بصیرت

مسیری که می خواهد سبب افزایش معرفت گردد.

اللّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَعَلى آبائِهِ في هذِهِ السّاعَةِ وَفي كُلِّ ساعَةٍ وَلِيّاً وَحافِظاً وَقائِدا ‏وَناصِراً وَدَليلاً وَعَيْناً حَتّى تُسْكِنَهُ أَرْضَك َطَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فيها طَويلاً

بصیرت

مسیری که می خواهد سبب افزایش معرفت گردد.

حدیث موضوعی
بصیرت
این وبلاگ جهت معرفت افزایی بهتر و مفیدتر توسط طلبه ای کوچک راه اندازی شده است.
این وبلاگ منتظر نظرات راهگشای همه صاحبان فکر و اندیشه خواهد بود و آنها را در مسیر معرفت افزایی به کار خواهد زد.





Powered by WebGozar

آیه قرآن مهدویت امام زمان (عج)
کد لحظه شمار غیبت امام زمان برای وبلاگهای مهدویت
حدیث موضوعی
آخرین نظرات
  • ۲۴ تیر ۰۰، ۱۱:۱۵ - آلپ صنعت
    عالی
دانشنامه عاشورا
نویسندگان
وصیت شهدا
پیوندها
طبقه بندی موضوعی

۱۰ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «شهادت» ثبت شده است

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۵ آبان ۹۴ ، ۱۳:۰۸
محمد یونسی

فاطمه

آیا شهادت حضرت محسن (ع) با این سخن پیامبر (ص) که خطاب به حضرت زهرا (س) فرمود :

تو نخستین کس از اهل بیتم هستی که به من ملحق می شوی ، در تعارض نیست ؟

طبق روایت های متواتر سنی وشیعه، فاطمه رضی الله عنها نخستین فرد از اهل بیت بود که پس از رحلت رسول خدا (ص) به آن حضرت ملحق شد.

از طرف دیگر طبق ادعای شیعه، محسن شهید، برادر حسن وحسین وپسر حضرت فاطمه علیهم السلام می باشد؛ یعنی او از اهل بیت است؛ ولی او زودتر از مادرش از دنیا رفته است.

آیا رسول الله (نعوذ بالله) اشتباه گفته است،

یا اصلا محسنی در کار نبوده؟
نقد و بررسی:

۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۳ اسفند ۹۳ ، ۲۱:۴۴
محمد یونسی
کوثر
آیا عمر بن الخطاب ،
به حضرت زهرا سلام الله علیها جسارت کرده است ؟

توضیح سؤال :

لطفا جریان حمله به بیت حضرت امیر المومنین علی (ع) و ضرب و شتم حضرت فاطمه الزهرا ( س ) از کتب شیعه و سنی را به صورت مفصل ( فایل ) برایم بفرستید

با تشکر

برای ارائه به یکی از برادران سنی که گفته است اگر برایم ثابت کنی که عمر به حضرت فاطمه الزهرا ( س ) جسارت نموده از سنی بودن دست بر میدارم !!!!
پاسخ :

این که عمر بن الخطاب به حضرت زهرا سلام الله علیها جسارت کرده است ، از قطعیات تاریخ است .



۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۳ اسفند ۹۳ ، ۲۰:۲۹
محمد یونسی
صلوات

امیر المؤ منین علیه السلام مى فرماید:

روزى شخص نابینائى اجازه گرفت و به خانه فاطمه علیها السلام آمد و زهرا علیها السلام خود را از او پوشاند.

رسول خدا صلى اللّه علیه و آله به او فرمود:

چرا از این نابینا حجاب گرفتى در حالى که او تو را نمى بیند؟
فاطمه علیها السلام در جواب گفت :

اگر او مرا نمى بیند من که او را مى بینم

علاوه (بر این) او بوى نامحرم را که استشمام مى کند!
رسول خدا صلى اللّه علیه و آله فرمود:

شهادت مى دهم که تو پاره تن من هستى .

نام کتاب :قصه هاى تربیتى چهارده معصوم    مؤ لف :محمد رضا اکبرى

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۹ اسفند ۹۳ ، ۱۸:۱۲
محمد یونسی

قالَ اللّه ُ تَبارَکَ وَ تَعالى:
وَ نُـریُد اَنْ نَمُنَّ عَلىَ الذَینَ اسْتُضْعِفُوا فىِ الاَْرْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ اَئِمَّةً وَ نَجْعَلَهُمُ الوارِثینَ
(سـوره قصص/5)

صلوات
خدواند تبارک و تعالى مى فرماید:
و ما اراده کردیم که

بر مستضعفان منّت گذارده

و آنها را پیشوایان مردم قرار دهیم

و وارث ملک و جاه فرعونیان گردانیم.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۲ اسفند ۹۳ ، ۲۰:۴۲
محمد یونسی

