حضرت آیت الله بهجت، ادام الله ظله العالی،
از یکی از دوستانشان نقل می فرمودند که
یکی از بزرگان به همراه مریدان و شاگردانش برای زیارت،
شب های جمعه از تهران به قم می آمد
و به جهت آشنایی و رفاقت به منزل ایشان وارد می شد.
او برای حضرت آیت الله بهجت
نقل کرده بود که
شبی پس از نماز مغرب و عشا کسی در زد،
رفتم در را باز کردم و دیدم آن عالم بزرگ
با همراهانش پشت در هستند؛
او و همراهانش را به خانه دعوت کردم.
در آن زمان، امکان تهیّه ی غذا از بازار برای ما میسور نبود
و چون جریان را به همسرم گفتم،
او گفت من
برای دو نفرمان غذا درست کرده ام
و اگر او به تنهایی آمده بود می شد آن غذا را سه نفری بخوریم؛
امّا غذایی که با آن بتوان بیست نفر را سیر کرد در خانه نداریم.
من گفتم: