چهل حدیث گهربار از امام موسی کاظم(ع)
چهل حدیث منتخب گهربار
قالَ الا مام موسى بن جعفر الکاظم صلوات اللّه علیه :
1 وَجَدْتُ عِلْمَ النّاسِ فى اءرْبَعٍ: اءَوَّلُها اءنْ تَعْرِفَ رَبَّکَ، وَالثّانِیَةُ اءنْ تَعْرِفَ ما صَنَعَ بِکَ، وَالثّالِثَةُ اءنْ تَعْرِفَ ما اءرادَ مِنْکَ، وَالرّبِعَةُ اءنْ تَعْرِفَ ما یُخْرِجُکَ عَنْ دینِکَ.(62)
فرمود:
تمام علوم جامعه را در چهار مورد شناسائى کرده ام :
اوّلین آن ها این که
پروردگار و آفریدگار خود را بشناسى
و نسبت به او شناخت پیدا کنى .
دوّم ،
این که بفهمى که از براى وجود تو
و نیز براى بقاء حیات تو
چه کارها و تلاش هائى صورت گرفته است .
سوّم ،
بدانى که براى چه آفریده شده اى و منظور چه بوده است .
چهارم ،
معرفت پیدا کنى به آن چیزهائى که سبب مى شود
از دین و اعتقادات خود منحرف شوى
یعنى راه خوشبختى و بدبختى خود را بشناسى
و در جامعه چشم و گوش بسته حرکت نکنى -.
2 قالَ علیه السلام : رَحِمَ اللّهُ عَبْدا تَفَقَّهَ، عَرَفَ النّاسَ وَلایَعْرِفُونَهُ.(63)
فرمود:
خداوند متعال رحمت کند بنده اى را که در مسائل دینى و اجتماعى و سیاسى و... فقیه و عالم باشد و نسبت به مردم شناخت پیدا کند، گرچه مردم او را نشناسند و قدر و منزلت او را ندانند.
3 قالَ علیه السلام : ما قُسِّمَ بَیْنَ الْعِبادِ اءفْضَلُ مِنَ الْعَقْلِ، نَوْمُ الْعاقِلِ اءفْضَلُ مِنْ سَهَرِالْجاهِلِ.(64)
فرمود:
چیزى با فضیلت تر و بهتر از عقل ، بین بندگان توزیع نشده است ، تا جائى که خواب عاقل - هوشمند - افضل و بهتر از شب زنده دارى جاهل بى خرد است .
4 قالَ علیه السلام : إ نَّ اءهْلَ الاْ رْضِ مَرْحُومُونَ ما یَخافُونَ، وَ اءدُّوا الاْ مانَةَ، وَ عَمِلُوا بِالْحَقِّ.(65)
فرمود:
اهل زمین مورد رحمت - و برکت الهى - هستند، مادامى که خوف و ترس - از گناه و معصیت داشته باشند -، اداى امانت نمایند و حقّ را دریابند و مورد عمل قرار دهند.
5 قالَ علیه السلام : بِئْسَ الْعَبْدُ یَکُونُ ذاوَجْهَیْنِ وَ ذالِسانَیْنِ.(66)
فرمود:
بد شخصى است آن که داراى دو چهره و دو زبان مى باشد، - که در پیش رو چیزى گوید و پشت سر چیز دیگر -.
6 قالَ علیه السلام : اَلْمَغْبُونُ مَنْ غَبِنَ عُمْرَهُ ساعَةً.(67)
فرمود:
خسارت دیده و ورشکسته کسى است که عُمْر خود را هر چند به مقدار یک ساعت هم که باشد بیهوده تلف کرده باشد.
7 قال علیه السلام : مَنِ اسْتَشارَ لَمْ یَعْدِمْ عِنْدَ الصَّوابِ مادِحا، وَ عِنْدَالْخَطإ عاذِرا.(68)
فرمود
: کسى که در امور زندگى خود با اهل معرفت مشورت کند، چنانچه درست و صحیح عمل کرده باشد مورد تعریف و تمجید قرار مى گیرد و اگر خطا و اشتباه کند عذرش پذیرفته است .
