده

بر اثر بخشندگى‏ اش توجّه کند

و او را ببخشاید،

آنگاه روى برگرداند

در حالى که مى ‏گفت:

اگر تو یحیى نبودى به تو خبر نمى‏ دادم.

راه روشن    ج‏6  ص111 

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۹ بهمن ۹۳ ، ۲۲:۳۵
محمد یونسی


تصویر حدیثی : گشایش حساب

روایت شده که

ابلیس بر یحیى‏ (ع) ظاهر شد

یحیى‏ (ع) دید که همه نوع قفل به همراه دارد،

لذا به شیطان‏ گفت:

اى ابلیس این قفلها چیست؟

گفت:

اینها شهوتهاست که آدمى زاده را به آن گرفتار مى‏ کنم.

گفت: براى من هم قفلى هست؟

گفت: بسا باشد که از غذا سیر شوى

پس تو را نسبت به نماز و یاد خدا سنگین

(و بى میل) مى‏سازم.

یحیى‏ گفت:

آیا قفل دیگرى هم هست؟

شیطان‏ گفت نه.

یحیى گفت:

خدا را بر خود گواه مى‏ گیرم که

هرگز شکمم را پر از غذا نکنم.

ابلیس گفت:

من نیز خدا را شاهد مى‏ گیرم که هرگز مسلمانى را نصیحت نکنم.

(راه روشن، ج‏5، ص: 86)

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۹ بهمن ۹۳ ، ۲۲:۲۴
محمد یونسی

تصویر حدیثی : خوش‏خلقی
مردى به خدمت رسول خدا صلى الله علیه و آله آمد و گفت:
«همسرى دارم که چون به خانه درمى‏ آیم
به استقبالم مى‏ شتابد
و چون بیرون مى‏ آیم مرا بدرقه مى‏ کند
و چون مرا غصه دار مى‏ بیند مى‏ پرسد که چه غصه ‏اى دارى؟
 اگر به خاطر روزیت غصه مى‏ خورى
که دیگرى (خدا) آن را براى تو به عهده گرفته است
و اگر در ارتباط با امور آخرتت غصه مى‏ خورى
خداوند بر غصه ات بیفزاید
رسول خدا صلى الله علیه و آله فرمود:
خداوند کارگزارانى دارد
 و این از کارگزاران‏ خداست
و نیمى از اجر شهید از آن اوست.»


ترجمه جامع أحادیث الشیعة ؛ ج‏25 ص141
۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۹ بهمن ۹۳ ، ۲۲:۱۳
محمد یونسی

تصویر حدیثی : مقام حضرت فاطمه زهرا علیها السلام
زنی به حضور امام صادق(ع) آمد و گفت:
 من زن بی همسر هستم.
 امام فرمود: منظورت چیست؟
 او گفت: ازدواج نمی کنم و از آن دوری می نمایم.
 امام فرمود: چرا؟
 او عرض کرد:
با این کار می خواهم به مقام عالی معنوی برسم.
 امام صادق(ع) فرمود:
از این عقیده دست بردار،
هرگز ترک ازدواج موجب وصول به مقامات عالی معنوی نیست،
 اگر انسان با ترک ازدواج به چنین مقامی می رسید،
 حضرت فاطمه(س) سزاوارتر از تو بود که ترک ازدواج کند،
 چرا که هیچ کس در وصول به کمالات معنوی،
 از فاطمه(س) پیشی نگرفته است.


(برگرفته از نرم افزار حایت در هدایت به نقل از کتاب داستان دوستان تألیف اشتهاردی)
۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۹ بهمن ۹۳ ، ۲۲:۰۲
محمد یونسی
                            تصویر حدیثی : امروز و فردا

مردى خدمت حضرت رسول صلى اللَّه علیه و آله آمد

و عرض کرد یا رسول اللَّه

اگر جنازه حاضر باشد

و عالمى هم مجلس داشته باشد

کدام یک از آنها در نزد شما محبوب است

تا من آن را انجام دهم؟

رسول اکرم فرمود:

اگر کسى جنازه را حمل کند و دفن نماید

حضور در مجلس علم بهتر و أفضل است.

اگر در مجلس عالمى حضور پیدا کنى بهتر است از

اینکه هزارجنازه‏ را تشییع کنى

و هزار مریض را عیادت نمائى

و هزار شب را نماز بخوانى

و هزار روز را روزه بدارى

و هزار درهم را صدقه بدهى

و هزار حج مستحبى انجام دهى

و هزار بار مستحبى در راه خداوند جنگ کنى

و مال و جانت را فدا کنى

هیچ یک از این‏ها ثواب حضور در مجلس علم‏ را ندارد.

زیرا با علم و دانش مى‏ توان خدا را بدرستى عبادت کرد

و صفات کمال و جمال او را شناخت

و از او اطاعت نمود

بوسیله علم خیر دنیا و آخرت را بدست آورد

و از شرها و بدیها دورى کرد.

و اگر علم نباشد جهل انسان را به هر طرف مى‏ کشاند.