عمرو بن حجاج زبیدی مذحجی

او از اشراف مذحج در کوفه بود که با این که خواهرش همسر هانی بن عروه بود در برابر هانی که دارای گرایش های شیعی بود او از اشرافی بود که با امویان بیشتر همکاری می‌کرد بدین جهت در زمان امارت زیاد و قیام حجر از شهادت دهندگان بر علیه حجر بود

و پس از آن تا پایان خلافت یزید دارای ارتباط مستمری با والیان اموی کوفه داشت. با مرگ معاویه و تزلزل خلافت یزید در کوفه او به همراه جمعی از اشراف از آخرین نامه نویسان به امام بود

ولی با آمدن زیاد دچار تحیر سیاسی شد در این زمان اگر چه سایه سنگین هانی بر قبیله‌اش مانع مانور و حضور سیاسی اوست

ولی با دستگیر شدن هانی، او اگر چه رهبری قیام مذحج بر علیه ابن زیاد را به عهده می گیرد ولی گویا او ماموریتی پنهان دارد تا با همراهی با این قیام، سربزنگاه یعنی آن گاه که شریح بر بام قصر شهادت بر سلامت هانی می‌دهد وظیفه‌اش یعنی متفرق کردن مذحج را به خوبی انجام می‌دهد و در این زمان که دیگر هانی از قبیله دور افتاده است پول‌های ابن زیاد او را می‌خرند و نتیجه‌اش این می‌شود که وقتی یکی دو روز بعد هانی را برای به شهادت رساندن به میان بازار قصاب‌ها می‌آورند

و او فریاد وامذحجاه برمی‌آورد هیچ کس حتی از قبیله‌اش به یاری او برنمی‌خیزد و این فقط به خاطر تبلیغات و مدیریت عمرو بن حجاج بر قبیله به نفع ابن زیاد است.

پس از آمدن امام به کربلا او هم از سوی ابن زیاد به همراه گروهی هزار نفری راهی کربلا می‌شود و در کربلا از سوی عمربن‌سعد روز هفتم محرم مامور بستن آب فرات بر امام و یارانش می‌گردد.

اگر چه او در شب تاسوعا در برابر گروه 50 نفری یاران امام به رهبری حضرت عباس که ماموریت آب آوردن داشتند با وجودی که 500 نیرو به همراه داشت دچار هزیمت شد.

با این وجود پس از بستن آب فرات او و سربازانش هتاکی‌های متعددی به امام می‌کنند.
او روز عاشورا فرماندهی سمت راست لشکر عمر سعد را به عهده می‌گیرد و چون در برابر نبردهای تن به تن اصحاب نیروهای او کم می آورند به سربازانش دستور می‌دهد که تک به تک به مصاف یاران امام نرفته و به صورت گروهی به آن ها حمله کنند و بدین گونه در جنایت های روز عاشورا او از صحنه گردان‌های مهم است.

پس از به شهادت رسیدن امام و یارانش او همراه شمر و عزره و برخی دیگر مامور بردن سرهای شهدا به کوفه می‌گردد.

با مرگ یزید و آشفته شدن اوضاع کوفه او در برابر جریان های شیعی به یاری والی زبیری شهر عبدالله بن مطیع عدوی بر می‌خیزد

و از فرماندهان او در برابر قیام مختار است

ولی چون مختار پیروز می گردد

او از کوفه متواری شده و مدتی ناپدید می گردد

و کسی از محل او با خبر نمی گردد تا این که پس از مدتی نیروهای مختار که در تعقیب فراریان می‌باشند

در بیابان‌های حومه کوفه جسم بی‌رمق او را می‌یابند

که از تشنگی بر زمین افتاده، پس او را به قتل می‌رسانند.

ره‌توشه راهیان نور ویژه محرم‌الحرام 1431ق / 1388‌ش

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۴ بهمن ۹۳ ، ۰۹:۳۷
محمد یونسی
تصویر حدیثی : برای که زندگی کنیم؟

طرماح بن عدی طایی
او از بزرگان قبیله طیّ بود که از شیعیان اهل بیت شمرده می شد در دوران خلافت ظاهری امیر المومنین او از یاران ویژه آن حضرت بود به گونه ای که چندین مرتبه به عنوان پیک به سوی معاویه به شام اعزام شد و با معاویه در نقش سفیره امام سخنان تندی داشته بود.

پس از شهادت امیر المومنین اگر چه بر تشیع خود باقی ماند اما دیگر از کوفه به قبیله طی منتقل شده بود و مشغول زندگی شخصی خود شده بود و از تحولات جهان اسلام و اخبار اهل بیت دور افتاده بود
تا اینکه در اوج تحولات کوفه پس از شهادت حضرت مسلم و در راه عراق بودن امام او برای تهیه آذوقه سالیانه از محل قبیله خود به کوفه می آید

و با این که از اوضاع مطلع می شود ولی بی تفاوت سرگرم کارهای شخصی خود می‌شود

تا این که چند نفر از شیعیان که قصد پیوستن به امام را دارند و مشکل خروج از شهر را با توجه به محاصره شدید تمام راه‌ها دارند

به جستجوی راه بلدی می‌گردند که آن ها را از بی راهه به سوی راه حجاز می‌برد (محل قبیله طی در جنوب غرب عراق و شمال حجاز در کنار راه مکه به عراق بود)

پس در جستجو‌های خود به طرماح می رسند که سابقه تشیع داشته و راه بلد هم است.

او می پذیرد که آن ها را از کوفه خارج کند و به سمت حجاز ببرد.

این گروه پنج شش نفری در حومه غربی کوفه موقعی که امام با لشکر حرّ همراه است به امام می‌پیوندند.

پس از رسیدن یاران امام به حضرت ، حضرت رو به او کرده و از او هم طلب یاری می نماید ولی او مسئله رساندن آذوقه به قبیله و خانواده‌اش را بهانه می‌کند

و از امام می خواهد به سمت قبیله آن ها بیاید و پس از نپذیرفتن امام قول می‌دهد آذوقه را به خانواده‌اش برساند و آن گاه باز گردد

و چنین هم می‌کند

و چون به قصد یاری امام به سوی کربلا به راه می‌افتد

در میانه راه خبر شهادت امام را می شنود و باز می‌گردد.

ره‌توشه راهیان نور ویژه محرم‌الحرام 1431ق / 1388‌ش

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۴ بهمن ۹۳ ، ۰۹:۲۶
محمد یونسی















(جابر بن عبدالله انصاری)

پدرش عبدالله بن عمرو در جنگ احد به شهادت رسید در حالی که او جوانی بیش نبود پس از آن زمان متکفل مخارج و هزینه خاندان سنگین پدرش شد و با این وجود از انس و علاقه اش به پیامبره کاسته نشد.

پیامبر هم گه‌گاه به او برای معیشت زندگی یاری می رساند و با او هم سخن می شد و به واسطه پیش بینی ای که برای عمر طولانی او به همراه محبت نهادینه اش برای اهل بیت درباره او نموده بود به او برای زمان پس از خود ماموریت هایی داده و رسالت هایی تعریف کرده و به او دانش‌هایی آموخته بود.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۴ بهمن ۹۳ ، ۰۹:۰۸
محمد یونسی

 «خوارزمى» در «مناقب» خود،

از پیامبر اسلام صلّى اللَّه علیه و آله و سلّم روایت کرده که فرمود:

اى على علیه السّلام اگر عابدى خدا را عبادت کند

و مانند نوح در قوم خویش قیام نماید،

و به اندازه کوه احد طلا داشته باشد

و آن را در راه خدا انفاق کند

و هزار سال با پاى خود حج به جا آورد

و میان صفا و مروه به شهادت برسد،

ولى تو را اى على علیه السّلام دوست نداشته باشد،

بوى بهشت هرگز به مشامش نخواهد رسید

و داخل آن نخواهد شد.

((ارشاد القلوب-ترجمه سلگى، ج‏2، ص: 48 ))

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۴ بهمن ۹۳ ، ۰۸:۵۹
محمد یونسی

امام صادق علیه السلام فرمود:

هنگامى که عایشه، به قصد جنگ جمل(1)خارج شده بود، به همراه هفتاد تن به چاهى در سرزمین حوأب «2» رسیدند.

در این موقع سگان پارس کردند.

عایشه تصمیم گرفت بازگردد و گفت:
از رسول خدا صلى اللَّه علیه و آله و سلم شنیدم به همسرانش مى ‏فرمود:
یکى از شما (همسران پیامبر)، مورد پارس سگ هاى حوأب واقع خواهید شد.

و این هنگامى است که قصد نبرد با على علیه السلام وصىّ من را خواهد داشت.
 (در ادامه حدیثى دیگر به این مضمون آمده است:
زنهار! عایشه، تو این عمل را نکنى که در آتش خواهى بود).
پس... هفتاد تن از همراهان او به دروغ شهادت دادند که اینجا ماء حوأب نیست.

و این اولین شهادت دروغ در اسلام بود . 


پاورقی:

(1)«جنگ جمل، نبردى بود که طلحه و زبیر، لشکرى را به بهانه خونخواهى عثمان تهیه کرده و بر امیر المؤمنین علیه السلام شوریدند، و فرمانده این لشکر عایشه دختر ابو بکر بود.»

(2)سرزمینى نزدیک بصره.

گلچین صدوق (گزیده من لا یحضره الفقیه)، ج‏2، ص: 45

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۶ بهمن ۹۳ ، ۲۰:۱۷
محمد یونسی