8 قالَ علیه السلام : مَنْ لَمْ یَکُنْ لَهُ مِنْ نَفْسِهِ واعِظٌ تَمَکَّنَ مِنْهُ عَدُوُّهُ یعنی الشّیطان .(69)
فرمود:
هر کسى عقل و تدبیرش را مورد استفاده قرار ندهد، دشمنش - یعنى ؛ شیاطین إ نسى و جنّى و نیز هواهاى نفسانى - به راحتى او را مى فریبند و منحرف مى شود.
9 قالَ علیه السلام : لایَخْلُو الْمُؤْمِنُ مِنْ خَمْسَةٍ: سِواکٍ، وَمِشْطٍ، و سَجّادَةٍ، وَ سَبْحَةٍ فیها اءرْبَعٌ وَ ثَلاثُونَ حَبَّة ، وَ خاتَمُ عَقیقٍ.(70)
فرمود:
مؤمن همیشه همراه خود پنج چیز باید داشته باشد: مسواک ، شانه ، مهر و جانماز، تسبیح براى ذکر گفتن انگشتر عقیق به دست راست داشتن در حال نماز و دعا و...
10 قالَ علیه السلام : لاتَدْخُلُواالْحَمّامَ عَلَى الرّیقِ، وَلاتَدْخُلُوهُ حَتّى تُطْعِمُوا شَیْئا.(71)
فرمود:
بعد از صبحانه ، بدون فاصله حمّام نروید؛ همچنین سعى شود با معده خالى داخل حمام نروید، بلکه حتّى الامکان قبل از رفتن به حمّام قدرى غذا بخورید.
11 قالَ علیه السلام : اِیّاکَ وَالْمِزاحَ، فَاِنَّهُ یَذْهَبُ بِنُورِ ایمانِکَ، وَیَسْتَخِفُّ مُرُوَّتَکَ.(72)
فرمود: بر حذر باش از شوخى و مزاح بى جا چون که نور ایمان را از بین مى برد و جوانمردى و آبرو را سبک و بى اهمیّت مى گرداند.
12 قالَ علیه السلام : اللَّحْمُ یُنْبِتُ اللَّحْمَ، وَالسَّمَکُ یُذیبُ الْجَسَدَ.(73)
فرمود: خوردن گوشت ، موجب روئیدن گوشت در بدن و فربهى آن مى گردد؛ ولى خوردن ماهى ، گوشت بدن را آب و جسم را لاغر مى گرداند.
13 قالَ علیه السلام : مَنْ صَدَقَ لِسانُهُ زَکى عَمَلُهُ، وَ مَنْ حَسُنَتْ نیَّتُهُ زیدَ فى رِزْقِهِ، وَ مَنْ حَسُنَ بِرُّهُ بِإ خْوانِهِ وَ اءهْلِهِ مُدَّ فى عُمْرِهِ.(74)
فرمود: هر که زبانش صادق باشد اعمالش تزکیه است ، هر که فکر و نیّتش نیک باشد در روزیش توسعه خواهد بود، هر که به دوستان و آشنایانش نیکى و احسان کند، عمرش طولانى خواهد شد.
14 قالَ علیه السلام : اِذا ماتَ الْمُؤْمِنُ بَکَتْ عَلَیْهِ الْمَلائِکَةُ وَ بُقاعُ الاَْرضِ.(75)
فرمود: زمانى که - دانشمند - مؤمنى وفات یابد و بمیرد، ملائکه ها براى او گریه مى کنند.
15 قالَ علیه السلام : اءلْمُؤْمِنُ مِثْلُ کَفَّتَىِ الْمیزانِ کُلَّما زیدَ فى ایمانِهِ زیدَ فى بَلائِهِ.(76)
فرمود: مؤمن همانند دو کفّه ترازو است ، که هر چه ایمانش افزوده شود بلاها و آزمایشاتش بیشتر مى گردد.
16 قالَ علیه السلام : مَنْ اَرادَ اءنْ یَکُونَ اءقْوىَ النّاسِ فَلْیَتَوَکَّلْ علَى اللّهِ.(77)
فرمود: هرکس بخواهد (در هر جهتى ) قوى ترینِ مردم باشد باید توکّل در همه امور، بر خداوند سبحان نماید.
17 قالَ علیه السلام : اءداءُالاْ مانَةِ وَالصِّدقُ یَجْلِبانِ الرِّزْقَ، وَالْخِیانَةُ وَالْکِذْبُ یَجْلِبانِ الْفَقْرَ وَالنِّفاقَ.(78)
فرمود: امانت دارى و راست گوئى ، هر دو موجب توسعه روزى مى شوند؛ ولیکن خیانت در امانت و دروغ گوئى موجب فلاکت و بیچارگى و سبب تیرگى دل مى باشد.
18 قالَ علیه السلام : اءبْلِغْ خَیْرا وَ قُلْ خَیْرا وَلاتَکُنْ إ مَّعَة .(79)
فرمود: نسبت به هم نوع خود خیر و نیکى داشته باش ، و سخن خوب و مفید بگو، و خود را تابع بى تفاوت و بى مسئولیت قرار مده .
19 قالَ علیه السلام : تَفَقَّهُوا فى دینَاللّهِ، فَاِنَّ الْفِقْهَ مِفْتاحُ الْبَصیرَةِ، وَ تَمامُ الْعِبادَةِ، وَ السَّبَبُ اِلَى الْمَنازِلِ الرَفیعَةِ وَالرُّتَبِ الْجَلیلَةِ فِى الدّینِ وَالدّنیا.(80)
فرمود: مسائل و احکام اعتقادى و عملى دین را فرا گیرید، چون که شناخت احکام و معرفت نسبت به دستورات خداوند، کلید بینائى و بینش و اندیشه مى باشد و موجب تمامیّت کمال عبادات و اعمال مى گردد؛ و راه به سوى مقامات و منازل بلندمرتبه دنیا و آخرت است .
20 قالَ علیه السلام : فَضْلُ الْفَقیهِ عَلَى العابِدِ کَفَضْلِ الشَّمْسِ عَلَى الْکَواکِبِ، وَ مَنْ لَمْ یَتَفَقَّهْ فى دینِهِ لَمْ یَرْضَ اللّهُ لَهُ عَمَلاً.(81)
فرمود: ارزش وفضیلت فقیه بر عابد همانند فضیلت خورشید بر ستاره ها است .
و کسى که در امور دین فقیه و عارف نباشد، خداوند نسبت به اعمال او راضى نخواهد بود.
21 قالَ علیه السلام : عَظِّمِ العالِمَ لِعِلْمِهِ وَدَعْ مُنازَعَتَهُ، وَ صَغِّرِالْجاهِلَ لِجَهْلِهِ وَلاتَطْرُدْهُ وَلکِنْ قَرِّبْهُ وَ عَلِّمْهُ.(82)
فرمود: عالم را به جهت عملش تعظیم و احترام کن و با او منازعه منما، و اعتنائى به جاهل مکن ولى طردش هم نگردان ، بلکه او را جذب نما و آنچه نمى داند تعلیمش بده .
22 قالَ علیه السلام : صَلوةُ النّوافِلِ قُرْبانٌ اِلَى اللّهِ لِکُلِّ مُؤ مِنٍ.(83)
فرمود: انجام نمازهاى مستحبّى ، هر مؤمنى را به خداوند متعال نزدیک مى نماید.
23 قالَ علیه السلام : مَثَلُ الدّنیا مَثَلُ الْحَیَّةِ، مَسُّها لَیِّنٌ وَ فى جَوْفِهَا السَّمُّ الْقاتِلِ، یَحْذَرُهَاالرِّجالُ ذَوِى الْعُقُولِ وَ یَهْوى اِلَیْهَاالصِّبْیانُ بِاءیْدیهِمْ.(84)
فرمود: مَثَل دنیا همانند مار است که پوست ظاهر آن نرم و لطیف و خوشرنگ ، ولى در درون آن سمّ کشنده اى است که مردان عاقل و هشیار از آن گریزانند و بچّه صفتان و بولهوسان به آن عشق مى ورزند.
24 قالَ علیه السلام : مَثَلُ الدُّنیا مَثَلُ ماءِالْبَحْرِ کُلَّما شَرِبَ مِنْهُ الْعطْشانُ اِزْدادَ عَطَشا حَتّى یَقْتُلُهُ.(85)
فرمود: مَثَل دنیا (و اموال و زیورآلات و تجمّلات آن ) همانند آب دریا است که انسانِ تشنه ، هر چه از آن بیاشامد بیشتر تشنه مى شود و آنقدر میل مى کند تا هلاک شود.
25 قالَ علیه السلام : لَیْسَ الْقَبْلَةُ عَلَى الْفَمِ اِلاّ لِلزَّوْجَةِ وَالْوَلَدِ الصَّغیرِ.(86)
فرمود: بوسیدن لب ها و دهان براى یکدیگر در هر حالتى صحیح نیست مگر براى همسر و یا فرزند کوچک .
26 قالَ علیه السلام : مَنْ نَظَرَ بِرَاءیْهِ هَلَکَ، وَ مَنْ تَرَکَ اءهْلَ بَیْتِ نَبیِّهِ ضَلَّ، وَمَنْ تَرَکَ کِتابَ اللّهِ وَ قَوْلَ نَبیِّهِ کَفَرَ.(87)
فرمود: هرکس به راءى و سلیقه خود اهمیّت دهد و در مسائل دین به آن عمل کند هلاک مى شود، و هرکس اهل بیت پیغمبر صلى الله علیه و آله را رها کند گمراه مى گردد، و هرکس قرآن و سنّت رسول خدا را ترک کند کافر مى باشد.
27 قالَ علیه السلام : إ نَّاللّهَ لَیُبْغِضُ الْعَبْدَ النَّوّامَ، إ نَّاللّهَ لَیُبْغِضُ الْعَبْدَالْفارِغَ.(88)
فرمود: همانا خداوند دشمن دارد آن بنده اى را که زیاد بخوابد، و دشمن دارد آن بنده اى را که بیکار باشد.
28 قالَ علیه السلام : التَّواضُعُ: اءنْ تُعْطِیَ النّاسَ ما تُحِبُّ اءنْ تُعْطاهُ.(89)
فرمود: تواضع و فروتنى آن است که آن چه دوست دارى ، دیگران درباره تو انجام دهند، تو هم همان را درباره دیگران انجام دهى .
29 قالَ علیه السلام : یُسْتَحَبُّ غَرامَةُ الْغُلامِ فى صِغَرِهِ لِیَکُونَ حَلیما فى کِبَرِهِ وَ یَنْبَغى لِلرَّجُلِ اءنْ یُوَسِّعَ عَلى عَیالِهِ لِئَلاّ یَتَمَنَّوْا مَوْتَهَ.(90)
فرمود: بهتر است پسر را در دوران کودکى به کارهاى مختلف و سخت ، وادار نمائى تا در بزرگى حلیم و بردبار باشد؛ و بهتر است مرد نسبت به اهل منزل خود دست و دل باز باشد و در حدّ توان رفع نیاز کند تا آرزوى مرگش را ننمایند.(91)
30 قالَ علیه السلام : لَیْسَ مِنّا مَنْ لَمْ یُحاسِبْ نَفْسَهُ فى کُلِّ یَوْمٍ، فَإِنْ عَمِلَ حَسَنا إ سْتَزادَ اللّهَ، وَ إ نْ عَمِلَ سَیِّئا إ سْتَغْفَرَاللّهَ وَ تابَ اِلَیْهِ.(92)
فرمود: از شیعیان و دوستان ما نیست ، کسى که هر روز محاسبه نَفْس و بررسى اعمال خود را نداشته باشد، که اگر چنانچه اعمال و نیّاتش خوب بوده ، سعى کند بر آن ها بیفزاید و اگر زشت و ناپسند بوده است ، از خداوند طلب مغفرت و آمرزش کند و جبران نماید.
31 قالَ علیه السلام : لِکُلِّ شَیْی ءٍ دَلیلٌ وَ دَلیلُ الْعاقِلِ التَّفَکُّر.(93)
فرمود: براى هر چیزى ، دلیل و راهنمائى است و راهنماى شخص عاقل ، تفکّر و اندیشه مى باشد.
32 قالَ علیه السلام : ما فِى الْمیزانِ شَیْی ءٌ اءثْقَلُ مِنَ الصَّلاةِ عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمّدٍ.(94)
فرمود: در میزان الهى نیست عمل و چیزى ، سنگین تر از ذکر صلوات بر محمّد و اهل بیت ش (صلوات اللّه علیهم اجمعین ).
33 قالَ علیه السلام : قَلیلُ الْعَمَلِ مِنَ الْعاقِلِ مَقْبُونٌ مُضاعَفٌ وَ کَثیرُالْعَمَلِ مِنْ اءهْلِ الْهَوى وَالْجَهْلِ مَرْدُودٌ.(95)
فرمود: اعمال شخص عاقل مقبول است و چند برابر اءجر خواهد داشت گرچه قلیل باشد، ولى شخص نادان و هوسران گرچه زیادکار و خدمت و عبادت کند پذیرفته نخواهد بود.
34 قالَ علیه السلام : وَشَعْرُالْجَسَدِ إ ذا طالَ قَطَعَ ماءَ الصُّلْبِ، وَاءرْخىَ الْمَفاصِلَ، وَ وَرِثَ الضَّعْفَ وَالسِلَّ، وَ إ نَّ النُّورَةَ تَزیدُ فِى ماءِالصُّلْبِ، وَ تُقَّوِى الْبَدَنَ، وَتَزیدُ فى شَخْمِ الْکُلْیَتَیْنِ، وَ تَسْمِنُ الْبَدَنَ.(96)
فرمود: موهاى بدن زیر بغل و اطراف عورت چنانچه بلند شود سبب قطع و کمبود آب کمر، سستى مفاصل استخوان و ضعف سینه و گلو خواهد شد، استعمال نوره سبب تقویت تمامى آن ها مى باشد.
35 قالَ علیه السلام : ثَلاثَةٌ یَجْلُونَ الْبَصَرَ: النَّظَرُ إ لَى الخُضْرَةِ، وَالنَّظَرُ إ لَى الْماءِالْجارى ، وَالنَّظَرُ إ لَى الْوَجْهِ الْحَسَنِ.(97)
فرمود: سه چیز بر نورانیّت چشم مى افزاید: نگاه بر سبزه ، نگاه بر آب جارى و نگاه به صورت زیبا.
36 قالَ علیه السلام : إ نَّ الاْ رْضَ لا تَخُلُو مِنْ حُجَّةٍ، وَ اءنَا وَاللّهِ ذلِکَ الْحُجَّةُ. (98)
فرمود: همانا زمین در هیچ موقعیّتى خالى از حجّت خدا نیست و به خدا سوگند که من خلیفه و حجّت خداوند هستم .
37 قالَ علیه السلام : سُرْعَةُالْمَشْىِ تَذْهَبُ بِبَهاءِالْمُؤْمِنِ.(99)
فرمود: با سرعت و شتاب راه رفتن ، بهاء و موقعیّت مؤمن را مى کاهد.
38 قالَ علیه السلام : إ نَّما اءمِرْتُمْ اءنْ تَسْئَلُوا، وَلَیْسَ عَلَیْنَاالْجَوابُ، إ نَّما ذلِکَ إ لَیْنا. (100)
فرمود: شماها ماءمور شده اید که از ما اهل بیت رسول اللّه سؤال کنید، ولیکن جواب و پاسخ آن ها بر ما واجب نیست بلکه اگر مصلحت بود پاسخ مى دهیم وگرنه ساکت مى باشیم .
39 قالَ علیه السلام : ماذِئْبانِ ضارِبانِ فى غَنَمٍ قَدْ غابَ عَنْهُ رُعاؤُها، بِاءضَرَّ فى دینِ مُسْلِمٍ مِنْ حُبِّ الرِّیاسَةِ.(101)
فرمود: خطر و ضرر علاقه به ریاست براى مسلمان بیش از دو گرگ درّنده اى است ، به گله گوسفندى که چوپان ندارند حمله کنند.
40 قالَ علیه السلام : الا یمانُ فَوْقَ الاْ سْلامِ بِدَرَجَةٍ، وَالتَّقْوى فَوْقَ الا یمانِ بِدَرَجَةٍ، وَ الْیَقینُ فَوْقَ التَّقْوى بِدَرَجَةٍ، وَ ما قُسِّمَ فِى النّاسِ شَیْی ءٌ اءقَلُّ مِنَ الْیَقینِ. (102)
فرمود: ایمان ، یک درجه از اسلام بالاتر است ؛ تقوى نیز، یک درجه از ایمان بالاتر؛ یقین ، یک درجه از تقوى بالاتر و برتر مى باشد و درجه اى کمتر از مرحله یقین در بین مردم ثمره بخش نخواهد بود.
