بصیرت

مسیری که می خواهد سبب افزایش معرفت گردد.

اللّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَعَلى آبائِهِ في هذِهِ السّاعَةِ وَفي كُلِّ ساعَةٍ وَلِيّاً وَحافِظاً وَقائِدا ‏وَناصِراً وَدَليلاً وَعَيْناً حَتّى تُسْكِنَهُ أَرْضَك َطَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فيها طَويلاً

بصیرت

مسیری که می خواهد سبب افزایش معرفت گردد.

حدیث موضوعی
بصیرت
این وبلاگ جهت معرفت افزایی بهتر و مفیدتر توسط طلبه ای کوچک راه اندازی شده است.
این وبلاگ منتظر نظرات راهگشای همه صاحبان فکر و اندیشه خواهد بود و آنها را در مسیر معرفت افزایی به کار خواهد زد.





Powered by WebGozar

آیه قرآن مهدویت امام زمان (عج)
کد لحظه شمار غیبت امام زمان برای وبلاگهای مهدویت
حدیث موضوعی
آخرین نظرات
  • ۲۴ تیر ۰۰، ۱۱:۱۵ - آلپ صنعت
    عالی
دانشنامه عاشورا
نویسندگان
وصیت شهدا
پیوندها
طبقه بندی موضوعی

۷ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «همسر» ثبت شده است

دنیا
حضرت آیه اللّه حاج میرزا جواد آقا تهرانی (رض)

با همه مهربان بود و خوش رفتار.
هیچ کس را نیازرد،

حتّی آزار موری را تاب نمی آورد.

این جریان که از خانواده ایشان نقل شده معروف است :

آخر شبی از مسافرت برمی گردند.

دیروقت است و موقع خواب و استراحت .

به ملاحظه اینکه خانواده ناراحت و بدخواب نشوند از کوبیدن در خودداری می کند.

پشت در تکیه می زند و منتظر می ماند.

پس از لحظاتی همسر ایشان که مشغول خواب و استراحت بوده اند در عالم رؤ یا می بینند که کسی به او می گوید:
برخیز!

برخیز و در منزل را بگشای !
همسر محترمه میرزا جواد آقا از خواب بلند می شود و در را باز می کند

و می بیند میرزا پشت در است .
سؤ ال می کند:
 آقا!

حال که از سفر آمده اید پس چرا در نزدید؟
 آقا می فرماید:
دیدم نیمه شب است و دیروقت ،

نخواستم اسباب زحمت شما را فراهم کنم !


هرگز از کسی به بدی یاد نکرد

و به احدی رخصت غیبت نمی داد.
اگر کسی به قصد غیبت لب می تکاند

می فرمود:
 یا باید در گوش خود پنبه ای بگذارم که اظهارات شما را نشنوم و یا از خدمتتان مرخص شوم !


دلا معاش چنان کن که گر بلغزد پای

***

فرشته ات به دو دست دعا نگهدارد

داستانهایی از علما/علیرضا حاتمی

به نقل از پایگاه اندیشه قم


۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۲ فروردين ۹۴ ، ۱۹:۱۶
محمد یونسی
صلوات
 مردى به همسرش گفت :
نزد فاطمه علیها السلام دختر رسول خدا صلى اللّه علیه و آله برو و درباره من از او سوال کن که آیا من شیعه شما هستم یا خیر؟

همسرش نزد فاطمه علیها السلام رفت و از او سوال کرد.
حضرت فرمود: به او بگو:
ان کنت تعمل بما امر ناک وتنتهى عما زجرناک عنه فانت من شیعتنا و الا فلا.
اگر به آنچه تو را امر کردیم عمل مى کنى

و از آنچه نهى کردیم پرهیز مى کنى

تو از شیعیان ما هستى و گرنه شیعه ما نیستى .
زوجه آن مرد گوید:

جواب فاطمه علیها السلام رابه شوهرم رساند.

او گفت :

و اى بر من چه کسى از گناهان و خطاها بدور است !