مشکاة الأنوار / ترجمه عطاردى ص126

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۹ بهمن ۹۳ ، ۲۱:۵۱
محمد یونسی

زاذان‏  گوید:
با قنبر به نزد على (ع) رفتیم.
قنبر گفت:
 یا امیر المؤمنین برخیز که براى شما گنجینه‏ اى نهفته‏ ام.
على (ع) گفت: چه گنجینه ‏اى؟
گفت: با من بیایید.
على (ع) برخاست و با او به خانه رفت.
 دو جوال پر از جامهاى زر و سیم بود.
 گفت:
یا امیر المؤمنین شما را عادت بر این است که هر چه هست به میان مردم تقسیم مى‏ کنید و من اینها را براى شما اندوخته‏ ام.
على (ع) گفت:
اگر آتشى فراوان به خانه من مى‏ افکندى خوشتر از این مى‏ داشتم.
پس شمشیر خود بر کشید و بر آن جوالها زد.
جامها به اطراف پراکنده شد در حالى که از هر یک نیمى یا ثلثى بریده شده بود.
 پس فرمان داد که آنها را تقسیم کنند
و تقسیم کردند
و على این شعر را خواندن گرفت:

هذا جناى و خیاره فیه‏ *** اذ کل جان یده الى فیه

اى سیم سپید،

دیگرى جز مرا بفریب و اى طلاى زرد دیگرى جز مرا بفریب.

الغارات / ترجمه آیتى  ص34

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۹ بهمن ۹۳ ، ۲۱:۰۸
محمد یونسی
yasgroup ir milade emam zaman 2 تصاویر متحرک ولادت امام زمان (عج) و نیمه شعبان   سری دوم
دعا همان عبادت و مغز آن است الدعاء مخ العباده و آثار آن نیز همان آثار عبادت است.

بعضى از این آثار عبارت است از:

1- دعا روح استکبار و تکبر را مى‏ میراند

2 - دعا استقلال نبخشیدن به اسباب عادى و التفات به مسبّب الاسباب است

3- دعا و اعتقاد به آن، انسان را براى وصول به نتیجه امیدوار مى ‏سازد

4- دعا، روح را تقویت و عزم را جزم مى ‏کند

5- دعا آرامش‏ بخش مى‏ باشد

6- در روایتى، دعا جزء قدر الهى و در سلسله اسباب وجودى تحقق یک چیز دانسته شده است از این رو چه بسا سرنوشت زندگى را رقم مى ‏زند.( (ر. ک: تفسیرالمیزان، ج 2، ص 41، آیه 186 بقره) ). این روایت نکته مهمى را به ما مى فهماند که دعا یک تلقین صرف نیست که با این تلقین، دعاکننده فقط نسبت به وصول نتیجه امیدوار شود، یا فقط یک آرامش توهّمى بگیرد بلکه تلقین واقعیتى است که مشکلات شدید را حل نموده و از اسباب عادى و طبیعى قوى‏تر عمل مى‏ کند.
 کسانى که خود این را تجربه کرده یا تجربه دیگران را دیده‏ اند، دعا را تلقین بى‏واقعیت نمى ‏بینند.
گرچه خاصیت آن تلقینى را هم که روان‏شناسان در بعضى از مشکلات روانى سفارش کرده ‏اند دارا مى ‏باشد..

7- دعا انسان را با زمزمه‏ هاى اهل دل، مأنوس مى‏ کند
و کم کم انسان را به سمت اهداف متعالى، سوق مى‏ دهد.

(برگرفته  از نرم افزار پرسمان3)
۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۸ بهمن ۹۳ ، ۱۹:۳۹
محمد یونسی

تصویر حدیثی : گلهای زندگی

در کتاب مناقب ابن شهرآشوب آمده است که:

«گفته شده عبدالرحمان سلمى به یکى از فرزندان امام حسین‏ علیه السلام سوره حمد را آموزش داد.

وقتى آن کودک سوره حمد را براى امام علیه السلام خواند،

وى به آموزگارش هزار دینار و هزار حلّه‏ بخشید

و دهانش را پر از درّ کرد

و وقتى در این باره به امام علیه السلام اعتراض شد،

فرمود:

«اینها کجا به پاى تعلیم وى می رسد!»

ترجمه جامع أحادیث الشیعة، ج‏22، ص: 527
۳ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۸ بهمن ۹۳ ، ۱۲:۰۰
محمد یونسی

تصویر حدیثی : دربانی دلروایت شده که پیامبر (ص)
در مورد مردی از انصار شهادت داد که وی اهل بهشت است
و چون از حال او جستجو کردند،
عمل فوق العاده ای از او ندیدند
جز این که هرگاه به رختخواب خود می رفت خدا را یاد می کرد
و برنمی خاست تا هنگام نماز صبح فرا می رسید
پس این مطلب به آن مرد گفته شد وی گفت:
 حقیقت همان است که شما دیدید
جز این که من در نفس خود
نسبت به هیچ یک از مسلمانان در چیزی که خدا به او داده
 کینه و حسدی نمی یابم.»

(برگرفته از نرم افزار هدایت در حکایت)

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۸ بهمن ۹۳ ، ۱۱:۳۱
محمد یونسی
تصویر حدیثی : قرائت قرآن

پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله فرمود:

هر کس سوره ‏ى توحید را یک مرتبه بخواند،

گویا یک سوم قرآن را خوانده است

و هر کس دو مرتبه بخواند،

گویا دو سوم قرآن

و هرکس سه مرتبه بخواند،

گویا تمام قرآن را قرائت کرده است؛

قال رسول اللّه:

«من قرأ قل هو اللّه أحد مرّة فکانّما قرأ ثلث القران و من قرأها مرّتین فکانّما قرأ ثلثى القران و من قرأها ثلاث مرآت فکأنّما قرأ القران کلّه».
« نور الثقلین/ ج 5/ ص 702 »

آنگاه در حدیث دیگرى،

پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله

محبت به على علیه السلام را

به سوره ‏ى توحید تشبیه کرد و فرمود:

اى على! مَثَل تو مانند سوره‏ ى توحید است،

هر کس تو را تنها در قلب دوست بدارد،

گویا یک سوم قرآن را قرائت کرده

و هر کس تو را به قلب دوست بدارد و از نظر زبانى کمک کند،

گویا دو سوم قرآن

و هرکس تو را به قلب دوست بدارد و از نظر زبان و دست کمک کند، گویا تمام قرآن را قرائت کرده است؛

قال رسول اللّه:
«یا على! مثلک مثل قل هو اللّه أحد، من أحبّک بقلبه فکأنّما قرأ ثلث القرآن و من أحبّک بقلبه و أعانک بلسانه فکأنّما قرأ ثلثى القرآن و من أحبّک بقلبه و أعانک بلسانه و نصرک بیده فکانما قرأ القرآن کلّه». 

« نور الثّقلین/ ج 5/ ص 701»

به نقل از کتاب هزار و یک نکته از قرآن کریم جلد(1)، ص: 193

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۸ بهمن ۹۳ ، ۱۰:۵۸
محمد یونسی
تصویر حدیثی : خوشخویی
شخصی به امام صادق علیه السّلام گفت:
آیا جایز است که انسان دوست خود را در آغوش گیرد و استقبال کند؟ حضرت فرمود:
 آری،
پیامبر خدا صلّی الله علیه و آله در روز فتح خیبر مطّلع شد که
 جعفر از حبشه بازگشته و به سوی مدینه می آید،
 پس فرمودند:
 به خدا نمی دانم کدام یک از این دو حادثه مرا بیشتر خوشحال کرد، فتح و پیروزی در جنگ و یا بازگشت جعفر!
 سپس در انتظار جعفر باقی ماند
و چون او آمد حضرت برخاست
و به استقبال او رفت و او را در آغوش گرفت
و بین دو چشمش را بوسید.    

(برگرفته از نرم افزار هدایت در حکایت) 

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۸ بهمن ۹۳ ، ۱۰:۴۹
محمد یونسی

 کشف الغمه از حضرت على بن ابى طالب علیه السّلام روایت می کند که فرمود:

من بحضور رسول خدا رفتم و فاطمه اطهر را خواستگارى‏ نمودم، یکى از کنیزانم بمن گفت:
آیا میدانى که فاطمه اطهر را از رسول اکرم خواستگارى نموده ‏اند؟ گفتم: نه،
گفت: آرى، او خواهان دارد،
 چه مانعى دارد که نزد پیغمبر خدا مشرف شوى
 تا زهراء را براى تو تزویج نماید؟
من گفتم: آخر من چیزى ندارم که ازدواج نمایم!؟
 گفت:
اگر تو نزد پیغمبر اکرم صلى اللَّه علیه‏ و آله مشرف شوى
حتما فاطمه‏ را بتو خواهد داد،
 وى همچنان مرا وادار می نمود
 تا اینکه بالاخره من بحضور حضرت رسول مشرف شدم،
 آن برگزیده خدا خیلى با عظمت و با ابهت بود،
 وقتى در حضور آن بزرگوار نشستم سکوت‏ اختیار نمودم.
 بخدا قسم که قدرت سخن گفتن نداشتم.

رسول اعظم صلى اللَّه علیه و آله و سلم بمن فرمود:
 براى چه نزد من آمدى،
آیا حاجتى دارى؟

من سکوت کردم، فرمود:
شاید براى خواستگارى فاطمه آمده باشى؟
 گفتم: آرى فرمود!
 آیا چیزى دارى که با او ازدواج نمائى؟
گفتم: نه بخدا قسم،
فرمود:

آن زره‏ اى که سلاح تو بود چه شد؟
گفتم: حاضر است، بحق آن خدائى که جان على در دست قدرت او می باشد آن زره قیمتش چهار صد درهم بود شکسته شده.

فرمود:
مانعى ندارد،
 من فاطمه را با همان زره براى تو تزویج می نمایم،
 آن را براى زهراء بفرست
و با وى ازدواج کن.


ترجمه جلد 43 بحار الأنوار / ترجمه نجفى ؛ ص138 
۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۸ بهمن ۹۳ ، ۰۹:۴۶
محمد یونسی