پاورقی ها:
62- کافى : ج 1، ص 50، ح 11، اءعیان الشیعة : ج 2، ص 9، نزهة النّاظر: ص 121، ح 1.
63- نزهة النّاظر و تنبیه الخاطر حلوانى : ص 122، ح 2.
64- تحف العقول : ص 213، بحارالا نوار: ج 1، ص 154، ضمن ح 30، و ج 75، ص 312، ضمن ح 1.
65- تهذیب الا حکام : ج 6، ص 350، ح 991، وافى : ج 4، ص 433، ح 2273.
66- تحف العقول : ص 291، بحارالا نوار: ج 1، ص 150، ضمن ح 30.
67- نزهة الناظر و تنبیه الخاطر حلوانى : ص 123، ح 6.
68- نزهة الناظر و تنبیه الخاطر: ص 123، ح 13، بحارالا نوار: ج 75، ص 140، ح 37.
69- نزهة الناظر و تنبیه الخاطر: ص 124، ح 15.
70- بحارالا نوار: ج 98، ص 136، ح 76، مصباح المتهجّد شیخ طوسى : ص 735، ب 3.
71- وسائل الشّیعة : ج 2، ص 52، ح 1454.
72- وسائل الشّیعة : ج 12، ص 118، ح 15812.
73- وسائل الشیعة : ج 25، ص 78، ح 21240.
74- تحف العقول : ص 388، س 17، بحارالا نوار: ج 75، ص 303، ضمن حدیث 25.
75- اصول کافى : ج 1، ص 38، بحارالا نوار: ج 82، ص 177، ح 18.
76- تحف العقول : ص 301، بحارالا نوار: ج 78، ص 320، ضمن ح 3.
77- بحارالا نوار: ج 75، ص 327، ضمن ح 4.
78- تحف العقول : ص 297، بحارالا نوار: ج 75، ص 327، ضمن ح 4.
79- تحف العقول : ص 304، بحارالا نوار: ج 2، ص 21، ح 62، و ج 75، ص 325، ح 2.
80- تحف العقول : ص 302، بحارالا نوار: ج 10، ص 247، ح 13.
81- تحف العقول : ص 303، بحارالا نوار: ج 10، ص 247، ح 13.
82- تحف العقول : ص 209، بحارالا نوار: ج 75، ص 309، ضمن ح 1.
83- وسائل الشیعة : ح 4 ص 73، ح 4547.
84- تحف العقول : ص 292، بحارالا نوار: ج 1، ص 152، ضمن ح 30.
85- تحف العقول : ص 292، بحارالا نوار: ج 1، ص 152، ضمن ح 30.
86- تحف العقول : ص 302، بحارالا نوار: ج 10، ص 246، ح 12.
87- اصول کافى : ج 1 ص 72 ح 10.
88- وسائل ج 17 ص 58 ح 4.
89- وسائل الشّیعة : ج 15، ص 273، ح 20497.
90- وسائل الشّیعة : ج 21، ص 479، ح 27805.
91- وسائل ج 21 ص 540 ح 1.
92- وسائل الشّیعة : ج 16، ص 95، ح 21074.
93- تحف العقول : ص 285، بحارالا نوار: ج 1، ص 136، ضمن ح 30.
94- اءصول کافى : ج 2، ص 494، ح 15.
95- تحف العقول : ص 286، بحارالا نوار: ج 70، ص 111، ح 14.
96- وسائل الشّیعة : ج 2، ص 65، ح 1499.
97- وسائل الشّیعة : ج 5، ص 340، ح 3، محاسن برقى : ص 622، ح 69.
98- کافى ج 1 ص 179 ح 9.
99- خصال : ج 1 ص 9 ح 30.
100- مستدرک الوسائل : ج 17، ص 278، ح 35.
101- وسائل الشّیعة : ج 15، ص 350، ح 1، مستدرک : ج 11، ص 381، ح 1.
102- وافى : ج 4، ص 145، ح 1، بحارالا نوار: ج 67، ص 136، ح 2.
به نقل از کتاب: چهل داستان و چهل حدیث از امام موسى کاظم (ع )
مؤ لف : عبد الله صالحى