پس من در این صورت براى همیشه در جهنم هستم

زیرا هر کسى از شیعیان آنها نباشد همیشه درآتش جهنم است .
همسرش دوباره به خدمت فاطمه علیها السلام مى رسد

و سخن شوهرش را به آن حضرت مى رساند.
فاطمه علیها السلام مى فرماید:

به او بگو آنطور که گمان کردى نیست ،

شیعیان ما از بهترین افراد اهل بهشت هستند.
و هر کس ما را دوست بدارد

و دوستان ما را هم دوست بدارد

و دشمن دشمنان ما باشد

و با قلب و زبانش ایمان آورده است

اگر مخالفت با امر و نهى ما کند شیعه ما نیست

گرچه به بهشت مى رود

اما بعد از آنکه بوسیله بلاها و سختى ها از گناهانشان پاک شوند

یا با انواع سختى ها در عرصه هاى قیامت و یا ورود در طبقه بالاى جهنم که عذاب مى شوند پاک گردند

آنگاه بخاطر محبتى که به ما دارند

از جهنم نجاتشان مى دهیم و به نزد خود مى بریم . 

نام کتاب :قصه هاى تربیتى چهارده معصوم    مؤ لف :محمد رضا اکبرى

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۹ اسفند ۹۳ ، ۱۷:۴۴
محمد یونسی

حضرت آیت الله بهجت، ادام الله ظله العالی،

از یکی از دوستانشان نقل می فرمودند که

یکی از بزرگان به همراه مریدان و شاگردانش برای زیارت،

شب های جمعه از تهران به قم می آمد

و به جهت آشنایی و رفاقت به منزل ایشان وارد می شد.

او برای حضرت آیت الله بهجت نقل کرده بود که

شبی پس از نماز مغرب و عشا کسی در زد،

رفتم در را باز کردم و دیدم آن عالم بزرگ

با همراهانش پشت در هستند؛

او و همراهانش را به خانه دعوت کردم.

در آن زمان، امکان تهیّه ی غذا از بازار برای ما میسور نبود

و چون جریان را به همسرم گفتم،

او گفت من برای دو نفرمان غذا درست کرده ام

و اگر او به تنهایی آمده بود می شد آن غذا را سه نفری بخوریم؛

امّا غذایی که با آن بتوان بیست نفر را سیر کرد در خانه نداریم.

من گفتم:

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۹ بهمن ۹۳ ، ۱۹:۰۳
محمد یونسی

پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله همسران متعدّدى داشت؛
 یکى از آنها «زینب بنت جحش» بود
که علاقه زیادى به پیامبر صلى الله علیه و آله داشت،
 به این جهت مقدارى عسل ذخیره کرده بود،
 تا هر زمان حضرت به خانه او مى‏ آید،
آن عسل را خدمت حضرت بیاورد تا حضرت از آن تناول کند.

«عایشه» دختر ابوبکر،

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ بهمن ۹۳ ، ۱۵:۰۹
محمد یونسی
تصویر حدیثی : توکل بر خدا
«در زمان رسول خدا صلی الله علیه و آله ،
 مردی از اصحاب آن حضرت سخت تهی دست شده بود.

کار به جایی رسید که به ناچار، همسرش به او گفت:

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۵ بهمن ۹۳ ، ۱۵:۰۲
محمد یونسی

تصویر حدیثی : خوش‏خلقی
مردى به خدمت رسول خدا صلى الله علیه و آله آمد و گفت:
«همسرى دارم که چون به خانه درمى‏ آیم
به استقبالم مى‏ شتابد
و چون بیرون مى‏ آیم مرا بدرقه مى‏ کند
و چون مرا غصه دار مى‏ بیند مى‏ پرسد که چه غصه ‏اى دارى؟
 اگر به خاطر روزیت غصه مى‏ خورى
که دیگرى (خدا) آن را براى تو به عهده گرفته است
و اگر در ارتباط با امور آخرتت غصه مى‏ خورى
خداوند بر غصه ات بیفزاید
رسول خدا صلى الله علیه و آله فرمود:
خداوند کارگزارانى دارد
 و این از کارگزاران‏ خداست
و نیمى از اجر شهید از آن اوست.»


ترجمه جامع أحادیث الشیعة ؛ ج‏25 ص141
۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۹ بهمن ۹۳ ، ۲۲:۱۳
محمد یونسی

صفوان گوید:
 امام صادق(علیه السلام) فرمود:
 دو نفر مرد، همراه یک زن و یک نوزاد نزاعی داشتند،
 بحضور امام حسین (علیه السلام) آمدند.


 مرد اول گفت : زن مال من است (در نتیجه بچه نیز مال من است).


مرد دوم گفت : این فرزند مال من است .


 امام حسین (علیه السلام) به مرد اول فرمود: بنشین ، او نشست .
 آنگاه امام رو به زن کرد و فرمود:
 راست بگو قبل از آنکه پرده ها بالا رود.


زن گفت :

۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۶ بهمن ۹۳ ، ۱۹:۴۷
محمد یونسی